سعید میرترابی، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد معاصر؛ به بررسی اینکه یکی از سوالات اساسی مردم این است که «چرا درآمدهای حاصل از انرژی به صورت مساوی به همه افراد جامعه نمیرسد و بخش قابل توجهی از این منابع به سایر بخشها اختصاص پیدا میکند» پرداخت و گفت: درآمدهای حاصل از منابع نفت و انرژی علاوه بر اینکه بخشی از آن به مردم اختصاص مییابد، دولت نیز از آن برای تامین زیرساختها، بخشهای عمومی مانند آموزش و بهداشت و همچنین خرید کالاهای اساسی استفاده میکند.
وی افزود: یارانههایی که به مردم پرداخت میشود نیز از این منابع تامین میشود؛ به عبارت دیگر درآمدهای صادرات انرژی به نوعی به داخل کشور باز میگردد و در بخشهایی که مردم از آنها استفاده میکنند، هزینه میشود.
میرترابی تاکید کرد: اگرچه این منابع به بخشهایی اختصاص مییابد که تقریبا همه مردم از آن بهرهمند میشوند اما برخی از اقشار جامعه از یارانههای انرژی بیشتری نسبت به دیگران بهره میبرند.
وی به مصرف نابرابر بنزین، گاز و آب اشاره کرد و گفت: برخی از گروهها بیشتر از سایرین از این منابع استفاده میکنند و همین مساله باعث میشود که یارانههای انرژی به صورت نابرابر توزیع شود.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی به راهکارهایی برای بهبود این وضعیت اشاره کرد و گفت: اصلاحاتی مانند محاسبه پلکانی مصرف انرژی و سهمیهبندی سوخت، از جمله اقداماتی بوده که در گذشته انجام شده اما به دلیل تورم موجود در کشور، این اصلاحات به مرور زمان تاثیر خود را از دست دادهاند.
وی تصریح کرد: برای حل این مشکل، نیاز به برنامههای اصلاحی گستردهتر و همزمان با در نظر گرفتن عوامل تورم در اقتصاد کلان کشور داریم.
میرترابی ادامه داد: این نابرابری در توزیع یارانههای انرژی، از جمله مسائل مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
این کارشناس انرژی در ادامه بحث به موضوع بررسی و اعمال سیاستهای پلکانی برای محاسبه قیمت حاملهای انرژی مانند برق، گاز و آب اشاره کرد که طی سالهای گذشته همواره مورد بحث بوده است و بیان کرد که این روش میتواند تا حدی توزیع یارانهها را متعادلتر کند، به ویژه در شرایطی که برای برخی حاملها مانند بنزین، سهمیهبندی صورت میگیرد و بخشی از مصرف به صورت آزاد محاسبه میشود.
میرترابی همچنین به یکی از مشکلات اصلی در این زمینه اشاره کرد و گفت: این اقدامات، گرچه در زمان اجرا ممکن است تا اثرات مثبتی داشته باشند اما به دلیل تورم ساختاری کشور، با گذشت زمان اثرات اولیه خود را از دست میدهند.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی بیان کرد: به عنوان مثال، قیمت بنزین سالها ثابت بوده و با وجود افزایش تورم، این ثبات باعث شده که اقداماتی که در گذشته برای منطقیتر کردن قیمتها انجام شده بود، دیگر تقریبا بیمعنی شود.
وی تاکید کرد که تورم به مرور زمان تاثیر این اصلاحات را کاهش داده و از کارایی آنها کاسته است. بنابراین نیاز به برنامهریزی دقیقتر و مداوم برای تنظیم و بهروزرسانی قیمتها وجود دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی درباره روند نوسانات در اقتصاد ایران و تاثیرات آن بر حوزه انرژی گفت: این تغییرات به مرور زمان انحراف از مسیری که توزیع منطقیتری داشته باشد را بیشتر میکند. بنابراین ضروری است که اقدامات اصلاحاتی در این زمینه انجام شود. اقتصاد کلان کشور ما نوساناتی ایجاد میکند که هم در تولید و هم در توزیع تاثیر میگذارد و این نوسانات باعث میشود که همیشه با شرایط تورمی روبهرو باشیم.
وی افزود: وقتی بخواهیم که بستههای اصلاحی را برای اصلاح قیمتی در برخی حوزهها به کار ببریم، اگر این اصلاحات به گونهای طراحی نشوند که وضعیت تورمی اقتصاد ایران را در نظر بگیرند، دوباره همان مشکلات پیشین ایجاد میشود. به عنوان مثال ما تجربه کردیم که در یک دوره، قیمت بنزین همزمان با افزایش تورم هر سال کمی افزایش مییافت اما این روند متوقف شد و در عوض سیاست شوک درمانی اتخاذ شد که به آزادسازی ناگهانی قیمتها انجامید.
میرترابی ادامه داد: اگرچه در آن زمان یارانههایی نیز در کنار این اقدامات داده شد اما به دلیل شرایط تورمی شدید، این اصلاحات به تدریج اثر خود را از دست دادند. به همین دلیل یکی از راههای موثر این است که همزمان با انجام اصلاحات، عوامل اصلی تورم نیز شناسایی و درمان شوند، چراکه تورم یکی از عوامل مهم کاهش عدالت در توزیع یارانهها است.
وی در پایان تاکید کرد: این مسائل به هم مرتبط هستند و تا زمانی که برای همه این عوامل برنامهریزی عملی صورت نگیرد، مشکلات همچنان ادامه خواهند داشت.