اقتصاد معاصر گزارش می‌دهد
ژئوپلیتیک احیای خط لوله نفتی کرکوک-بانیاس

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ بغداد در ۲۵ آوریل ۲۰۲۵، یک هیات رسمی عالی‌رتبه را به دمشق فرستاد تا امکان بازسازی و بهره‌برداری از خط لوله نفت بین دو کشور را بررسی کند. این امر که با نظارات مستقیم محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق انجام می‌شود، در راستای تلاش‌های بغداد برای احیای مسیرهای صادراتی تاریخی و تقویت روابط منطقه‌ای خود جهت ارتقا منافع اقتصادی کشورش است.

بر اساس اعلام رسانه‌ها، در این دیدار دو طرف در مورد از سرگیری خط لوله نفت کرکوک-بانیاس که عراق را از طریق سوریه به سواحل مدیترانه متصل می‌کند، رایزنی کردند. 

در سال ۲۰۰۷، بغداد قراردادی با دمشق برای راه‌اندازی مجدد این خط لوله از طریق یک شرکت روسی امضا کرد اما این قرارداد در سال ۲۰۰۹ به دلیل هزینه‌های بالا لغو شد. این در حالی بود که با وجود چالش‌ها، بار دیگر توجه‌ها به خط کرکوک-بانیاس معطوف شده است. عراق همچنان یکی از معدود کشورهایی است که هنوز شدیدا به شبکه‌های خط لوله داخلی و خارجی، با توجه به ظرفیت تولید رو به رشد آن که از مرز روزانه ۳ میلیون بشکه فراتر رفته و وابستگی تقریبا کامل آن به نفت به عنوان منبع اصلی تامین بودجه، نیاز دارد. 

ابعاد سیاسی و اقتصادی 

خط لوله نفت عراق-سوریه که با نام خط لوله کرکوک-بانیاس شناخته می‌شود، یکی از قدیمی‌ترین مسیرهای صادرات نفت در خاورمیانه است. این خط لوله که در سال ۱۹۵۲ تاسیس شد، ۸۰۰ کیلومتر طول دارد و ظرفیت پمپاژ آن تا ۳۰۰ هزار بشکه در روز است اما عملیات آن در دهه‌های اخیر به دلیل تنش‌های سیاسی و امنیتی در منطقه بارها متوقف شده است. 

به گفته منابع دولتی عراق، احیای این خط لوله، به ویژه پس از دو سال توقف صادرات عراق از طریق بندر جیحان ترکیه، یک اولویت راهبردی است. این امر نیاز فوری بغداد به جایگزین‌های امن‌تر و پایدارتر را تایید می‌کنند. 

اگرچه خط لوله کرکوک-بانیاس یک پایانه حیاتی برای بغداد در دریای مدیترانه فراهم می‌کند اما این پروژه هنوز با چالش‌های امنیتی و فنی قابل توجهی روبه‌رو است. از همه مهم‌تر، زیرساخت‌های این خط لوله که در طول سال‌های جنگ در سوریه مورد هدف و تخریب قرار گرفته، تقریبا فرسوده شده است. علاوه بر این، هزینه‌های بالای بازسازی آن که بیش از ۸ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود نیز مزید بر علت شده است. 

به باور کارشناسان و با توجه به تنش‌های جاری در سوریه و وضعیت امنیتی ناپایدار در امتداد مرز، احیای خط لوله نفت عراق-سوریه یک تصمیم کاملا سیاسی است. این خط لوله نشان‌دهنده یک گزینه اقتصادی ایده‌آل برای بغداد است؛ زیرا در مقایسه با خط لوله «عقبه» که نگرانی‌هایی را مبنی بر اتصال آن در اسرائیل ایجاد می‌کند، نتیجه کم‌هزینه‌تری ارائه می‌دهد؛ امری که می‌تواند اختلافات داخلی در بغداد را افزایش دهد. 

همچنین، خط لوله عراق-سوریه به بازارهای اروپایی نزدیک‌تر است و انعطاف‌پذیری بیشتری برای صادرات بدون عبور از کانال سوئز ارائه می‌دهد. همچنین از چالش‌های مرتبط با روابط با اسرائیل جلوگیری می‌کند و در حال حاضر گزینه مناسب‌تری برای عراق است. اما کارشناسان به دلیل شکنندگی اوضاع در سوریه، نسبت به ادامه آن هشدار می‌دهند، زیرا خطوط لوله نفت به یک محیط با ثبات از نظر سیاسی و امنیتی نیاز دارند. در نهایت، بین جاه‌طلبی‌های اقتصادی بغداد و پیچیدگی‌های اوضاع سوریه، پروژه راه‌اندازی مجدد خط لوله نفت عراق و سوریه همچنان بین نیازهای واقع‌بینانه و چالش‌های سیاسی معلق مانده و به نوعی آینده آن را به ثبات منطقه و اراده طرف‌های ذی‌نفع برای پیشرفت وابسته می‌کند. 

پیشنهاد جدید ترکیه 

همانطور که اشاره شد یکی از اهداف بغداد از احیای خط لوله کرکو-بانیاس، متنوع کردن مسیرهای صادراتی شدیدا وابسته به ترکیه است و از همین‌رو، می‌تواند واکنش ترکیه را درپی داشته باشد. در این راستا، آلپ ارسلان بایراکتار، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه در مصاحبه‌ای اعلام کرد که ترکیه در حال توسعه برنامه‌هایی برای همکاری بزرگ در حوزه انرژی با عراق است و پیشنهاد ساخت خطوط لوله جدید نفت و گاز طبیعی از بصره به بندر جیحان در دریای مدیترانه، به همراه همکاری‌های گسترده در زمینه برق و گاز را ارائه می‌دهد. 

در واقع، پیشنهاد ترکیه به نوعی بخش انرژی مسیر «جاده توسعه» است که به نوعی آسیا و اروپا را به هم متصل می‌کند. ترکیه متعهد به تخصیص ۱۷.۹ میلیارد دلار در پروژه جاده توسعه عراق شده است، زیرا این امر علاوه بر اینکه روابط اقتصادی و استراتژیک خود را با همسایگانش تعمیق می‌بخشد و به دنبال تقویت جایگاه خود به عنوان یک قطب منطقه‌ای است. 

طبق مسیر پیشنهادی، منابع انرژی از بصره به حدیثه و از آنجا به سیلوپی در جنوب شرقی ترکیه منتقل می‌شوند و به نوعی منطقه اقلیم کرستان عراق را نیز دور می‌زند. سپس از سیلوپی به ترمینال صادراتی در جیحان ادامه خواهد یافت. بایراکتار بیان کرد که اگرچه یک خط لوله در حال حاضر بین سیلوپی و جیحان فعال است اما بدون اتصال به میادین بصره، این خط لوله نمی‌تواند به حداکثر ظرفیت خود یعنی ۱.۵ میلیون بشکه در روز برسد. همچنین ترکیه پیشنهاد دو برابر کردن صادرات برق به عراق را در ازای ایجاد این خط داده که به نوعی می‌تواند بخشی از مشکل بغداد به ویژه در فصول گرم سال را تامین کند. 

با وجود این تحولات، تنش‌های دیرینه بر سر خط لوله عراق-ترکیه هنوز پابرجا است و یک چالش دیپلماتیک محسوب می‌شود. اختلافات اخیر زمانی دوباره شعله‌ور شد که نفت خام اقلیم کردستان از این خط لوله عبور می‌کرد و این امر اعتراض وزارت نفت عراق را برانگیخت. بایراکتار تاکید دارد که این موضوع یک مساله داخلی عراق محسوب می‌شود و نباید همکاری‌های آینده‌نگرانه بین دو طرف را به تاخیر بیندازد. 

ژئوپلیتیک خط لوله 

در دولت گذشته سوریه، مسکو همواره به دنبال توسعه خط لوله کرکوک-بانیاس بود تا حضور شرکت‌های روس در میادین نفتی عراق را تقویت کند. در سال ۲۰۱۰، عراق و سوریه توافق کردند که دو خط لوله جدید از کرکوک به بندر بانیاس بسازند. قرار بود خط لوله اول روزانه ۱۵ میلیون بشکه نفت خام سنگین و خط لوله دوم روزانه ۱۲۵ میلیون بشکه نفت خام سبک‌تر را منتقل کند. روسیه نیز سعی کرد تا دولت‌های عراق و سوریه را متقاعد کند که می‌تواند این پروژه را با موفقیت اجرا کند. 

از منظر ژئوپلیتیکی، این مسیر خط لوله، اتحاد ایران و روسیه را تقویت می‌کرد. پیش از کنترل داعش بر شهر موصل در سال ۲۰۱۴، صحبت‌های زیادی مبنی بر تمایل ایران برای ساخت خط لوله‌ای که میادین نفتی آن را به خط لوله کرکوک-بانیاس متصل کند، وجود داشت. در واقع، ایران به نوعی از احیای خط لوله کرکوک-بانیاس حمایت می‌کرد. 

بنابراین با وجود حمایت گذشته ایران و روسیه از احیای خط لوله کرکوک-بانیاس، تحولات سوریه، این رویکرد را تحت تاثیر قرار داده و به نوعی می‌تواند در راستای منافع غرب نیز باشد. زیرا، به باور کارشناسان خط لوله کرکوک-بانیاس یکی از مسیرهای جایگزین عراق برای صادرات نفت در صورت بسته شدن تنگه هرمز به دلیل تنش‌های ایران و آمریکا در این منطقه محسوب می‌شود. 

همچنین باید توجه داشت که با توجه به رابطه دولت جدید سوریه و آنکارا، می‌توان تصور کرد که پافشاری دولت احمد الشرع به تکمیل این خط لوله، رابطه آن با دودلت اردوغان را تیره کند. 

در مجموع، بغداد به دلایل ژئوپلیتیکی مشتاق سرمایه‌گذاری در این پروژه است اما می‌داند که این طرح با معضلات سیاسی و امنیتی، به ویژه در مناطقی که این خط لوله از آن عبور می‌کند، مواجه خواهد شد. همچنین، فعال شدن این خط لوله، روابط بغداد و اربیل را تغییر خواهد داد. بغداد از وابستگی یکجانبه خود به انتقال نفت به ترکیه از طریق اقلیم کردستان عراق خلاص خواهد شد و این امر اهمیت ژئواستراتژیک موقعیت این منطقه را کاهش می‌دهد. این گزینه همچنین بر جاه‌طلبی‌های اربیل برای کنترل کرکوک تاثیر خواهد گذاشت.