به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ حملات اخیر اسرائیل به ایران نه فقط واکنشهای جهانی را برانگیخته، بلکه پیامدهای پرهزینه و چندلایهای برای خود اسرائیل به همراه داشته است. برخلاف تصور برخی تصمیمگیران امنیتی، اینگونه اقدامات نظامی فراتر از تاثیرات منطقهای، تاثیرات مستقیم و ملموسی بر اقتصاد داخلی و جایگاه بینالمللی اسرائیل به جا گذاشتهاند.
اسرائیل، به عنوان کشوری فاقد منابع گسترده انرژی، به شدت به واردات نفت و گاز و محصولات وابسته به انرژی متکی است. با هرگونه اختلال در عرضه جهانی نفت و افزایش آن، بهای انرژی برای مصرفکننده داخلی اسرائیلی نیز افزایش مییابد. این موضوع بر صنایع کلیدی مانند حملونقل، کشاورزی و تولید فشار وارد میکند و هزینههای زندگی را در کشور افزایش میدهد.
بازارهای مالی به سرعت نسبت به بیثباتی ژئوپلیتیکی واکنش نشان میدهند. حمله نظامی به ایران موجب بالا رفتن ریسک اعتباری منطقهای شده و سرمایهگذاران بینالمللی را نسبت به تداوم ثبات سیاسی و اقتصادی اسرائیل مردد کرده است. شاخصهای بورس داخلی اسرائیل پس از این حملات با نوسانات قابل توجهی مواجه شدند و جریان سرمایهگذاریهای خارجی در معرض تردید قرار گرفت.
افزایش درگیریهای نظامی، به ویژه با کشوری مانند ایران، نیازمند بودجه نظامی فزایندهای است. ادامه این مسیر منجر به تخصیص منابع بیشتر به بخش نظامی خواهد شد، در حالی که بخشهایی مانند آموزش، بهداشت، حملونقل و خدمات عمومی تحت فشار قرار میگیرند. این موضوع میتواند نارضایتی اجتماعی را افزایش داده و اولویتهای توسعهای کشور را دچار اختلال کند.
یکی از جدیترین پیامدهای حملات اخیر اسرائیل به ایران، افزایش ملموس آسیبپذیری امنیتی در داخل مرزهای خود اسرائیل است. برخلاف پیشبینیهایی که بر اساس برتری نظامی یا عملیاتهای پیشگیرانه استوار بودند، ایران اینبار با واکنشی قوی، سازمانیافته و بیسابقه به این حملات پاسخ داد.
پاسخ مستقیم و هدفمند ایران که به اذعان منابع بینالمللی، با دقت بالا و از چندین جبهه همزمان صورت گرفت، شوک امنیتی بیسابقهای برای اسرائیل به همراه داشت. سامانههای دفاعی اسرائیل هرچند فعال نتوانستند به طور کامل با حجم و پیچیدگی این حمله مقابله کنند. برای نخستین بار، مراکز حیاتی نظامی و غیرنظامی اسرائیل بهطور همزمان در معرض تهدید قرار گرفتند و میلیونها نفر از شهروندان این کشور ساعات یا روزهایی را در پناهگاهها سپری کردند.
در کنار حملات مستقیم، تهدیدات سایبری، مختل شدن زیرساختهای ارتباطی و اختلال در فرودگاهها و حملونقل نیز از دیگر جلوههای آسیبپذیری گستردهای بود که اسرائیل با آن مواجه شد. این رویدادها نهتنها بار روانی سنگینی بر جامعه اسرائیل تحمیل کردهاند، بلکه اعتماد عمومی به کارآمدی و اقتدار نهادهای امنیتی را نیز تضعیف کردهاند.
همچنین، این پاسخ قوی ایران نشان داد که اسرائیل برخلاف تصور برخی محافل داخلی، در مقابل تهدیدات متقابل مصون نیست و ورود به درگیری با کشوری قدرتمند مانند ایران تبعاتی دارد که مستقیماً به داخل مرزهای این رژیم بازمیگردد.
در چنین شرایطی، امنیت ملی اسرائیل دیگر نمیتواند فقط بر بازدارندگی تهاجمی متکی باشد. توازن تهدید اکنون دگرگون شده و پاسخ ایران نقطه عطفی در فهم میزان آسیبپذیری داخلی اسرائیل تلقی میشود.
در شرایطی که اقتصاد اسرائیل به شدت به صادرات فناوری، همکاریهای علمی، سرمایهگذاریهای مشترک و تبادلات مالی جهانی وابسته است، اقدامات نظامی یکجانبه باعث ایجاد شکاف در روابط با برخی شرکای بینالمللی شده است. حتی متحدان سنتی نیز در مواجهه با افزایش هزینههای جهانی ناشی از این حمله، فشارهای دیپلماتیک بیشتری را علیه اسرائیل وارد خواهند کرد. افزایش فاصله دیپلماتیک با کشورهای منطقه و فراتر از آن، میتواند مسیر توسعه و همکاریهای اقتصادی اسرائیل را با چالشهای جدی روبهرو سازد.
حملات اخیر اسرائیل به ایران، فارغ از پیامدهای نظامی و امنیتی، بهای اقتصادی سنگینی برای خود این کشور در پی داشته است. افزایش هزینههای واردات انرژی، نوسان در بازار سرمایه، کاهش جذابیت اقتصادی، افزایش تهدیدات امنیتی داخلی و کاهش اعتماد بینالمللی، همگی نمونههایی از پیامدهای مستقیم این رویکرد هستند.