به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در پی درگیری نظامی گسترده میان ایران و اسرائیل در خرداد ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵)، زیرساختهای حیاتی اقتصادی اسرائیل متحمل خسارات سنگینی شدند. حملات دقیق و چندلایه ایران که اهدافی فراتر از تأسیسات نظامی را در بر گرفت، بخشهای کلیدی اقتصاد این کشور از جمله بنادر تجاری، تاسیسات انرژی، بازار بورس و مراکز علمی را دچار اختلال و تخریب ساختاری کرد. بررسی گزارشهای بینالمللی نشان میدهد، تبعات اقتصادی این جنگ، فراتر از سطح داخلی اسرائیل، در سطح منطقهای و حتی جهانی قابل ردیابی است.
در نخستین روزهای درگیری، بنادر حیفا، اشدود و ایلات سه گلوگاه اصلی تجارت دریایی اسرائیلمورد هدف حملات موشکی قرار گرفتند. بندر حیفا که بخش عمده واردات سوخت و کالاهای راهبردی اسرائیل را مدیریت میکند، به دلیل اصابت مستقیم موشکها موقتا از مدار عملیاتی خارج شد.
خبرگزاری رویترز گزارش داد که به دنبال تشدید مخاطرات امنیتی، نرخ بیمه کشتیها برای ورود به آبهای سرزمینی اسرائیل تا سه برابر افزایش یافت؛ به گونهای که بیمههای جنگی، برخی مسیرهای دریایی به بیش از ۱ درصد ارزش محموله رسید. این افزایش هزینهها منجر به کاهش شدید ترافیک تجاری دریایی و بر هم خوردن نظم زنجیره تامین کالا در اسرائیل شد.
یکی از اهداف استراتژیک حملات موشکی ایران، پالایشگاه بزرگ بَزان در حیفا بود که سهم قابل توجهی از فرآوری سوخت در اسرائیل را بر عهده دارد. تصاویر ماهوارهای و شواهد میدانی تایید میکنند که بخشی از این مجموعه دچار تخریب کامل شده و فعالیت آن به حالت تعلیق درآمده است.
همزمان نیروگاههای حیفا، هادرا و اشدود نیز با اختلال مواجه شدند. این تاسیسات در مجموع حدود ۲۴ درصد از ظرفیت تولید برق کشور را تامین میکردند. به دنبال توقف فعالیت آنها، شرکت ملی برق اسرائیل اقدام به اجرای برنامههای اضطراری خاموشی در مناطق مختلف نمود. از سوی دیگر، دولت این کشور برای جبران کمبود سوخت ناچار به واردات فوری از شرکای منطقهای شد که خود، بار مالی سنگینی به همراه داشت.
برآورد اولیه خسارت وارده به بخش انرژی، صرفا برای پالایشگاه بزان، حدود ۶۰۰ میلیون دلار اعلام شده است.
برخلاف جنگهای متعارف پیشین، این درگیری فقط محدود به مراکز نظامی و صنعتی نبود. موشکهای ایران موسسات علمی و زیرساختهای دانشبنیان اسرائیل را نیز نشانه گرفتند. موسسه وایزمن در روهوووت و پارک فناوری نِگِو در بئرشبع از جمله مراکزی بودند که در حملات آسیب دیدند. به گزارش نیویورکتایمز، در جریان این حملات، بخشهایی از آزمایشگاههای تحقیقاتی به طور کامل تخریب شدند و خسارتی بالغ بر ۵۷۰ میلیون دلار برجای ماند.
ساختمان بورس اوراق بهادار تلآویو نیز از آسیبهای مستقیم جنگ بینصیب نماند. گزارشهایی از اختلال موقت در سیستم معاملاتی و تخلیه اضطراری ساختمان بورس منتشر شد. هرچند میزان خسارت فیزیکی اعلام نشده اما اختلالات روانی و بیاعتمادی کوتاهمدت سرمایهگذاران محسوس بود.
با این حال، دادههای بازار حاکی از بازگشت سریع بورس به مدار رشد است. شاخص TA-۱۲۵ بورس تلآویو در پایان دوره درگیری، با افزایشی حدود ۲۱ درصد همراه بود. تحلیلگران اقتصادی این روند را به عواملی چون عملکرد قابل قبول سیستمهای دفاع موشکی، پایداری شرکتهای فناوری و حمایتهای همهجانبه مالی ایالات متحده نسبت دادهاند.
براساس گزارش والاستریت ژورنال، هزینه روزانه درگیری برای دولت اسرائیل، با درنظر گرفتن نیاز به بازسازی، واردات سوخت، خسارات زیربنایی و بودجه اضطراری، بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار بوده است. مجموع برآوردها حاکی از آن است که فقط در بازه زمانی دوازده روزه جنگ، هزینههای مستقیم و غیرمستقیم اسرائیل به بیش از ۱۲ تا ۲۰ میلیارد دلار رسیده است.
افزون بر خسارات داخلی، این بحران تاثیرات قابل توجهی بر بازار انرژی جهان نیز داشت. افزایش تنشها در منطقه باعث شد قیمت نفت خام برنت بیش از ۵.۵ درصد رشد کند. ایران تهدید کرده بود که تنگه هرمز، شاهراه صادرات نفت جهان، در صورت تداوم درگیریها مسدود خواهد شد. این موضوع باعث واکنش فوری بازارهای انرژی و افزایش نرخ بیمههای کشتیرانی شد.
با پایان نسبی جنگ و برقراری آتشبس با میانجیگری قطر و همراهی دیپلماتیک آمریکا، اسرائیل در حال ارزیابی مجدد دکترین دفاعی و اقتصادی خود است. منابع نزدیک به دولت اعلام کردهاند که بازنگری در زیرساختهای امنیتی، از جمله تمرکز بر پایداری سایبری، توسعه مراکز زیرزمینی انرژی و تقویت سامانههای دفاع هوایی در دستور کار قرار گرفته است.
از سوی دیگر، برخی نهادهای خصوصی و سرمایهگذاران خارجی نیز نسبت به پایداری سرمایهگذاری در اسرائیل ابراز تردید کردهاند. نشانههایی از کند شدن جریان ورود سرمایه به بخشهای فناوری و انرژی قابل مشاهده است که در صورت تداوم، میتواند رشد اقتصادی بلندمدت این کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
درگیری نظامی ایران و اسرائیل در خرداد ۱۴۰۴، نقطه عطفی در تاریخ امنیت اقتصادی خاورمیانه به شمار میرود. اسرائیل در این نبرد، فراتر از هزینههای نظامی، با آسیبپذیری جدی در حوزههای انرژی، زیرساخت، بازار سرمایه و سرمایه انسانی مواجه شد. آنچه بیش از همه برجسته شد، توان ایران در هدفگیری دقیق زیرساختهای کلیدی و ایجاد اختلالات پایدار در ساختار اقتصادی رقیب بود.
اگرچه بازسازی فیزیکی امکانپذیر است، اما بازسازی اعتماد سرمایهگذاران، احیای نظم اقتصادی و ترمیم آسیبهای بلندمدت نیازمند راهبردی جامع، حمایت بینالمللی و بازنگری در مدل امنیت اقتصادی اسرائیل خواهد بود.