به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در دو دهه اخیر، فناوریهای نوین اصلاح نژاد و ژنتیک مسیر تازهای پیش روی صنعت بذر گندم گشودهاند. اگرچه در سال ۲۰۲۲ همچنان روشهای اصلاح نژاد سنتی، ۹۵ درصد از تکنیکهای مورد استفاده را تشکیل میدادند اما روشهای پیشرفتهای چون انتخاب ژنومی و اصلاح نژاد به کمک نشانگر با سرعت در حال گسترشاند. این رویکردها امکان توسعه سریعتر گونههای مقاوم به تغییرات اقلیمی، خشکی و بیماریها را فراهم کردهاند.
نمونه موفق این روند، تجاریسازی گندم HB۴ (در شرایط خشکسالی عملکرد بالایی دارد) در آرژانتین است که به عنوان یک گونه مقاوم به خشکی، توجه بازارهای جهانی و شرکتهای بزرگ بذر را به سرمایهگذاری بیشتر در تحقیق و توسعه جلب کرده است. رقابت برای تولید گونههای پرمحصول و مقاوم، اکنون به یکی از محورهای اصلی صنعت بذر گندم تبدیل شده است.
بر اساس دادههای منتشرشده توسط موسسه موردور، اندازه بازار جهانی بذر گندم تا پایان سال ۲۰۲۵ به ۶.۳۶ میلیارد دلار خواهد رسید و پیشبینی میشود این رقم در سال ۲۰۳۰ به ۸.۳۸ میلیارد دلار افزایش یابد. این روند به معنای نرخ رشد مرکب سالانه ۵.۶۵ درصدی طی یک بازه پنجساله است.
افزایش جمعیت جهانی، تغییر الگوی مصرف مواد غذایی و تقاضای روزافزون برای گونههای پرمحصول و مقاوم، مهمترین محرکهای این رشد محسوب میشوند. همزمان ورود فناوریهای نوین اصلاح بذر، بازار را از یک صنعت سنتی به عرصهای فناورانه و سرمایهبر تبدیل کرده است.
منطقه آسیا و اقیانوسیه با سطح زیرکشت حدود ۹۶ میلیون هکتار در سال ۲۰۲۲، بزرگترین سهم را در تولید گندم جهان دارد. در این میان، هند با ۳۲.۷ درصد و چین با ۲۴.۴ درصد از کل سطح زیرکشت منطقه، دو بازیگر اصلی محسوب میشوند.
این منطقه با وجود ظرفیت بالای تولید، همزمان با چالشهای بزرگی چون تغییرات اقلیمی، کمبود منابع آب و نیاز به افزایش بهرهوری کشاورزی روبهرو است. همین موضوع، فرصت گستردهای برای توسعه فناوریهای بذر مقاوم در برابر خشکی و گرما ایجاد کرده است. کشورهای پاکستان و ژاپن نیز سهم مهمی در بازار بذر منطقه دارند و با سرمایهگذاری در پژوهشهای نوین، به دنبال ارتقای کیفیت و کمیت تولید گندم هستند.
اروپا به دلیل شرایط آبوهوایی مناسب و خاک حاصلخیز، دومین منطقه بزرگ زیرکشت گندم در جهان به شمار میرود. سطح زیرکشت این قاره در سال ۲۰۲۲ حدود ۷۰.۳ میلیون هکتار برآورد شده است.
روسیه با ۲۸.۱ میلیون هکتار برداشت در سال ۲۰۲۲، جایگاه ویژهای در این میان دارد و نسبت به سال ۲۰۱۷ رشد ۲.۳ درصدی را تجربه کرده است. انتظار میرود افزایش تقاضای صنایع غذایی و فرآوری، همراه با رشد صادرات غلات از منطقه، به تقویت بازار بذر گندم اروپا بینجامد.
آمریکای شمالی به عنوان سومین تولیدکننده بزرگ گندم، ۱۱.۳ درصد از تولید جهانی را در سال ۲۰۲۲ در اختیار داشت. در این منطقه، ایالات متحده با حدود ۱۵.۱ میلیون هکتار سطح زیرکشت در صدر قرار دارد.
افزایش تقاضای داخلی برای گندم و تمرکز بر تولید گونههای پرمحصول، روند توسعه بازار بذر را در این منطقه تقویت میکند. انتظار میرود در بازه ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ سطح زیرکشت گندم در آمریکا همچنان رشد داشته باشد و بخش قابل توجهی از نیاز جهانی به بذرهای اصلاحشده از طریق شرکتهای آمریکایی تامین شود.
قاره آفریقا با تنوع اقلیمی و کشاورزی، بازاری مهم برای بذر گندم به شمار میرود. تولید گندم در این قاره عمدتا در کشورهایی مانند اتیوپی، آفریقای جنوبی، سودان، کنیا، تانزانیا و نیجریه متمرکز است.
اگرچه چالشهایی همچون کمبود منابع آبی و ضعف زیرساختهای کشاورزی در برخی مناطق وجود دارد اما رشد جمعیت و نیاز روزافزون به امنیت غذایی، محرک اصلی افزایش تقاضا برای بذر گندم در آفریقا خواهد بود. سرمایهگذاریهای جدید در فناوریهای آبیاری و بذرهای مقاوم میتواند این بازار را به یکی از مقاصد اصلی شرکتهای بینالمللی بذر تبدیل کند.
بازار بذر گندم در خاورمیانه به دلیل شرایط اقلیمی خشک و متنوع، ویژگیهای منحصر به فردی دارد. عربستان سعودی با سرمایهگذاری گسترده در فناوری کشاورزی و سیستمهای آبیاری مدرن، رهبر این بازار به شمار میرود.
با این حال، ایران به عنوان کشوری با ابتکارات دولتی در مسیر خودکفایی گندم، سریعترین ظرفیت رشد منطقهای را از خود نشان داده است. تلاش برای افزایش سطح زیرکشت، توسعه گونههای مقاوم به خشکی و حمایتهای سیاستی، ایران را به کانونی مهم برای سرمایهگذاری و نوآوری در بازار بذر گندم خاورمیانه بدل میسازد.
مجموع دادهها و روندهای جهانی نشان میدهد بازار بذر گندم در سالهای پیش رو نه فقط از نظر حجم رشد خواهد کرد، بلکه از نظر ماهیت نیز تغییر خواهد یافت. محور اصلی این تحول، فناوریهای اصلاح نژاد و ژنتیک پیشرفته است که پاسخگوی نیاز جهانی به تولید پایدار در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود.
افزایش سرمایهگذاری شرکتهای بینالمللی در تحقیق و توسعه، تنوعطلبی مصرفکنندگان و فشارهای ناشی از تغییر اقلیم، همگی نشان میدهند که آینده این صنعت بیش از هر زمان دیگری به نوآوری علمی و فناورانه گره خورده است.
این در حالی است که علاوهبر تولید بر پایه فناوری دولت باید نسبت به حمایت از تولیدکنندگان این محصول اهتمام داشته باشد و از اتخاذ سیاستهای غلط و نادرست در تولید اجتناب کند. همچنین دولت باید از تولیدکنندگان حمایت کند و نسبت به تعین به موقع نرخ خرید تضمینی و پرداخت به موقع مطالبات گندمکاران توجه لازم را داشته باشد.