محمدباقر شیرمهنجی، سیاست‌پژوه اقتصادی
فشارهای چندلایه بر اقتصاد تل‌آویو و تضعیف جایگاه اسرائیل

اقتصاد معاصر-محمدباقر شیرمهنجی، سیاست‌پژوه اقتصادی: تحولات یک‌ساله اخیر حول اسرائیل، رژیم حاکم در سرزمین‌های اشغالی را وارد یکی از عمیق‌ترین دوره‌های رکود و انزوا از بدو تاسیس خود تا امروز کرده است. آنچه در رسانه‌ها «سونامی سیاسی و اقتصادی» نام‌گذاری شده، فقط یک مبالغه تبلیغاتی یا زاییده امواج شبکه‌های اجتماعی نیست؛ بلکه بازتاب واقعی شرایطی است که طیف گسترده‌ای از داده‌های رسمی، گزارش‌های میدانی، اطلاعیه‌های شرکت‌ها، اعتصاب‌ها و موضع‌گیری‌های هنری-فرهنگی تاییدش می‌کنند. در این یادداشت، با تکیه بر جدیدترین منابع و آمارهای معتبر بین‌المللی، این ادعا بررسی می‌شود که چگونه کنش‌های جهانی در حوزه‌های سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، عملا اسرائیل را با موجی بی‌سابقه از تحریم، بایکوت و انزوا روبه‌رو ساخته است.

این پدیده بیش از آنکه یک موج ناگهانی باشد، تلاقی چندین جریان قدرتمند است که در مجموع، اثری شبیه به یک سونامی را بر پیکره اقتصاد و جایگاه بین‌المللی این کشور گذاشته است. از میوه‌هایی که در مزارع باقی مانده تا صندلی‌های خالی در سالن‌های سینما و هتل‌های متروکه، شواهد این دگرگونی در همه جا قابل مشاهده است.

بایکوت مصرف‌کننده و فرسایش بازارهای صادراتی

شاید ملموس‌ترین و پایه‌ای‌ترین لایه این فشار، جنبش‌های مردمی و سازمان‌یافته برای بایکوت محصولات اسرائیلی باشد که مستقیما شریان‌های حیاتی صادرات این کشور را هدف قرار داده است. بخش کشاورزی که همواره یکی از ستون‌های صادراتی اسرائیل به اروپا بوده، اکنون در خط مقدم این نبرد اقتصادی قرار دارد. گزارش‌های متعدد از سوی خود کشاورزان و صادرکنندگان اسرائیلی، روایتی نگران‌کننده را ترسیم می‌کند.

بر اساس گزارش‌های رسانه‌هایی چون یدیعوت آحرونوت، زنجیره‌های بزرگ خرده‌فروشی در اروپا، از جمله Co-op در ایتالیا و بریتانیا، Waitrose در انگلیس و به ویژه Aldi در آلمان، به شکلی فزاینده از خرید و عرضه محصولات کشاورزی اسرائیلی خودداری می‌کنند.

رئیس انجمن کشاورزان اسرائیل در گفت‌وگویی با رسانه‌های این کشور چنین بیان می‌کند: «امسال بخش عمده‌ای از محصولات کشاورزی ما به‌ ویژه سیب‌زمینی و مرکبات [در انبارها] مانده، زیرا مشتری عمده اروپایی حاضر به عقد قرارداد حمل و خرید نیست.»

یک صادرکننده سیب‌زمینی اسرائیلی با صراحت به رسانه‌ها گفته است: «Aldi شش هفته است که هر کاری می‌کند تا از ما خرید نکند.» این جمله کوتاه، عمق چالشی را نشان می‌دهد که دیگر پنهانی نیست. فروشندگان اروپایی، نگران از واکنش منفی افکار عمومی و «ریسک اعتباری» مرتبط با فروش محصولات کشوری که در کانون توجهات منفی بین‌المللی قرار دارد، بی‌سر و صدا یا حتی به صورت علنی، قفسه‌های خود را از کالاهای اسرائیلی خالی می‌کنند. این فشار فقط به اروپا محدود نشده و گزارش‌ها از گسترش آن به بازارهایی دوردست‌تر مانند ژاپن نیز حکایت دارد. این بایکوت‌ها دیگر یک «جنبش آرام» نیستند، بلکه به یک استراتژی تجاری فعال از سوی خرده‌فروشان برای پاسخ به خواست مشتریان تبدیل شده‌اند. 

این پدیده فقط به محصولات کشاورزی محدود نمی‌شود. شرکت‌های بین‌المللی که به حمایت از اسرائیل متهم شده‌اند، مانند SodaStream، با کمپین‌های هدفمند برای حذف از فروشگاه‌ها در کشورهایی مانند فنلاند و ایتالیا مواجه شده‌اند. در اقدامی نمادین، برخی فروشگاه‌های ایتالیایی حتی نوشابه‌ای با نام «Gaza Cola» را به عنوان جایگزین معرفی کرده‌اند که نشان‌دهنده عمق نفوذ این جنبش در فرهنگ مصرف‌کننده اروپایی است. سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای در نقاط مختلف جهان -از آفریقای‌جنوبی گرفته تا نروژ و ژاپن- محصولات اسرائیلی را از قفسه‌ها برچیدند یا تحت فشار افکار عمومی ناگزیر به حذف تدریجی آنها شدند. در برخی کشورها حتی برچسب‌گذاری اختصاصی بر محصولات کشور اسرائیل صورت گرفته تا امکان تشخیص برای مشتریان و در نتیجه تحریم راحت‌تر شود.

این اقدامات تحت کارزارهای بین‌المللی BDS و حمایت فعالان حقوق بشر اجرایی شده‌اند و بخشی از آنها به تصویب برخی مجالس اروپایی برای کنترل انتقال فناوری و سرمایه به اسرائیل نیز منجر شده است.

شوک اقتصاد داخلی و تعطیلی گسترده کسب‌وکارها

تاثیرات جنگ و انزوای بین‌المللی صرفا به بازارهای صادراتی محدود نشده و با قدرتی ویرانگر به اقتصاد داخلی اسرائیل نیز سرایت کرده است. آمار منتشر شده توسط شرکت اطلاعات تجاری معتبر CofaceBDI که در رسانه‌های اسرائیلی نیز بازتاب یافته، تصویری تاریک از وضعیت کسب‌وکارها ارائه می‌دهد. پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال ۲۰۲۴، حدود ۶۰،۰۰۰ شرکت و کسب‌وکار در اسرائیل تعطیل شوند.

برای درک مقیاس این بحران، کافی است این عدد را با سال‌های عادی که حدود ۴۰،۰۰۰ کسب‌وکار تعطیل می‌شوند، مقایسه کنیم. این آمار حتی از رکورد دوران همه‌گیری کرونا که منجر به تعطیلی ۷۶،۰۰۰ شرکت در سال ۲۰۲۰ شد، فاصله چندانی ندارد و نشان‌دهنده یک شوک اقتصادی تمام‌عیار است.

دلایل این فروپاشی چندوجهی است؛ کمبود شدید نیروی کار به دلیل بسیج گسترده نیروهای ذخیره، کاهش تقاضای داخلی به دلیل جو ناامنی و روانی حاکم بر جامعه، افزایش هزینه‌های تامین مالی به دلیل نرخ بهره بالا و اختلالات لجستیکی. به گفته مدیرعامل CofaceBDI، تقریبا هیچ بخشی از اقتصاد در برابر پیامدهای جنگ مصون نمانده است. 

آسیب‌پذیرترین بخش در این میان، کسب‌وکارهای کوچک بوده‌اند. حدود ۷۷ درصد از شرکت‌های تعطیل شده، بنگاه‌های اقتصادی با کمتر از پنج کارمند هستند که ستون فقرات اشتغال و طبقه متوسط را تشکیل می‌دهند. بخش‌های ساختمان‌سازی، تجارت (مد و فشن، لوازم خانگی)، خدمات (کافه‌ها و رستوران‌ها) و به ویژه گردشگری، بیشترین آسیب را دیده‌اند. این تعطیلی‌ها یک اثر دومینویی ایجاد می‌کنند؛ هر کسب‌وکار تعطیل شده، زنجیره‌ای از تامین‌کنندگان، مشتریان و شرکت‌های وابسته را نیز با خود به زیر می‌کشد و بحران را عمیق‌تر می‌سازد.

صنعت گردشگری در کما؛ هتل‌های متروک و شهرهای خالی

صنعت گردشگری که همواره یکی از منابع اصلی درآمد ارزی و ویترین بین‌المللی اسرائیل بوده، شاید سنگین‌ترین ضربه را متحمل شده است. این بخش که به شدت به امنیت و تصویر بین‌المللی وابسته است، عملا به حالت کما فرو رفته است. 

آمار رسمی دفتر مرکزی آمار اسرائیل، ابعاد این فاجعه را به وضوح نشان می‌دهد. تعداد گردشگران خارجی در سال ۲۰۲۴ با کاهشی خیره‌کننده (۶۸.۱ درصدی) نسبت به سال قبل، از ۲.۹۵ میلیون نفر به تنها ۸۸۵،۰۰۰ نفر سقوط کرده است. این رقم در مقایسه با دوران اوج این صنعت در سال ۲۰۱۹ با ۴.۵۵ میلیون گردشگر، یک فروپاشی تمام‌عیار محسوب می‌شود.

این اعداد، در واقعیت به معنای هتل‌های خالی، راهنماهای تور بیکار، رستوران‌های بدون مشتری در شهرهای توریستی مانند اورشلیم و تل‌آویو و فروشگاه‌های سوغاتی است که در سکوت فرو رفته‌اند. به گفته مدیرکل انجمن هتل‌داران اسرائیل، از آغاز جنگ حدود ۹۰ هتل (نزدیک به ۲۰ درصد کل ظرفیت هتل‌داری) تعطیل شده‌اند و وضعیت همچنان در حال وخیم‌تر شدن است. یوسی فتال، مدیر انجمن اپراتورهای تورهای ورودی تاکید می‌کند که بازدیدکنندگان فعلی نیز عمدتا گردشگران سنتی نیستند، بلکه شامل هیات‌های همبستگی، دانشجویان ارتدوکس، بازدیدکنندگان خانوادگی و تجار می‌شوند. این یعنی موتور اصلی صنعت گردشگری خاموش شده است. نرخ اشغال هتل‌ها در اکتبر ۲۰۲۴ به ۵۱ درصد رسید که کاهش ۶۳ درصدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد و حتی تعطیلات سنتی یهودیان نیز نتوانست این بخش را از رکود خارج کند. 

انزوای فرهنگی؛ هالیوود و یوروویژن پشت می‌کنند

همزمان با فشارهای اقتصادی، یک قرنطینه فرهنگی نیز در حال شکل‌گیری است که شاید در بلندمدت، تاثیرات آن کمتر از انزوای اقتصادی نباشد. این جبهه، قدرت نرم و برند بین‌المللی اسرائیل را هدف قرار داده است.

در اقدامی بی‌سابقه، بیش از ۴،۰۰۰ هنرمند از سراسر جهان، از جمله چهره‌های برجسته و اسکاری هالیوود مانند خواکین فینیکس، اما استون، مارک رافالو، خاویر باردم و تیلدا سوئینتون، با امضای نامه‌ای متعهد شده‌اند که از هرگونه همکاری با نهادهای سینمایی و جشنواره‌های فیلم اسرائیلی که در نقض حقوق بشر علیه مردم فلسطین نقش دارند، خودداری کنند. این بایکوت به طور مشخص جشنواره‌های مهمی چون جشنواره فیلم اورشلیم، حیفا و Docaviv را هدف قرار داده است (i۲۴news). این حرکت، فراتر از یک بیانیه سیاسی، یک اقدام عملی است که می‌تواند صنعت فیلم‌سازی اسرائیل را از اکوسیستم جهانی سینما منزوی کند و دسترسی آن به استعدادها و بازارهای بین‌المللی را به شدت محدود سازد. 

در عرصه‌ای دیگر از فرهنگ عامه، مسابقه آواز یوروویژن که برای بسیاری از اسرائیلی‌ها نمادی از تعلق به جامعه فرهنگی اروپا محسوب می‌شود، به یک بحران جدی تبدیل شده است. کشورهایی مانند هلند، ایرلند، اسپانیا، اسلوونی، بلژیک و ایسلند به صراحت تهدید کرده‌اند که در صورت حضور اسرائیل در دوره بعدی این رقابت‌ها در سال ۲۰۲۶، از شرکت در آن انصراف خواهند داد. بیانیه تند پخش‌کننده هلندی (AVROTROS) که اعلام کرد تا زمانی که اسرائیل پذیرفته شود، مشارکت ما امکان‌پذیر نخواهد بود، نشان از قاطعیت این کشورها دارد. اهمیت قضیه آنجاست که یوروویژن صرفا یک جشنواره موسیقی نیست و حضور فعال اسرائیل در آن، بخشی از استراتژی هویت‌سازی نرم این کشور محسوب می‌شود؛ لطمه به اعتبار اسرائیل در این صحنه، شاخص برجسته‌ای از انزوای فرهنگی دولتی برای افکار عمومی داخلی و بین‌المللی است. گزارش‌های تاییدنشده از پیشنهاد برگزارکنندگان به اسرائیل برای انصراف موقت یا شرکت تحت پرچم بی‌طرف، هرچند تکذیب شد اما از فشار شدید پشت پرده بر اتحادیه پخش اروپا (EBU) حکایت دارد. این بحران، یوروویژن را از یک رویداد موسیقایی به یک میدان نبرد دیپلماتیک و فرهنگی تبدیل کرده و احساس طردشدگی فرهنگی را در اسرائیل تقویت می‌کند. 

واقعیتی فراتر از استعاره

در مجموع، شواهد و آمار نشان می‌دهند که اسرائیل با یک پدیده پیچیده و چندوجهی از انزوا و فشار روبه‌رو است. این وضعیت، حاصل هم‌افزایی بایکوت‌های مصرف‌کننده در سطح خرد، بحران ساختاری در اقتصاد داخلی، فروپاشی کامل یک صنعت کلیدی مانند گردشگری و طرد شدن از سوی نهادهای فرهنگی بین‌المللی است. هر یک از این جبهه‌ها به تنهایی چالش‌برانگیز هستند اما تلاقی هم‌زمان آن‌ها اثری تصاعدی و خردکننده ایجاد کرده است. این موضوع نه فقط کاهش معنادار درآمد ارزی را رقم زده، بلکه به کاهش جذابیت اسرائیل به‌ عنوان یک اقتصاد سرمایه‌پذیر در آینده نزدیک منجر شده است. تمرکز این فشارها بر «برند ملی اسرائیل» است که ابعاد مختلف کارآفرینی تا دیپلماسی نرم فرهنگی‌اش را سایه‌دار کرده است. آنچه امروز به عنوان «سونامی فشار بر اسرائیل» در افکار عمومی منطقه و هم‌پیمانان جهانی مطرح است، صرفا یک شعار سیاسی نیست، بلکه حاصل سلسله‌ای از رخدادهای مستند، داده‌های آماری و کنش‌های اجتماعی است که مجموعا ساختار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اسرائیل را در شکننده‌ترین وضعیت نیم‌قرن اخیر قرار داده است.