به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ نمایندگان کشورهای ایران، روسیه و آذربایجان در روزهای ۱۳ و ۱۴ اکتبر در شهر باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان به منظور بررسی و تقویت همکاریهای منطقهای در حوزههای حملونقل، انرژی و گمرک دیدار و گفتوگو خواهند کرد. به گزارش رسانهها، در این نشست سهجانبه فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی ایران، شاهین مصطفیاف، معاون نخستوزیر آذربایجان و آلکسی اورچوک، معاون نخستوزیر روسیه حضور خواهند داشت.
موضوعات اصلی نشست شامل توسعه همکاریها در زمینههای حملونقل و لجستیک، انرژی و امور گمرکی است که در تقویت ارتباطات اقتصادی و زیرساختی میان سه کشور نقش کلیدی دارند. نشستهای سهجانبه ایران، روسیه و آذربایجان در سالهای اخیر بخشی از تلاشهای منطقهای برای ارتقای همکاریهای اقتصادی، ترانزیتی و امنیتی بوده و عمدتا بر توسعه کریدورهای حملونقل، انرژی و تسهیل تجارت میان این سه کشور متمرکز بودهاند.
در ماههای اخیر، روابط بین آذربایجان و ایران وارد مرحله جدیدی شده و پس از سالها تنش و بیاعتمادی، بهبود نسبی داشته است، به طوری که در دیدارهای اخیر، هر دو طرف بر تقویت زیرساختهای مشترک تاکید داشتهاند. در واقع محور این رایزنیها طرحهای بلندپروازانه ترانزیتی است که میتواند جریانهای تجاری در سراسر اوراسیا را بازتعریف کند.
این دو کشور نقش راهبردی در کریدورهای بینالمللی شمال-جنوب و شرق-غرب دارند و همچنین باکو و تهران در حال همکاری برای ساخت کریدور موازی «زنگزور/ترامپ» یعنی راهگذر «ارس» هستند. این موارد نشاندهنده ظرفیت بالای دو کشور برای تبدیل شدن به قطبهای ترانزیتی را دارند. این مسیرها صرفا پیشرفتهای ریل و جاده نیستند، بلکه اتصالات راهبردی برای وصل بازارهای هند و خلیج فارس به روسیه و شمال اروپا هستند.
این همکاری برای تهران و باکو، نتیجه برد-برد است. برای آذربایجان، مشارکت در این پروژهها نقش آن را به عنوان پل آسیا و اروپا تثبیت میکند. ایران نیز از طریق این کریدورها به فرصتهای اقتصادی جدید دست مییابد که در کاهش تاثیر تحریمها اقتصادی و پیامدهای روانی مکانیسم ماشه تاثیرگذار است.
براساس گزارش تارنمای کاسین نیوز، بدون تردید یکی از اهداف نشست آتی حل چالشهای توسعه کریدور شمال-جنوب است. باید توجه داشت که کریدور ترانزیتی شمال-جنوب با ظرفیت اقتصادی و سیاسی خود در مرکز راهبرد تهران قرار دارد. هدف این کریدور اتصال راهآهن ایران به آذربایجان و روسیه و ایجاد یک مسیر حمل و نقل یکپارچه از خلیج فارس به شمال اروپا است. علاقه و تمایل روسیه به گسترش این کریدور گویای اهمیت فزاینده آن است. براساس توافقنامه رسمی، مسکو راهآهن رشت-آستارا را تامین مالی و تسهیلات ۱.۳ میلیارد یورویی برای این پروژه فراهم میکند. این همکاری میتواند به نوسازی سیستم ریلی ایران گسترش و مشارکت آن با شبکه ریلی اوراسیا را تسهیل کند.
در این راستا، نقش باکو در اتصال مسکو و تهران از اهمیت راهبردی برخوردار است. باید توجه داشت که بخش غربی کریدور شمال- جنوب از بخش شرقی و ترانس خزر بسیار به صرفه بوده و از همینرو، تمرکز بر تکمیل آن افزایش یافته است. این امر کشورهای منطقه را به نبود روابط با یکدیگر سوق میدهد.
از همینرو، انتظار میرود نشست سهجانبه آتی در درجه نخست بر پیشبرد کریدور شمال-جنوب متمرکز باشد. این امر نشاندهنده تمایل عملگرایانه برای ایجاد بستری ساختارمند جهت غلبه بر مسائل پیچیده زیرساختی و تجاری و کنار گذاشتن اختلافات سیاسی است که مانع همکاری بودهاند. این رویکرد میتواند به عنوان الگویی برای دیپلماسی منطقهای عمل کرده و منافع اقتصادی را بر شکافهای ایدئولوژیک در اولویت قرار دهد.
بر اساس برآوردهای منتشر شده توسط وزارت حمل و نقل روسیه و اداره کریدورهای حمل و نقل بینالمللی، در سال ۲۰۲۴ حجم ترانزیت در امتداد کریدور شمال-جنوب ۱۹ درصد رشد داشته و به ۲۶.۹ میلیون تن رسیده است. همچنین براساس دادههای راهآهن روسیه، تا پایان سال ۲۰۲۴ حجم حمل و نقل ریلی در امتداد کریدور شمال-جنوب از ۱۲.۹ میلیون تن فراتر رفته است.
البته روسیه ترجیح میدهد بیشتر از شاخه شرقی برای حمل بار استفاده کند. در سال ۲۰۲۲، سهم مسیر شرقی در حمل و نقل اپراتور راهآهن روسیه ۶۶.۸ درصد، در سال ۲۰۲۳ تقریبا ۹۹.۱ درصد و در سال ۲۰۲۴ نزدیک به ۷۸.۳ درصد بود. بنابراین اگر توافقی بین سه کشور در اجلاس آتی به دست آید، حمل بار از مسیر غربی کریدور نیز رونق میگیرد که به لحاظ هزینهای و زمانی، به سود مسکو نیز است.
همکاری در حوزه انرژی، لایه دیگری از پیچیدگی را به این رابطه میافزاید. تهران و مسکو برنامههای برای انتقال گاز روسیه به ایران از طریق خاک آذربایجان دارند. براساس اظهارات، در مرحله نخست این طرح، زیرساختهای خط لوله موجود آذربایجان امکان انتقال سالانه ۱.۸ تا ۲ میلیارد متر مکعب گاز روسیه به ایران را فراهم میکند اما در آینده این پروژه میتواند با ساخت یک خط لوله اختصاصی جدید و افزایش حجم تا ۵۰ میلیارد متر مکعب در سال، افزایش چشمگیری داشته باشد.
این پروژه برای ایران از اهمیت راهبردی برخوردار است، زیرا با اهداف تهران برای تبدیل شدن به هاب گاز منطقهای همسو بوده و این امر هم نیازهای انرژی داخلی را تامین و هم گاز را به بازارهای دیگر مانند عراق، پاکستان و هند صادر میکند. باید توجه داشت که روسیه و ایران در مجموع بیش از ۲۰ درصد از ذخایر نفت و ۴۰ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند. آنها میتوانند بر بازارهای جهانی انرژی، زنجیرههای تامین، استراتژیهای قیمتگذاری و مذاکرات ژئوپلیتیکی تاثیر بگذارند.
برای روسیه نیز که با تحریمهای غرب و دسترسی محدود به بازارهای اروپایی مواجه است، ایران یک مسیر جایگزین ارزشمند برای صادرات انرژی خواهد بود. در این راستا، ابتکار همکاری مسکو و تهران میتواند نقشه انرژی منطقهای را اساسا تغییر شکل دهد اما موفقیت آن به یک عامل حیاتی و آن به نقش آذربایجان بستگی دارد. البته هنوز دولت آذربایجان موضع خود در مورد استفاده از خاک این کشور برای این پروژه را اعلام نکرده است. باید توجه داشت که اختلافات اخیر روسیه و آذربایجان بر سر مسائل منطقهای و به ویژه اوکراین، احتمالا در این امر تاثیرگذار باشد.
یکی دیگر از ابعاد همکاری سه جانبه، اتصال شبکه برق است که در سالهای اخیر بارها از سوی مقامات هر سه کشور مطرح شده است. این امر میتواند به خصوص برای روسیه و ایران مهم باشد، زیرا در حال حاضر آذربایجان تولید برق را افزایش داده و در نتیجه، کریدور انرژی شمال-جنوب فرصتی برای افزایش صادرات غیرنفتی این کشور است. ایران و روسیه هر دو در فصول زمستان به حمل و نقل انرژی مازاد نیاز دارند، بنابراین همگامسازی شبکه و انتقال انرژی مازاد از آذربایجان به کشورهای همسایه، هم از نظر تجاری و هم از نظر اقتصادی تاثیر مثبتی خواهد داشت.
با این همکاری، ادغام سیستمهای انرژی سه کشور فرصتی برای گسترش عملیات صادرات و واردات ایجاد خواهد کرد و آذربایجان موقعیت خود را به عنوان یک صادرکننده و کشور ترانزیت برق تقویت خواهد کرد و روسیه و ایران نیز میتوانند در شرایط کمبود و مازاد، برق را مبادله کنند. شبکه برق ایران در حال حاضر به عراق، آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان، افغانستان و پاکستان متصل است. اخیرا ایران به دلیل افزایش تقاضا برای گاز طبیعی، کمبود برق را تجربه میکند که منجر به تعطیلی اجباری بسیاری از تاسیسات تولید برق کشور شده است.
به همین دلیل است که نشست سهجانبه پیش رو در مسکو بسیار حیاتی است. این نشست فرصتی برای هر سه کشور فراهم میکند تا مواضع خود را روشن کنند و برای آن رایزنی و نقشه راهی برای همکاری ایجاد کنند. درصورت رسیدن به نتیجه مطلوب، پیامدهای مهمی برای ژئوپلیتیک منطقه درپی خواهد داشت، به طوری که کریدور شمال-جنوب میتواند رونق یابد، مسیرهای جدید انرژی ایجاد و مناطق دیگر به اقتصاد منطقه وابسته میشوند. البته عدم حل اختلافات میتواند این ابتکارات را احتمالا متوقف و خطوط گسل ژئوپلیتیکی موجود را تقویت کند.
در واقع موفقیت این نشست برای هر سه کشور نتیجه برد را درپی دارد. ایران میتواند از آن برای دورزدن تحریمهای غرب استفاده کند که اخیرا مکانیسم ماشه از سوی سه قدرت اروپایی در این راستا فعال شد. روسیه نیز کریدورهای ترانزیتی کالایی و انرژی فراهم میکند که برای کاهش تاثیر تحریمهای غرب موثر خواهد بود. همچنین، آذربایجان از این همکاری میتواند برای تقویت نقش ژئواکونومیکی و همچنین رشد اقتصاد داخلی کمک کننده باشد. همچنین، این نشست میتواند در حل اختلافات تهران-باکو و مسکو-باکو موثر باشد، در این صورت پیامدهای بزرگی برای اوراسیا درپی خواهد داشت.