به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در سالهای اخیر، تامین مالی پروژههای زیرساختی و تولیدی به یکی از چالشهای اساسی اقتصاد ایران تبدیل شده است. با توجه به محدودیت منابع بودجه عمومی، ناترازی شبکه بانکی و تحریمهای بینالمللی، لزوم بهرهگیری از ظرفیتهای بازار سرمایه بیش از پیش احساس میشود. این در حالی است که تجربه بورسهای جهانی نشان میدهد بازار سرمایه میتواند به عنوان موتور محرک تامین مالی پروژههای بزرگ و بلندمدت عمل کند.
بررسی تجربه بورسهای معتبر جهان مانند نیویورک، لندن، توکیو و هنگکنگ نشان میدهد که این بازارها با به کارگیری ابزارهای نوین مالی نقش تعیینکنندهای در تامین مالی پروژههای زیرساختی ایفا میکنند. به عنوان مثال بورس لندن با ایجاد «بازار اوراق قرضه پایدار» زمینه جذب سرمایه بینالمللی برای پروژههای زیست محیطی را فراهم کرده است. بورس نیویورک نیز با تمرکز بر بازار بدهی شرکتی و انتشار سهام شرکتهای زیرساختی، منابع مالی کلانی را به سمت پروژههای ملی هدایت میکند.
در توکیو راهاندازی بازار تخصصی صندوقهای زیرساخت و در هنگکنگ نیز انتشار اوراق قرضه زیرساختی توسط دولت، نمونههای موفق دیگری از بهرهگیری از بازار سرمایه برای تامین مالی پروژهها است. نکته مشترک در همه این تجارب، وجود چارچوبهای نظارتی شفاف، استفاده از مشوقهای مالیاتی و تضمینهای دولتی است.
در ایران با وجود رشد قابل توجه بازار سرمایه در سالهای اخیر، سهم این بازار از کل تامین مالی اقتصاد همچنان محدود است. آمارها نشان میدهد سهم بازار پول در تامین مالی طی سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳ بین ۸۴ الی ۹۱ درصد بوده، در حالی که سهم بازار سرمایه فقط ۱۶ الی ۹ درصد را به خود اختصاص داده است. این وابستگی شدید به نظام بانکی، نه فقط باعث انباشت مطالبات غیرجاری و افزایش نقدینگی شده، بلکه امکان تامین مالی پایدار برای پروژههای بلندمدت را نیز محدود کرده است.
در این میان، سازمان بورس و اوراق بهادار با معرفی ابزارهایی مانند «صندوقهای پروژه محور»، «اوراق بدهی پروژهای» و «شرکتهای سهامی عام پروژه» تلاش کرده تا گامهای مثبتی در جهت توسعه تامین مالی از مسیر بازار سرمایه بردارد. با این حال، موانع متعددی از جمله طولانی بودن فرآیندهای اداری، نبود قوانین بهروز، کمبود آگاهی سهامداران و ضعف در نظام حاکمیت شرکتی، باعث شده این ظرفیتها به طور کامل فعال نشوند.
بر اساس بررسیهای به عمل آمده برای تقویت نقش بازار سرمایه در تامین مالی پروژهها، پنج راهکار کلیدی پیشنهاد میشود که در ادامه به آنها پرداخته شده است.
تسهیل فرآیندهای اداری و اصلاح قوانین: بازنگری در قانون تجارت و دستورالعملهای سازمان بورس جهت کوتاهکردن زمان ثبت شرکتهای پروژه، افزایش سرمایه و انتشار صکوک ضروری است. یکپارچهسازی فرآیندهای پذیرهنویسی، عرضه اولیه و افزایش سرمایه در قالب یک سامانه متمرکز، میتواند شفافیت و سرعت اجرا را افزایش دهد.
طراحی مشوقهای مالیاتی و حمایتی: اعطای معافیتهای مالیاتی به شرکتهایی که از طریق بازار سرمایه تامین مالی میکنند و همچنین طراحی سازوکارهای تضمین بازدهی برای سرمایهگذاران خرد، میتواند جذابیت این روش را افزایش دهد. مشوقهای مالیاتی باید به گونهای هدفمند طراحی شوند که شرکتهای کوچک و متوسط را نیز تحت پوشش قرار دهند.
توسعه صندوقهای پروژه و جسورانه: با الهام از تجربه بورس توکیو، باید ایجاد بازار تخصصی برای صندوقهای زیرساخت و پروژه در دستور کار قرار داده شود. همچنین تقویت نهادهای مالی مانند صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و خصوصی میتواند به تامین مالی پروژههای نوآورانه و ریسکی کمک کند.
افزایش شفافیت و نظارت: افزایش دقت در ارزیابی پروژهها توسط نهادهای مستقل، انتشار مستمر گزارشهای عملکرد و نظارت دقیق بر مصرف منابع، اعتماد سرمایهگذاران را جلب خواهد کرد. سازمان بورس میتواند با تعیین استانداردهای شفاف برای افشای اطلاعات، نقش نظارتی خود را پررنگتر کند.
ایجاد سازوکار تضمین و بیمه سرمایهگذاری پروژهای: یکی از موانع اصلی برای جذب سرمایهگذاران خصوصی و نهادی در پروژههای زیرساختی، ریسکهای بالای اجرایی، فنی و درآمدزایی این پروژهها است. برای کاهش این نگرانی، ایجاد صندوق ضمانت و بیمه سرمایهگذاری پروژهای به عنوان یک نهاد دولتی-خصوصی پیشنهاد میشود. این صندوق میتواند با ارائه تضمین بخشی از بازدهی مورد انتظار یا جبران خسارات ناشی از تاخیرهای اجرایی، ریسک سرمایهگذاری در پروژهها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
تامین مالی پروژهها از مسیر بازار سرمایه نه فقط یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای اقتصاد ایران است. این مسیر میتواند با جذب سرمایههای خرد، کاهش بار مالی دولت و افزایش شفافیت، به توسعه پایدار اقتصادی منجر شود. با این حال، تحقق این هدف مستلزم عزم جدی دولت، سازمان بورس و سایر نهادهای مرتبط برای رفع موانع ساختاری و اجرایی است. اگر چارچوب حقوقی و نظارتی لازم فراهم شود و فرهنگ سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت نفوذ کند؛ بازار سرمایه ایران نیز میتواند همانند بورسهای پیشرفته جهان، به محور اصلی تامین مالی پروژههای ملی تبدیل شود.