اقتصاد معاصر-محسن فاطمی، کارشناس ارشد اقتصاد: جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، نقطه عطفی در معادلات امنیتی و اقتصادی منطقه بود؛ نه فقط به دلیل شدت درگیریها و تلفات انسانی، بلکه به واسطه اثرات بلندمدت آن بر زیرساختهای حیاتی کشور و مختصات بازدارندگی منطقهای. این نخستینبار بود که تقابل نظامی به گونهای مستقیم، ایران را هدف گرفت و همزمان با تحرکات تحریمی جدید، کشور را وارد مرحلهای از وضعیت نیمهجنگی کرد؛ مرحلهای که در آن، توان تابآوری اقتصادی به اندازه توان موشکی و پدافندی، نقش تعیینکننده در حفظ ثبات ملی خواهد داشت.
در چنین فضایی، یکی از چالشهای اصلی سیاستگذاران اقتصادی و امنیتی، یافتن مسیرهای تنفس اقتصادی پایدار در شرایط انسداد، تحریم یا جنگ است. بندر چابهار، به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، اکنون بیش از هر زمان دیگر در کانون توجه قرار گرفته است. موقعیت ممتاز این بندر در حاشیه دریای عمان، دسترسی آن به اقیانوس هند و فاصلهاش از تنگه استراتژیک هرمز، چابهار را به گزینهای راهبردی برای استمرار تجارت خارجی، واردات کالاهای حیاتی و صادرات غیرنفتی در شرایط بحران بدل کرده است.
تحولات نظامی اخیر در منطقه، ضرورت بازنگری در زیرساختهای اقتصادی–راهبردی کشور را بیش از پیش نمایان کرده است. در چنین شرایطی، بندر چابهار نه فقط یک پروژه عمرانی یا توسعهای، بلکه یک مولفه حیاتی در معماری جدید بازدارندگی ایران به شمار میآید. موقعیت مکانی چابهار، در حاشیه دریای عمان و خارج از تنگه هرمز، به آن ویژگیای منحصربهفرد بخشیده است که شامل پایداری ژئوپلیتیکی در شرایط بحرانی میشود.
برخلاف بنادری چون بندرعباس یا بوشهر که در صورت درگیری نظامی ممکن است به سرعت در تیررس تهدید قرار گیرند، چابهار به دلیل فاصله جغرافیایی از مناطق حساس نظامی و قرار گرفتن در پهنه اقیانوسی، از درجهای از مصونیت استراتژیک برخوردار است. این ویژگی در وضعیت فعلی که کشور در وضعیت «نیمهجنگی» به سر میبرد و احتمال تشدید فشارهای خارجی وجود دارد، اهمیتی دوچندان مییابد.
از سوی دیگر، پیوندهای فزاینده این بندر با شرکای منطقهای نظیر هند و همچنین نقش آن در اتصال آسیای مرکزی به آبهای آزاد، ظرفیت چابهار را فراتر از یک بندر تجاری برده و به ابزار تعامل فعال اقتصادی و سیاسی در دوران بحران بدل کرده است. در واقع چابهار نه تنها میتواند شریان تنفس اقتصادی کشور در دوران محدودیت، بلکه یک عامل توازنساز در هندسه پرتنش امنیتی منطقه باشد.
در سالهای اخیر، با تشدید فشارهای تحریمی و محدودیتهای ناشی از تنشهای منطقهای، ضرورت تنوعبخشی به مسیرهای تجارت خارجی بیش از پیش احساس شده است. در این میان، بندر چابهار که به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران در سواحل مکران واقع شده، ظرفیت بینظیری برای فراهم کردن این تنوع و کاهش آسیبپذیری اقتصادی کشور ایجاد کرده است.
چابهار نه فقط دروازهای به آبهای آزاد اقیانوس هند است، بلکه از طریق زیرساختهای بندری و لجستیکی توسعهیافته، امکان دسترسی پایدار به بازارهای شرق و آسیای مرکزی را برای ایران فراهم میآورد. به ویژه در شرایطی که مسیرهای سنتی تحت فشار تحریمها و محدودیتهای سیاسی قرار گرفتهاند، فعال کردن این کریدور جایگزین میتواند نقش تعیینکنندهای در تداوم صادرات غیرنفتی و واردات کالاهای حیاتی داشته باشد.
با توسعه خطوط ریلی و جادهای مرتبط و بهبود امکانات ترانزیتی، چابهار به نقطه تلاقی منافع اقتصادی ایران و کشورهای منطقه تبدیل شده و توانسته ضمن حفظ جریان کالا در شرایط دشوار، بار دیگر به عنوان نمادی از تابآوری اقتصادی کشور جلوه کند. به بیان سادهتر، چابهار اکنون بیش از هر زمان دیگری نقش حیاتی در تضمین پایداری اقتصادی ایران در برابر فشارهای بیرونی ایفا میکند.
در سالهای اخیر، بندر چابهار از یک نقطه ساده ترانزیتی به هستهای راهبردی برای همکاریهای اقتصادی منطقهای تبدیل شده است. این بندر به واسطه موقعیت منحصربهفرد خود، پلی است که ایران را به هند، آسیای مرکزی، افغانستان و عمان متصل میکند و به شکل چشمگیری نقش تهران را در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه تقویت کرده است.
یکی از مهمترین بازیگران این عرصه، هند است که با سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای بندری و کریدور چابهار–زاهدان–میلک، تلاش میکند مسیر ترانزیت خود به آسیای مرکزی را بدون اتکا به پاکستان گسترش دهد. این همکاری نه فقط منافعی اقتصادی دارد، بلکه به بهبود روابط سیاسی دو کشور کمک کرده و تهران را در جایگاه کلیدی در شبکه ترانزیت منطقهای قرار داده است.
همچنین، اتصال با افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی از طریق شبکههای ریلی و جادهای، فرصتهای گستردهای برای تبادل کالا و خدمات فراهم کرده که در شرایط بحرانهای منطقهای اهمیت حیاتی دارد. این ارتباطات منطقهای به ایران اجازه میدهد ضمن کاهش آسیبپذیری در برابر تحریمها و فشارهای خارجی، نقش خود را به عنوان محور ترانزیت و تجارت منطقهای تثبیت کند.
به این ترتیب، چابهار فراتر از یک بندر صرف، نمادی از پیوندهای اقتصادی و سیاسی منطقهای است که میتواند به عنوان ابزاری موثر در افزایش تابآوری اقتصادی و بازدارندگی غیرنظامی ایران عمل کند.
در سالهای اخیر، بندر چابهار فراتر از یک مرکز تجاری ساده عمل کرده و به یکی از کانونهای اصلی صادرات غیرنفتی ایران تبدیل شده است. در فضای محدودیتهای تحریمی و فشارهای اقتصادی، این بندر توانسته نقش حیاتی در تنوعبخشی به اقتصاد کشور ایفا کند و راهگشای صادرات محصولاتی چون پتروشیمی، کالاهای کشاورزی و صنایع سبک باشد.
نکته قابل توجه این است که چابهار به واسطه موقعیت استراتژیک خود، مسیرهای جایگزینی برای واردات کالاهای حیاتی فراهم کرده است؛ کالاهایی که در شرایط تحریم دسترسی به آنها از طریق بنادر دیگر با دشواریهای فراوان همراه است. دارو، مواد اولیه صنعتی، تجهیزات پزشکی و اقلام اساسی مصرفی، از جمله کالاهایی هستند که از این مسیر وارد کشور میشوند و در واقع، چابهار نقشی کلیدی در کاهش آسیبپذیری اقتصادی ایران ایفا میکند.
این ظرفیتهای صادرات و واردات، در شرایط نیمهجنگی و بحران، تضمین میکنند که جریان کالاهای اساسی و غیرنفتی ایران تداوم یافته و از قطع شدن مسیرهای سنتی جلوگیری شود. به همین دلیل، توسعه زیرساختها و بهرهبرداری حداکثری از امکانات بندر چابهار باید به عنوان یک اولویت راهبردی در سیاستهای اقتصادی کشور مورد توجه قرار گیرد، چرا که این بندر یکی از عناصر کلیدی تابآوری ملی و پایداری اقتصادی ایران است.
بندر چابهار دیگر صرفا یک نقطه تجاری نیست، بلکه به یک مولفه حیاتی در معماری تابآوری و بازدارندگی غیرنظامی ایران بدل شده است. در شرایط پیچیده منطقهای و فشارهای اقتصادی که کشور با آن مواجه است، توسعه مستمر و هدفمند این بندر میتواند نقش یک بیمه استراتژیک را ایفا کند که جریان تجارت و پایداری اقتصادی را در شرایط بحرانی تضمین میکند.
از اینرو سرمایهگذاری پایدار در زیرساختهای دریایی جنوب شرق، شامل توسعه ظرفیتهای بندری، تقویت شبکههای ترانزیتی و ارتقاء امکانات لجستیکی، نه فقط یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک ضرورت امنیتی است. این توسعه به ایران امکان میدهد تا در مواجهه با بحرانهای احتمالی، واکنشی سریع و موثر داشته باشد و موقعیت راهبردی خود را در منطقه حفظ کند.
برای بهرهگیری حداکثری از این ظرفیت، باید چابهار در صدر اولویتهای راهبردی کشور قرار گیرد و سیاستگذاریها به سمتی سوق پیدا کند که زمینه همکاریهای بینالمللی، جذب سرمایهگذاری خارجی و به کارگیری فناوریهای نوین را فراهم آورد. چنین رویکردی میتواند تضمین کند که چابهار همچنان به عنوان عنصری کلیدی در افزایش تابآوری اقتصادی و هزینهزایی تهدیدات نظامی علیه ایران باقی بماند.