به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ ماجرای قلدری آمریکایی ترامپ در گفتوگو با ولودمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در کاخ سفید موضوعی است که رسانههای جهان را به شدت به خود معطوف کرده است.
آمریکا و اروپا سالهاست به اوکراین، به عنوان کشوری برای تحرکات امنیتی علیه روسیه مینگریستند و دولت اوکراین نیز خودخواسته در این بازی خطرناک غربی ایفای نقش میکرد. اما با گذشت سه سال از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، اکنون ترامپ، اوکراین را نه فقط رها کرده، بلکه از وی میخواهد همزمان هم به آمریکا باج بدهد و هم سرزمینهای تصرف شده توسط روسیه را بیخیال شود. این خیانت در قاره اروپا و با وجود پیوندها و شراکتهای تمدنی و بینالمللی دیرینه اتفاق میافتد.
در دیدار دیروز جمعه، ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین با دونالد ترامپ در کاخ سفید، قرار بود بحثهای مهمی پیرامون آینده کمکهای آمریکا به اوکراین و درخواستهای ترامپ از زلنسکی مطرح شود که به دعوا و اخراج زلنسکی توسط ترامپ از کاخ سفید منجر شد.
این دیدار و صحبتهای ترامپ به وضوح نشاندهنده تمایلات وی برای تغییر مسیر حمایتهای آمریکا از اوکراین در دوران جنگ است. آمریکا از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین تاکنون کمکهای گستردهای به این کشور ارائه داده است. طبق گزارشهای منتشر شده، مجموع کمکهای مالی، نظامی و بشردوستانه آمریکا به اوکراین از ابتدای جنگ در سال ۲۰۲۲ تاکنون به بیش از ۱۱۳ میلیارد دلار میرسد. این کمکها شامل ارسال سلاحهای پیشرفته، تجهیزات نظامی، کمکهای مالی مستقیم برای بازسازی و کمکهای بشردوستانه به مردم اوکراین بوده است.
دولت بایدن از همان ابتدا متعهد به حمایت از اوکراین در برابر تهاجم روسیه شد. این حمایتها نه فقط در سیاستهای اجرایی دولت، بلکه در مصوبات کنگره نیز منعکس شده است. کنگره آمریکا در چندین مصوبه و بستههای کمک اقتصادی و نظامی، به تصویب رسانده که حمایت از اوکراین ادامه خواهد داشت. به این ترتیب، تعهدات دولت بایدن برای حمایت از اوکراین بر اساس مصوبات کنگره و تصمیمات قانونی است که این مصوبات عطف به ما سبق میشوند. این بدان معناست که حتی در صورت تغییر دولت در آمریکا، دولت جدید موظف بوده که به تعهدات پیشین پایبند باشد.
در دیدار اخیر ترامپ با زلنسکی، رئیس جمهور سابق آمریکا به شدت بر لزوم یافتن راهحل سیاسی برای پایان دادن به جنگ تاکید کرد. ترامپ به زلنسکی پیشنهاد کرده که در ازای دریافت منابع طبیعی و معادن اوکراین، به صلح با روسیه دست یابد و منابع زیرزمینی اوکراین را به نفع منافع اقتصادی خود بهرهبرداری کند. این پیشنهاد از سوی ترامپ در شرایطی مطرح میشود که اوکراین درگیر جنگی شدید است و طبیعتا برای زلنسکی چنین پیشنهاداتی در چنین شرایطی جذابیت ندارد و بلکه ممکن است منجر به فروش منابع استراتژیک کشور به کشورهای دیگر شود که برای آینده اوکراین بسیار مضر است.
ترامپ در این دیدار به وضوح در تلاش است تا از منابع طبیعی اوکراین سودجویی و بهرهبرداری کند. وی مشاهده میکند که اوکراین در حال حاضر به دلیل جنگ، قادر به پرداخت بدهیها و ادامه جنگ نیست. بنابراین، وی پیشنهاد میکند که در ازای حمایتهای مالی که در دوران بایدن ارائه شده، معادن اوکراین در اختیار او قرار گیرد تا بتواند از آنها بهرهبرداری کند. این در حالی است که بهرهبرداری از معادن در زمان جنگ نمیتواند یک راهحل فوری و عملی برای اوکراین باشد و برای این کشور، به ویژه در دوران بحران اقتصادی و امنیتی فعلی، به هیچ وجه اولویت ندارد.
زلنسکی که همچنان در حال مقابله با تهاجم روسیه است، به سختی میتواند پیشنهادات ترامپ را جدی بگیرد. وی در وسط جنگی است که تمام منابع انسانی، مالی و نظامی کشورش را تحت فشار قرار داده و نیاز به پشتیبانی بینالمللی مستمر دارد. بنابراین، درخواست ترامپ برای دادن معادن اوکراین به جای دریافت کمکهای مالی و نظامی بیشتر، نه فقط برای زلنسکی به عنوان یک راهحل عملی به نظر نمیرسد، بلکه میتواند به اعتبار وی و اوکراین در سطح بینالمللی آسیب بزند. زلنسکی در برابر این پیشنهادات ترامپ ایستادگی کرده و به طور واضح اعلام کرد که وی به دنبال حفظ تمامیت ارضی اوکراین است.
ترامپ که به طور آشکار در تلاش است تا منافع اقتصادی خود را از معادن اوکراین تامین کند، وقتی میبیند که زلنسکی از پیشنهاد وی استقبال نمیکند، به شدت عصبانی شده و فشارهایی را وارد میکند. ترامپ که ادعا میکند به دنبال یک توافق صلح به نفع روسیه و اوکراین است، میبیند که زلنسکی نمیخواهد تحت فشار اقتصادی قرار بگیرد و همچنان بر مبارزه ادامه میدهد. این امر موجب به وجود آمدن تنش در روابط زلنسکی و ترامپ شد.
در نهایت، ملاقات اخیر زلنسکی و ترامپ در کاخ سفید نشاندهنده پیچیدگیهای حمایتهای بینالمللی و منافع اقتصادی در میان جنگ است. ترامپ به دنبال تغییر مسیر کمکهای آمریکا به اوکراین به نفع خود است اما زلنسکی که در خط اول جنگ قرار دارد، نمیتواند در شرایط فعلی از معادن کشور خود چشمپوشی کند.
با تغییر رویکرد ترامپ و عدم پایبندی وی به تعهدات قبلی آمریکا در قبال اوکراین، این کشور در موقعیتی دشوار قرار میگیرد. اوکراین که به شدت به حمایتهای خارجی برای ادامه جنگ علیه روسیه نیاز دارد، اکنون با این تهدید روبهرو بوده که ممکن است حمایتهای آمریکا کاهش یابد یا به کلی متوقف شود. این مساله میتواند فشار اقتصادی و نظامی زیادی بر اوکراین وارد کند و موجب تضعیف موقعیت این کشور در جنگ شود.
در صورتی که ترامپ به وعدههای خود عمل کند و کمکهای نظامی و مالی به اوکراین را قطع کند، این امر میتواند تاثیرات ویرانگری بر جنگ اوکراین داشته باشد. اوکراین که تاکنون بخش بزرگی از حمایتهای خود را از ایالات متحده دریافت کرده، در این صورت با کمبود منابع مالی و نظامی مواجه خواهد شد و مجبور خواهد بود تا برای ادامه جنگ به منابع دیگری تکیه کند. در عین حال، برخی از تحلیلگران و سیاستمداران اروپایی به طور مداوم پیشنهاد میدهند که اتحادیه اروپا باید نقش بیشتری در حمایت مالی از اوکراین ایفا کند. با این حال، حقیقت این است که اروپا نمیتواند به راحتی جایگزین آمریکا در تامین حمایتهای مالی لازم برای ادامه جنگ اوکراین باشد.
یکی از مهمترین دلایل اینکه اروپا نمیتواند جایگزین آمریکا در حمایت مالی از اوکراین باشد، تفاوتهای بنیادی در منابع مالی و اقتصادی این دو قدرت است. ایالات متحده آمریکا با تولید ناخالص داخلی (GDP) بیش از ۲۶ تریلیون دلار، بزرگترین اقتصاد دنیا است. این در حالی بوده که تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا که شامل ۲۷ کشور است، به حدود ۱۷ تریلیون دلار میرسد. همچنین بودجه دفاعی آمریکا به طور قابل توجهی بالاتر از اتحادیه اروپا است، در حالی که آمریکا سالانه حدود ۸۰۰ میلیارد دلار صرف هزینههای دفاعی میکند، اتحادیه اروپا نمیتواند به طور مشابه چنین رقمی را به بودجه دفاعی خود اختصاص دهد.
یکی دیگر از دلایل اصلی اینکه اروپا نمیتواند به طور مستقل از آمریکا در حمایت مالی از اوکراین عمل کند، وابستگی امنیتی اروپا به ایالات متحده است. کشورهای اروپایی، به ویژه از زمان جنگ سرد تا به امروز، بخش بزرگی از امنیت خود را مدیون حضور نظامی و حمایتهای ایالات متحده در قالب ناتو بودهاند. ناتو همچنان به عنوان یکی از ارکان امنیت اروپا شناخته میشود و در این راستا، هزینههای نظامی آمریکا نقش اصلی را در تامین امنیت قاره اروپا ایفا میکند. بنابراین، کشورهای اروپایی ممکن است نتوانند به سرعت و به میزان کافی بودجه و منابع لازم برای حمایت از اوکراین را فراهم کنند، زیرا بخشی از منابعشان به تامین امنیت خود اختصاص دارد.
اروپا به طور همزمان با چالشهای اقتصادی بزرگی مواجه است که منابع مالی آن را محدود کرده است. بحرانهای مالی و اقتصادی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به ویژه در کشورهای جنوبی مانند یونان، ایتالیا و اسپانیا، باعث شده تا اتحادیه اروپا نتواند به سادگی حجم کمکهای مالی مشابه با ایالات متحده را به اوکراین اختصاص دهد. علاوه بر این، بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین و کاهش واردات انرژی از روسیه، فشار زیادی را بر کشورهای اروپایی وارد کرده است. این وضعیت مالی دشوار، توانایی اروپا را در تامین کمکهای مالی لازم برای اوکراین محدود کرده است.
بنابراین خیانت آمریکا به اوکراین و تحقیر رئیس جمهور آن می تواند برای دیگر کشورهای نزدیک یا متحد آمریکا در مناطق مختلف جهان، از جمله برای کشورهای منطقه نیز عبرت آموز باشد.