مهدی دارابی، مدیر گروه پولی و بانکی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با اقتصاد معاصر درباره شرایط اقتصادی ایران و ارزیابی گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد اظهار داشت: اقتصاد ایران با انبوهی از مشکلات انباشته شده از دهههای گذشته مواجه است که نتیجه عملکرد دولتهای مختلف بوده است. مهمترین چالش نظام حکمرانی، فقدان یک کلانایده برای مواجهه با این مسائل است.
وی افزود: به نظر من، مدنیزاده، گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد، به دلیل فعالیت در دو حوزه کلیدی سیاستگذاری پولی و مالی در سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی و همچنین تجربه پژوهشی در دانشگاه، شناخت عمیقی از اقتصاد ایران دارد و میتواند این خلا ایده کلان در سیاستگذاری اقتصادی را تا حد زیادی برطرف کند.
دارابی با اشاره به مشکلات تکراری اقتصاد ایران گفت: ناترازی انرژی، مشکلات بانکی و دیگر چالشهای اقتصادی به کلیشه تبدیل شدهاند. سوال اصلی این است که چرا این مشکلات حل نمیشوند؟ یکی از دلایل اصلی، نبود ایده مشخص و منسجم است. معتقدم مدنیزاده با تخصص و تجربه داخلی و خارجی خود مزیت لازم برای ارائه این ایده را دارد.
وی درباره انتقادات به کمبود تجربه اجرایی مدنیزاده توضیح داد: سیاستگذاری هر دولتی به دو بال پولی و مالی وابسته است. مدنیزاده در سازمان برنامه و بودجه تجربه ارزشمندی در سیاستگذاری مالی و در بانک مرکزی، به ویژه در کمیته نقدینگی، تجربه موفقی در سیاستگذاری پولی داشته است. او یکی از پایهگذاران سیاست کنترل ترازنامه بود که از تورم ۶۰ تا ۷۰ درصدی در سال ۱۴۰۱ جلوگیری کرد، این تجربیات نشان میدهد که مدنیزاده نه فقط تجربه اجرایی دارد، بلکه درک عمیقی از سیاستگذاری و نگاه بیرونی از منظر آکادمیک به اقتصاد ایران دارد. این ترکیب او را به گزینهای مناسب برای وزارت اقتصاد تبدیل میکند.
وی افزود: متاسفانه در دهههای گذشته، این تصور القا شده بود که مسؤولان در حلقهای بسته انتخاب میشوند و مسیر نخبگان دانشگاهی به پستهای اجرایی بسته است. مدنیزاده میتواند این حلقه را بشکند و نشان دهد که نخبگان از دانشگاه و مراکز پژوهشی میتوانند در خط مقدم اجرایی کشور نقشآفرینی کنند.
دارابی بیان داشت: مشکلات اقتصادی ایران به مرحله بحرانی رسیده و نیازمند فردی با کلانایده برای برونرفت از این وضعیت است. شاید گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد که فردی با تجربه در سیاست پولی و مالی و تخصص پژوهشی است، یکی از بهترین گزینهها برای رفع فقدان ایده در مواجهه با چالشهای اقتصادی و پیشبرد اصلاحات باشد.