به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ بازار سرمایه ایران در هفتههای گذشته تحت تاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی، شاهد نوسانات شدیدی بوده است. معاملات روز گذشته (دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴) با رشد ۱۹ هزار واحدی شاخص کل بورس به پایان رسید و این شاخص بار دیگر به ارتفاع دو میلیون و ۷۰۰ هزار واحد رسید. با این حال، این رشد کوتاهمدت بود و امروز، سهشنبه ۱۷ تیرماه، شاخص کل با افتی ۵۱ هزار واحدی به کانال دو میلیون و ۶۵۰ هزار واحدی بازگشت. شاخص کل هموزن نیز با کاهش حدود ۱۰ هزار واحدی و شاخص فرابورس با افت ۲۱۰ واحدی، نشاندهنده تداوم فضای منفی در بازار بودند.
اگرچه حجم و ارزش معاملات امروز نسبت به روزهای گذشته بهبود نسبی داشت اما خروج نقدینگی حقیقی از بازار همچنان ادامه دارد. بر اساس آمار، حدود ۸۱۰ میلیارد تومان نقدینگی از بازار سرمایه خارج شده و در مقابل، ۱۵۰۰ میلیارد تومان به صندوقهای درآمد ثابت وارد شده است. تنها ۶ درصد از نمادهای بورسی امروز مثبت بودند و ۹۴ درصد آنها در محدوده منفی معامله شدند. گروههای ماشینآلات و استخراج نفت بیشترین ورود پول حقیقی را تجربه کردند، در حالی که بانکها، فلزات اساسی و صنعت سیمان شاهد خروج نقدینگی بودند.
به گفته مصطفی صفاری، کارشناس و فعال بازارسرمایه، بورس به عنوان دماسنج اقتصاد، تحت تاثیر تغییرات سیاسی و اقتصادی قرار دارد. وی معتقد است که فضای ابهامات سیاسی و نظامی، بهویژه در پی جنگ تحمیلی اخیر، باعث خروج سرمایهگذاران از بازار شده است.
صفاری تاکید کرد: طبیعی است که در شرایط نااطمینانی، سرمایهگذاران از بازار خارج شوند اما باید ترس سرمایهگذاران کاهش یابد.
وی به اقدامات حمایتی اخیر اشاره کرد و افزود: منابع تأمین شده در آخر هفته برای حمایت از بازار، تنها برای یک روز اثرگذار بود و این حمایتها باید تداوم داشته باشند تا بازار بتواند از این مرحله عبور کند.
صفاری با اشاره به روند نزولی اخیر بازار، بازگشت به تعادل را اجتنابناپذیر دانست و اظهار داشت: بازار حتما به تعادل بازمیگردد اما برای کاهش فشار فروش، باید کارمزد و مالیاتها کاهش یابد و مسائل سیاسی شفافتر شوند.
وی امسال را سال بازار سرمایه توصیف کرد و گفت: شوکهای سیاسی و اقتصادی تاثیر منفی گذاشتهاند اما این مشکلات قابل حل هستند.
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه شرایط کنونی بازار را نتیجه سالها اشتباه در تصمیمسازی و تصمیمگیری اقتصادی دانست و گفت: دو هفته گذشته با نگرانیهای سیاسی همراه بود و این موضوع باعث ایجاد مازاد عرضه در بازار شد.
دارابی به تزریق ۹۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی توسط بانک مرکزی به بازار اشاره کرد و افزود: متاسفانه بازار سرمایه در این مدت بدون حمایت باقی ماند. تصمیم شورای عالی بورس برای حمایت از بازار کافی نبود و تنها یک روز (دوشنبه) بازار را مثبت کرد اما امروز دوباره به دلیل بلاتکلیفی و نبود نقدینگی، شاهد افت بازار بودیم.
دارابی ریشههای این بحران را در ریسکهای سیاسی، نرخ بهره بیسابقه ۳۷ درصد، قیمتگذاری دستوری و سیاستهای توزیع رانت ارزی جستوجو کرد. او هشدار داد: اقتصاد کشور مانند بیماری است که با یک بیماری زمینهای، با شوک جدید دچار آسیب جدیتری شده است. دولت باید شرایط ویژه جنگی را در نظر بگیرد و با سیاستهای قبلی نمیتوان اقتصاد را مدیریت کرد.
وی همچنین تأکید کرد که فشار فروش کنونی عمدتاً ناشی از شوکهای سیاسی است اما ضعفهای ساختاری مانند قیمتگذاری دستوری و نرخ بهره بالا نیز تأثیرات منفی خود را درازمدت نشان دادهاند.
در ادامه برای بررسی وضعیت کنونی بازار به سراغ سرور قاراخانی، کارشناس بازار سرمایه رفتیم. وی در ابتدای اظهارات خود شرایط بازار را فاجعهبار توصیف کرد و گفت: بازار هر روز فشار فروش، کاهش ارزش معاملات و خروج سرمایه را تجربه میکند. صندوقهای اهرمی با ریزش ۲۵ تا ۳۰ درصدی به ارزش معاملات سال ۱۴۰۱ بازگشتهاند.
او معتقد است که بازگشایی شتابزده بازار بدون تمهیدات لازم، از جمله کاهش دامنه نوسان یا محدود کردن فروشها، به تشدید فشار فروش منجر شد.
قاراخانی تاکید کرد: فشار فروش کنونی صرفاً به دلیل ترس از جنگ و ریسکهای ژئوپولیتیک است و نشاندهنده ضعف بنیادی بازار نیست. بازار پتانسیل بالایی دارد، اما سرمایهگذاران به دلیل نبود سیاستهای مناسب، در حال فرار هستند.
وی به از دست رفتن حمایت دو میلیون و ۶۵۰ هزار واحدی شاخص کل اشاره کرد و هشدار داد: اگر تمهیدات مناسبی اتخاذ نشود، شاخص کل ممکن است تا دو میلیون و ۴۹۰ هزار واحد افت کند.
قاراخانی پیشنهاد کرد که دولت و وزیر اقتصاد جدید باید سیاستهایی برای کاهش فشار فروش اتخاذ کنند تا سرمایهگذاران صبورتر شوند.
او نرخ بهره بالای بانکی را نیز از عوامل تشدیدکننده این وضعیت دانست و خاطر نشان کرد: به هر ترتیب سهامداران امروز بلاتکلیف هستند باید از آنها از هر منظر حمایت شود تا درستترین تصمیم را اتخاذ کنند، این موضوع از وظایف سازمان بورس است.
مقایسه دیدگاههای سه کارشناس نشان میدهد که هر سه بر تاثیر شوکهای سیاسی و ریسکهای ژئوپلیتیک، به عنوان عامل اصلی فشار فروش و خروج نقدینگی از بازار تأکید دارند. صفاری و آقاخانی معتقدند این فشار فروش عمدتاً ناشی از ترس و نااطمینانی است و بازار از نظر بنیادی پتانسیل بالایی دارد، در حالی که دارابی به ضعفهای ساختاری مانند نرخ بهره بالا، قیمتگذاری دستوری و سیاستهای ارزی نیز اشاره میکند. هر سه کارشناس بر لزوم حمایتهای پایدارتر از بازار، شفافیت در سیاستگذاری و کاهش موانع مالیاتی و کارمزدها تأکید دارند، اما آقاخانی بهطور خاص به بازگشایی شتابزده بازار و نبود تمهیدات پیشگیرانه انتقاد دارد.
بازار سرمایه در شرایط کنونی تحت تأثیر دو دسته عوامل کوتاهمدت و بلندمدت قرار دارد. در کوتاهمدت، ابهامات سیاسی و ترس از جنگ، تقاضا را کاهش داده و عرضه را تقویت کرده است. در بلندمدت، سیاستهای کلان اقتصادی نظیر نرخ بهره بالا، قیمتگذاری دستوری و توزیع رانت ارزی، به تضعیف بنیه اقتصادی شرکتها منجر شده است. اقدامات اخیر سازمان بورس، مانند تزریق نقدینگی و افزایش دامنه نوسان صندوقهای اهرمی، گرچه مثبت بوده، اما به دلیل مقیاس محدود و نبود تداوم، نتوانستهاند اعتماد را به بازار بازگردانند.
بازگشت بازار به تعادل نیازمند ترکیبی از اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت است. در کوتاهمدت، کاهش دامنه نوسان، محدود کردن فروشهای هیجانی و تزریق نقدینگی پایدار میتواند به کاهش فشار فروش کمک کند. در بلندمدت، شفافیت در سیاست خارجی، کاهش نرخ بهره، اصلاح سیاستهای ارزی و حذف قیمتگذاری دستوری ضروری است. بازار سرمایه، به عنوان آیینه اقتصاد، تنها زمانی میتواند به روزهای اوج خود بازگردد که اعتماد سرمایهگذاران از طریق سیاستگذاری منسجم و پایدار بازسازی شود.