اقتصاد کلان

اقتصاد کلان

بانک

صنعت

کشاورزی

راه و مسکن

اقتصاد بین الملل

انرژی

بازرگانی

بورس

فناوری

سیاست و اقتصاد

کارآفرینی و تعاون

بازار

چند رسانه ای

۳۱/شهريور/۱۴۰۴ | ۱۳:۴۲
۰۸:۰۰ ۱۴۰۴/۰۶/۱۵

پشت‌پرده اردوکشی ترامپ به ونزوئلا؛ از تضعیف چین تا جایگزینی هرمز

انتقال تجهیزات و نیروهای نظامی ایالات متحده به آب‌های مجاور ونزوئلا، در راستای اهداف اقتصادی ایالات متحده مانند تضعیف امنیت انرژی چین، کاهش تاثیرگذاری انسداد احتمالی هرمز و جلوگیری از نظام چندقطبی است.
کد خبر:۳۲۸۴۱

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در هفته‌های اخیر ایالات متحده به بهانه مبارزه با کارتل‌های مواد مخدر تجهیزات نظامی را به آب‌های مجاور ونزوئلا در آمریکای لاتین منتقل کرده اما در واکاوی اهداف و انگیزه‌های ترامپ برای این آتش‌افروزی، دلایل راهبردی را می‌توان دریافت که وی در پی دسترسی به آن است. 

ترامپ در ۲۴ مارس، در رسانه‌های اجتماعی اعلام کرد که خریداران نفت یا گاز ونزوئلا، مشمول ۲۵ درصد تعرفه بیشتر برای همه تجارت با ایالات متحده خواهند بود. همزمان، مجوزهای عملیاتی در ونزوئلا برای شرکت‌های مستقر در ایالات متحده مانند شورون و گلوبال اویل ترمینالز و همچنین مجوزهای اسپانیا، فرانسه، هند و ایتالیا لغو شده است. این اقدامات نشان داد که از همان ابتدا، ترامپ برنامه ویژه برای مقابله با ونزوئلا دارد که در مدار کشورهای رقیب یعنی چین، ایران و روسیه قرار دارد. 

نفوذ در کارائیب

ونزوئلا به عنوان دارنده بزرگترین ذخایر اثبات شده نفتی، در دهه‌های اخیر به عنوان یک دردسر بزرگ برای ایالات متحده تبدیل شده است. هوگو چاوز، پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۹۹۹، از ثروت نفتی کشورش برای حمایت از کوبا و نیکاراگوئه، دیگر حکومت‌های چپ‌گرای منطقه، استفاده کرد و نفوذ خود را در میان کشورهای جزیره‌ای کوچک کارائیب، افزایش داد.

وی حتی بلوک بین‌المللی خود، یعنی اتحاد بولیواری قاره آمریکا (ALBA) را برای به چالش کشیدن ایالات متحده در نیمکره غربی ایجاد کرد. 

در این راستا، ونزوئلا با تامین نفت برخی از کشورهای منطقه توانست وابستگی آن‌ها به ایالات متحده را کاهش دهند. بر اساس برنامه‌ای به نام پتروکارئیب «Petrocaribe»، ونزوئلا نفت خود را با ارائه محموله‌هایی با نرخ‌های پایین به کشورهای حوزه کارائیب توزیع کرد. این امر باعث خروج کشورهای این منطقه از مدار ایالات متحده شد. 

نهایتا، دولت اوباما در سال ۲۰۱۴، ابتکار «امنیت انرژی کارائیب» را معرفی کرد که به کشورهای منطقه کمک‌های فنی، تامین مالی پروژه‌های انرژی و حمایت سیاسی از برنامه ریزی انرژی منطقه‌ای ارائه می‌کرد. مقامات ایالات متحده این ابتکار را به عنوان راهی برای توسعه انرژی پاک به کارائیب معرفی کردند. 

اکنون نیز ترامپ با اردوکشی به دنبال حذف ونزوئلا از رقابت‌های کارائیب است. این کشور با امید به حذف دائمی ونزوئلا از دریای کارائیب، به دنبال ایجاد شبکه‌ای از کشورهای تولیدکننده نفت کرده که تحت هدایت ایالات متحده، نفت منطقه را تامین می‌کنند و در این میان، کشور گویان نقش راهبردی دارد. به ویژه دو کشور بر سر منطقه نفت‌خیز «اسکیبو» در غرب گویان، مورد مناقشه برای بیش از نیم قرن، اختلافات جدی دارند. به طوری که سال گذشته تا مرز درگیری نظامی نیز پیش رفتند. در واقع واشنگتن از طریق ابتکارات خود و همچنین تحریک کشورهای همسو مانند گویان به دنبال خنثی کردن تاثیر ونزوئلا در کارائیب است. 

همکاری راهبردی با پکن

چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و به نوعی یکی از معماران نظم نوین جهانی همواره درپی نفوذ در حیاط خلوت ایالات متحده در آمریکای لاتین بوده که ونزوئلا به دلیل رویکردهای خود، بهترین گزینه برای این امر است. از همین‌رو، مناسبات اقتصادی دو کشور به ویژه در حوزه صادرات نفت نیز گسترش یافته است. 

کل صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی ونزوئلا در ماه مه سال جاری به ۷۷۹ هزار بشکه در روز رسید. این رقم تقریبا مشابه ۷۸۳ هزار بشکه در روز در ماه آوریل بود اما نقطه قابل توجه اینکه محموله‌های صادراتی به چین افزایش داشته است. صادرات به چین که در ماه آوریل، ۵۲۱ هزار بشکه در روز بود، در ماه مه به ۵۸۴ هزار بشکه در روز افزایش یافت. این افزایش فقط یک تغییر عددی نیست، بلکه نشان‌دهنده جهت‌گیری جدید ونزوئلا در معادله انرژی جهانی نیز است. 

همکاری فزاینده انرژی بین چین و ونزوئلا نه فقط تجاری، بلکه راهبردی و فناورانه نیز است. چین در حال سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، به ویژه در منابع مواد خام، در آمریکای لاتین برای تضمین امنیت انرژی است و ونزوئلا این سرمایه‌گذاری‌ها را به عنوان اهرمی برای بهبود اقتصادی و ثبات مالی خود محسوب می‌کند. 

هرچند تغییر رویکرد ونزوئلا به سمت چین اغلب به عنوان رویکردی برای «دور زدن تحریم‌های غرب» در سیاست خارجی تعبیر می‌شود، این رابطه را می‌توان در چارچوب منافع متقابل بهتر درک کرد. چین زیرساخت‌های لازم برای پالایش نفت خام سنگین ونزوئلا را دارد و سال‌هاست که این محصول را خریداری و از آن حمایت مالی نیز می‌کند. پشتیبانی فنی، زیرساخت‌های حمل‌ونقل و همکاری‌های پالایشگاهی چین به پایداری زنجیره تولید ونزوئلا کمک کرده است. 

در این زمینه، رابطه چین با ونزوئلا را می‌توان نه فقط به عنوان یک سرمایه‌گذاری اقتصادی، بلکه به عنوان یک سرمایه‌گذاری ژئواستراتژیک نیز در نظر گرفت. چین به عنوان یک بازیگر پیش‌رو در جنوب جهان، نفوذ خود را در آمریکای لاتین افزایش و از دیپلماسی انرژی به عنوان ابزاری در این فرآیند استفاده می‌کند. این همکاری پایدار در حوزه انرژی با ونزوئلا را می‌توان به عنوان بخشی از چشم‌انداز کلان «کمربند و جاده» چین در آمریکای لاتین نیز تفسیر کرد. 

انتظار می‌رود این تحولات نه فقط بر محور ونزوئلا-چین، بلکه در سطح بین‌المللی نیز تاثیر بگذارد. سیاست اشتباه ایالات متحده از طریق تحریم‌ها، صادرات ونزوئلا را تا حد مورد انتظار کاهش نداده؛ برعکس، مسیرهای تامین جدیدی را گشوده است. رویکرد چین در این فرآیند به توسعه هنجارهای جایگزین در تجارت انرژی کمک می‌کند. اما جنبه خطرناک این رابطه برای ایالات متحده، این است که روابط چین با ونزوئلا از سوی سایر کشورهای منطقه به دقت زیر نظر است. کشورهایی مانند برزیل، آرژانتین و مکزیک، به ویژه از نظر اقتصادی و دیپلماتیک برای سرمایه‌گذاری‌های چین در منطقه ارزش قائل و به دنبال ایجاد تعادل بین منافع ملی خود هستند. این نشان‌دهنده ورود به دوران دیپلماسی چندجانبه متمرکز بر انرژی در آمریکای لاتین بوده که به نوعی تهدید جدی برای واشنگتن محسوب می‌شود. 

مولفه تنگه هرمز

ونزوئلا که بزرگترین ذخایر نفتی اثبات‌شده جهان را دارد و در جنوب ساحل خلیج ایالات متحده واقع شده، پس از تنش‌های اخیر ایران و اسرائیل و احتمال بسته شدن تنگه هرمز، می‌تواند بار دیگر به منطقه مهمی در راستای تنوع‌بخشی به منابع انرژی جهانی تبدیل شود. پس از پیوستن ایالات متحده به اسرائیل در هدف قرار دادن تاسیسات ایران، ایران تهدید کرد که تنگه هرمز به عنوان آبراه راهبردی را خواهد بست. تنگه هرمز به تنهایی تقریبا یک‌سوم از محموله‌های نفتی دریایی جهان را منتقل و به عنوان یک مسیر ترانزیت کلیدی برای صادرات ۲۰ درصد گاز طبیعی مایع، به ویژه از قطر عمل می‌کند. برخی از تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که بسته شدن جزئی یا کامل تنگه می‌تواند قیمت نفت را به ۱۳۰ دلار در هر بشکه یا بالاتر برساند. 

بنابراین، هرگونه تحول در ونزوئلا به نفع امنیت انرژی غرب و کاهش پیامدهای احتمالی بسته شدن تنگه هرمز است، یعنی نه فقط به منافع استراتژیک انرژی ایالات متحده خدمت می‌کند، بلکه می‌تواند فضای فعالیت ایران در نیمکره غربی را نیز کاهش دهد. 

به سوی جهان چندقطبی

از سال ۲۰۲۵، ونزوئلا در تلاش برای کاهش اثرات تحریم‌های اقتصادی طولانی‌مدت و انزوای بین‌المللی، به یک مسیر سیاست خارجی روشن و راهبردی روی آورده است. یکی از ارکان اصلی این سیاست، مشارکت‌های چندجانبه آن با کشورهای خلیج فارس مانند ایران و قطر است. البته رابطه ایران و ونزوئلا دیرینه‌تر از دوحه بوده و در سه دهه اخیر گسترش یافته است.

همچنین، قطر می‌تواند با سرمایه‌گذاری در بخش انرژی ونزوئلا در توسعه و صادرات این بخش کمک فراوانی کند. علاوه بر این، ارتباط هوایی مستقیم جدید بین دوحه و کاراکاس نه فقط نمادین است، بلکه پیامدهای اقتصادی نیز دارد. این تحول با تلاش‌های ونزوئلا برای گسترش شبکه‌های حمل و نقل بین‌المللی و تقویت گردشگری و روابط تجاری همسو است. 

در واقع گسترش روابط با ایران و قطر نشان‌دهنده رویکرد پایدار ونزوئلا برای دیپلماسی چندقطبی و فاصله گرفتن از مدل «جهان تک‌قطبی» است. این دیدگاه جدید سیاست خارجی با هدف تقویت یک راهبرد مقاومت قوی در برابر تحریم‌های غرب و همچنین تقویت روابط پایدار و ساختاری با بازیگران نوظهور مانند چین، ایران و روسیه صورت می‌گیرد. برای دولت نیکولاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا، این همکاری‌ها نه فقط برای اقتصاد، بلکه از جنبه سیاسی نیز بسیار مهم هستند. 

در مجموع، ونزوئلا با انحراف از محور دیپلماتیک سنتی آمریکای لاتین و ایجاد اتحادهای جدید با محوریت آسیا و خاورمیانه، ظرفیت احیای ادعای رهبری منطقه‌ای خود را نیز دارد. سال ۲۰۲۵ نقطه عطفی تاریخی و مهم در راستای بهبود اقتصادی، تغییر جهت سیاست خارجی، ادغام در نظام چندقطبی و دنبال کردن مدل‌های توسعه جایگزین توسط ونزوئلا است. این تغییر موضع راهبردی ونزوئلا نه فقط بر سرنوشت خود این کشور، بلکه بر معماری ژئوپلیتیکی آینده آمریکای لاتین نیز تاثیر خواهد گذاشت؛ امری که ایالات متحده به شدت نگران آن است و می‌توان اردوکشی اخیر را در آن چارچوب تفسیر کرد.

ارسال نظرات