به گزارش اقتصاد معاصر؛ مدام چشمهایت را باز و بسته میکنی، فکر میکنی چیزی جلوی دیدت را گرفته، هوا نیمه روشن است اما از افق، گرد و غبار میآید؛ آنقدر که رنگ آسمان را خفه میکند، نور را شکننده، نفس کشیدن را دشوار. مردم پشت پنجرهها پنهان میشوند؛ کودکان و سالمندان باید در خانه بمانند و کسانی که باید به خیابان میآیند باید ماسک بر صورت بزنند. این زندگی واقعی مردم استانی است که همیشه به سرسبزی و هوای پاک شناخته میشد.
از یکی دو روز گذشته آسمان استان گلستان پوشیده از گرد و غبار شده و نفس کشیدن در این خطه زیبا و سرسبز، به معضل جدی برای مردم تبدیل شده است. این بار، ریزگردها نه از دل زمینهای خشک و بیحاصل خود استان، بلکه از بیابانها و کانونهای ریزگرد فراتر از مرزهای کشورمان وارد شدهاند؛ از سمت ترکمنستان. حالا این گرد و خاک، به معضلی تبدیل شده که بیش از آنکه فقط معضل محیط زیستی باشد، میتواند به بحران سلامتی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود.
مرکز ملی پیشبینی سازمان هواشناسی به صراحت اعلام کرده است: هشدار ورود توده گسترده گردوخاک از سمت ترکمنستان به کشور صادر شده و استانهای گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی و برخی مناطق شرقی و شمالشرقی در معرض این پدیده جوی قرار دارند.
این خبر وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم در روزهای اخیر بارش باران در گلستان باعث شده تا منشاء داخلی ریزگردها تقریباً منتفی باشد. مدیرکل حفاظت محیط زیست گلستان نیز تاکید کرده است که گرد و غبار اخیر، منشاء خارجی داشته و از سمت بالکان و صحرای قرهقوم وارد کشور شده است.
با وجود این هشدارها، گرد و خاک همچنان نفس استان را میگیرد و بحران بهداشتی جدیتری رقم میخورد. گروههای حساس و پرخطر مانند کودکان، سالمندان و بیماران تنفسی، بیشترین آسیب را از این پدیده میبینند. مدیرکل مدیریت بحران گلستان هم در گفتوگو با خبرنگاران از تلاش برای اتخاذ تدابیر لازم جهت مقابله با این شرایط خبر داده است.
بارشهای اخیر در گلستان باعث شد مدیرکل حفاظت محیط زیست استان با قطعیت بگوید: ریزگردهای اخیر منشاء داخلی ندارند. هرچند سالهاست یکی از بزرگترین عوامل تولید گرد و غبار در استان، خشک شدن بخشی از تالابهای مهمی مثل آلماگل، آلاگل و گمیشان است. تالابهایی که زمانی آبراههای حیاتبخش طبیعت گلستان بودند اما خشکی شدید و کاهش 50 تا 60 درصدی نزولات جوی، باعث شده است که زمین این تالابها تبدیل به منبع اصلی گرد و غبار شود.
قدیر حسنزاده گفته است با وجود اینکه حقابهای از خراسان شمالی به تالابهای شرق استان رسیده، اما به دلیل خشکی شدید زمین، بخش زیادی از آب جذب خاک شده و نتوانسته به احیای کامل تالاب کمک کند. این یعنی ریشه اصلی گرد و غبار همچنان پابرجاست و بدون اقدام اساسی در احیای تالابها، نه تنها گرد و خاکهای داخلی کاهش نمییابد بلکه این بحران سال به سال شدت میگیرد.
از سوی دیگر، هشدارهای سازمان هواشناسی و مرکز مدیریت بحران، بر ورود تودههای گرد و غبار از کشورهای همسایه تاکید دارند. ترکمنستان، با کانونهای گرد و غبار وسیع، اصلیترین منشاء خارجی این ریزگردها است. وزش بادهای شدید از سمت این کشور باعث شده است که حجم بالایی از گرد و خاک وارد استان گلستان شود و هوای پاک این منطقه را آلوده کند.
این موضوع یک بار دیگر ضرورت همکاریهای منطقهای برای مقابله با کانونهای ریزگرد را یادآوری میکند. اما سوال این است که ایران و به ویژه استان گلستان چه برنامههایی برای مدیریت این پدیده دارند؟ ضمن اینکه معاون هواشناسی گلستان در گفتوگو با تسنیم از افزایش 30 درصدی تعداد روزهای درگیر با پدیده ریزگردها در استان خبر داده است.
مدیرکل مدیریت بحران استان گلستان در اظهارات خود اعلام کرده که هشدارهای لازم صادر شده و گروههای پرخطر باید از ترددهای بیمورد خودداری کنند. همچنین از برگزاری جلسهای ویژه برای بررسی منشأ داخلی و خارجی گرد و خاک و راهکارهای مقابله با آن خبر داده است.
اما در عمل، هوای استان همچنان آلوده است و مردم طبق اعلام هواشناسی استان در روزهای آینده نیز با مشکلات تنفسی و کاهش کیفیت هوا دست و پنجه نرم میکنند.
مدیرکل محیط زیست گلستان نیز به اعتبارات ملی جذب شده برای احیای تالابها اشاره کرده و اقدامات مثل لایروبی کانالهای آبرسان به تالاب آلماگل را مثالی از تلاشها دانسته است. اما این اقدامات کافی نیست. خشکی زمین، کاهش منابع آبی و ضعف در مدیریت منابع طبیعی باعث شده است تا مشکل همچنان پابرجا باشد.
مردم گلستان انتظار دارند که مسئولان به جای صدور هشدارهای زرد و نارنجی و جلسات شاید بدون خروجی، به صورت جدی و علمی به مسئله بپردازند. این بحران نیازمند برنامهریزی جامع و هماهنگی بینبخشی است که فقط با همکاری سازمانهای محیط زیست، هواشناسی، مدیریت بحران و حتی وزارت امور خارجه برای تعامل منطقهای با کشورهای همسایه قابل حل است.
همچنین باید روی احیای تالابها، مدیریت منابع آبی و توسعه کشتهای متناسب با اقلیم استان سرمایهگذاری شود تا منشاء داخلی گرد و غبار کاهش یابد. مسئولان باید شفاف و پاسخگو باشند و به جای اینکه صرفاً اخبار ورود ریزگردها را اعلام کنند، برای مردم اعلام کنند که چه اقداماتی عملی برای کاهش این بحران انجام شده و در آینده چه برنامههایی دارند.
در اوایل دهه 90 و با حضور وزیر محیط زیست ترکمنستان و رئیس وقت سازمان محیط زیست پروتکل همکاری زیستمحیطی فیمابین ایران و ترکمنستان امضا شد؛ هرچند همان زمان هم مفاد این توافق چندان رسانهای نشد اما میشد از همان بستر برای حل بحران ریزگردهای شمالشرق ایران نیز بهره گرفت. پس از آن نیز در سالهای مختلف، مسئولان دولتهای وقت با طرف ترکمنستانی ارتباطات قابل توجه داشتند اما اینکه چقدر به مقوله ریزگردها پرداخته شده است، مشخص نیست.
در دولت چهاردهم نیز هم رئیس دولت و هم استاندار و مسئولان گلستان بارها به طرفهای ترکمنستانی دیدار و گفتوگو کردند اما یکی از نتایج این دیدارها میتوانست کمک به حل معضلی باشد که خاک کشور همسایه منشا آن است.
در برخی دولتها روسای سازمان محیط زیست مردم را برای رهایی از شر آلودگی هوا و ریزگردها به دعا برای وزش باد و بارش باران حواله میدادند اما با گسترش دامنه ریزگردها در کشور از غرب و جنوب گرفته تا شرق و شمال، دیگر دعا برای باران هم افاقه نمیکند و مسئولان باید بتوانند از ظرفیت حسن همجواری و تعاملات با کشورهای همسایه از جمله ترکمنستان، ورود گرد و غبار خارجی را به کشور کاهش دهند.
یک موضوع نگرانکنندهتر این است که برخی کارشناسان منابع طبیعی معتقدند ریزگردهایی که استان را در برمیگیرد حتی جنگلها را نیز درگیر میکند و نشستن گردو غبار بر روی برگ درختان و تداوم این شرایط میتواند جلوی تنفس گیاهان را بگیرد و به مرور سبب خشکی گونههای درختی شود./تسنیم