اقتصاد معاصر-سید محسن طباطبایی مزدآبادی، دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران: در جهان امروز، نظامهای پولی و بانکی در خط مقدم تحولات اقتصادی قرار دارند. با شتاب روزافزون تغییرات فناورانه، تحلیل داده و تصمیمگیری هوشمند به یکی از ارکان ثبات و رشد اقتصادی تبدیل شده است.
در این میان، هوش تجاری (Business Intelligence) و تفکر ناب (Lean Thinking) دو رویکرد مکملاند که میتوانند مسیر آیندهنگری و تحول نظام بانکی ایران را روشن سازند.
تفکر ناب، بهعنوان یک فلسفه مدیریتی، بر حذف اتلاف، تمرکز بر ارزش واقعی و بهبود مستمر تأکید دارد؛ و هنگامی که با هوش تجاری تلفیق میشود، نظام پولی از حالت سنتی و واکنشی به سیستمی پیشبین، پویا و دادهمحور بدل میشود. بهبیان دیگر، تفکر ناب تعریف میکند چه چیز ارزش است و چه چیز اتلاف، و هوش تجاری ابزار دیدن و سنجش آن را در اختیار میگذارد.
تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که هوش تجاری به ستون فقرات نظام بانکی مدرن تبدیل شده است. در سوئیس، بانک UBS با بهرهگیری از سامانههای هوش تجاری، رفتار مشتریان و تغییرات بازار سرمایه را در لحظه تحلیل کرده و از بروز بحرانهای اعتباری جلوگیری میکند. در کره جنوبی، بانک KEB Hana با ترکیب تفکر ناب و هوش تجاری، فرایندهای داخلی خود را بازطراحی و سرعت تصمیمگیری را افزایش داده که نتیجه آن کاهش ۳۵ درصدی هزینههای عملیاتی و رشد رضایت مشتریان بوده است.
همچنین در سنگاپور، بانک DBS بهعنوان پیشرفتهترین بانک دیجیتال آسیا، با اجرای پروژههای ناب مبتنی بر داده، زمان بررسی وامها را از چند هفته به کمتر از پنج دقیقه کاهش داده است.
در کشورهای اسلامی نیز حرکت به سوی بانکداری هوشمند رو به گسترش است. مالزی با پیادهسازی سامانه هوش تجاری مبتنی بر اصول تفکر ناب، توانسته پیش از وقوع، ریسک نقدینگی و نوسانات مالی را شناسایی کند. در امارات متحده عربی، بانکهای بزرگی چون Emirates NBD با دادهکاوی و رویکرد ناب، تجربه مشتری را متحول ساختهاند و تصمیمگیریهای اعتباری را به سطحی از دقت رساندهاند که در منطقه بیسابقه است.
این نمونهها تأیید میکنند که توسعه نظام پولی اسلامی نیز میتواند بر پایه هوش تجاری و تفکر ناب بنا شود زیرا هر دو رویکرد بر شفافیت، کارآمدی و ارزشآفرینی اجتماعی تأکید دارند — اصولی کاملاً همسو با مبانی اقتصاد اسلامی.
در ایران، نظام بانکی با وجود زیرساختهای گسترده، همچنان با چالشهایی همچون فقدان شفافیت دادهها، تصمیمگیریهای جزیرهای، اتلاف منابع و ضعف در پیشبینی بحرانهای مالی روبهرو است.
عبور از این وضعیت، نیازمند نهادینهسازی تفکر ناب در سطوح مدیریتی و بهرهگیری هوشمندانه از هوش تجاری است؛ تا تصمیمسازیها بر پایه واقعیتهای دادهای انجام شود، نه بر اساس حدس و تجربه.
کاربرد هوش تجاری در بانکداری دادهمحور ایران میتواند آیندهنگری نظام پولی را تقویت کند:
• افزایش شفافیت تصمیمها: با نمایش دادهها در قالب داشبوردهای هوشمند و قابل ارزیابی.
• پیشبینی بحرانهای مالی: از طریق تحلیلهای پیشنگر و واکنش سریع پیش از وقوع بحران.
• کاهش هزینههای عملیاتی: از راه حذف فرایندهای زائد و تصمیمگیریهای غیرکارآمد.
• بهبود تجربه مشتری: با ارائه خدمات متناسب با نیاز هر فرد در زمان مناسب.
• تقویت اعتماد عمومی و اعتبار نظام بانکی: با ایجاد سازوکارهای پاسخگویی و شفافیت دادهای.
• پشتیبانی از سیاستگذاری کلان اقتصادی: با ارائه دادههای جامع و دقیق به بانک مرکزی و نهادهای مالی.
در مقابل، بیتوجهی به این ظرفیتها میتواند خطرآفرین باشد: تداوم تصمیمگیریهای غیرعلمی و احساسی، اتلاف گسترده منابع مالی، ناتوانی در شناسایی زودهنگام بحرانها، کاهش اعتماد عمومی و عقبماندن از روند جهانی بانکداری دیجیتال. در چنین شرایطی، بانکها از عامل توسعه به مانعی در مسیر رشد اقتصادی تبدیل خواهند شد.
ترکیب تفکر ناب و هوش تجاری، موتور محرک آیندهنگری در نظام بانکی ایران است. تفکر ناب به مدیران میآموزد چگونه از پیچیدگیها عبور کنند و بر ارزش واقعی تمرکز یابند، و هوش تجاری ابزار دیدن و سنجش آن ارزش را فراهم میسازد.
کشورهایی که این دو رویکرد را همزمان بهکار گرفتهاند، توانستهاند نظام بانکی خود را از یک نهاد سنتی به یک سازمان یادگیرنده و پیشبین اقتصادی تبدیل کنند.
بدینترتیب، تفکر ناب چشمانداز توسعه را ترسیم میکند، هوش تجاری نقشه راه تحقق آن را طراحی میکند، و آیندهنگری، حاصل طبیعی همافزایی این
دو رویکرد هوشمندانه است.