مجید سنجی، فعال حوزه انرژی در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد معاصر بیان کرد: نیاز به توسعه تولید به آن شدتی که مطرح میشود، به اندازه نیاز به بهینهسازی نیست. ما در حوزه صنایع روی کاهش مصرف و افزایش راندمان کار میکنیم. با استفاده از دادههای مصرف مشترکان، صنایع بزرگ، سازمانها و ادارات دولتی، میتوانیم الگوی مصرف آنها را با شبکههای عصبی و هوش مصنوعی تحلیل و نقاط بحرانی و محلهای اتلاف را شناسایی کنیم و هم در پیشبینی مصرف و هم در کاهش تلفات و پیشگیری از اتفاقات ناخواسته در مجموعهها اقدام کنیم.
وی یکی از محورهای اصلی این اقدامات را ایجاد سامانههای پایش لحظهای مصرف عنوان کرد و افزود: نکتهای که امروز دنبال میکنیم ایجاد مانیتورینگ برای مجموعهها است؛ به طوری که هر مصرفکننده ضربان مصرف خودش را احساس کند. این مانیتورینگ هم در صنایع بزرگ و هم در بخشهای خانگی و تجاری در حال پیادهسازی است. اپلیکیشنهای موبایلی طراحی شده تا مشترک بتواند رفتار مصرف خود را ببیند. وقتی مشترک ضربان مصرفش را ببیند، خودبهخود در تعدیل رفتار مصرفیاش تلاش خواهد کرد. همین الگو در سازمانها نیز قابل اجراست.
این فعال حوزه انرژی تاکید کرد که رویکرد هوشمندسازی فقط محدود به برق نیست و گفت: الان تلاشهای خوبی در حوزه کاهش مصرف انرژی گاز و همچنین مدیریت منابع آبی در جریان است و همان منطق پایش، تحلیل داده و اصلاح رفتار در آن حوزهها نیز در حال پیادهسازی است.
سنجی در پاسخ به این پرسش که در بهینهسازی مصرف انرژی چه سهمی بر عهده مردم است و چه مشوقهایی باید برای آنها در نظر گرفته شود؟ توضیح داد: در این حوزه، اولین گام نصب کنترلها و کنتورهای هوشمند برای مشترکان است تا بتوانیم بر اساس دیتای این تجهیزات، رفتار مصرفی آنها را رصد کنیم. تا زمانی که من ضربان قلب خودم را احساس نکنم، به فکر درمان بیماری نمیافتم؛ مشترک هم تا زمانی که تصویر روشن و لحظهای از مصرفش نداشته باشد، انگیزه کافی برای اصلاح رفتار ندارد.
وی افزود: مشترکان باید در گام نخست مجهز به ابزارهای هوشمند شوند تا بتوانیم این رصد را روی موبایل و کامپیوتر آنها در دسترس قرار دهیم. در کنار این، مشوقهای اقتصادی نیز باید به طور هدفمند طراحی شود.
سنجی درباره مدلهای مشوقی قابل اجرا برای مشترکان خانگی و تجاری تصریح کرد: امروز بسیاری از صنایع حاضرند برق را گرانتر بخرند اما برقشان قطع نشود. در بخش خانگی و تجاری میتوان به مشترک گفت اگر مصرف خود را کاهش دهد، این صرفهجویی به صنایع بزرگ فولادی، سیمانی و پتروشیمی فروخته میشود. حاصل این تبادل، سود مالی برای مشترکان خانگی و کوچک و در عین حال تداوم چرخه تولید در صنایع بزرگ است. ترکیب این دو روش میتواند به مشوقی موثر برای مشترکان خرد در جهت کاهش مصرف تبدیل شود.
وی با اشاره به سهم بالای مصرف در بخش خانگی و کسبوکارهای کوچک گفت: در حال حاضر حدود ۴۰ درصد بار مصرفی کشور مربوط به مشترکان خانگی و کوچک است که باید به آنها توجه ویژه شود. در صنعت هوشمندسازی به شدت در حال کار روی این موضوع هستند که مشترکان خانگی را هوشمند کنند تا هم مدیریت مصرف ممکن شود و هم زیرساخت لازم برای اجرای مشوقهای واقعی و پایدار فراهم آید.