به گزارش اقتصاد معاصر؛ سید محسن طباطبایی مزدآبادی، دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران نوشت: مدیریت شهری هوشمند و ناب، یعنی ادارهی شهر بر پایهی دادههای واقعی، حذف فعالیتهای بیارزش، و تمرکز بر نیازهای واقعی شهروندان. در این رویکرد، هر تصمیم باید بر پایهی تحلیل دقیق دادهها، هزینه–فایده، و خلق بیشترین ارزش با کمترین اتلاف گرفته شود. این نگاه، مدیریت شهری را از رویکرد سنتی مبتنی بر حدس، تجربه و بروکراسی، به سیستمی علمی، چابک و دادهمحور ارتقا میدهد.
کشورهای پیشرفتهای، چون ژاپن، فنلاند و هلند سالهاست که چنین رویکردی را در سیاستهای شهری خود نهادینه کردهاند. آنها با بهرهگیری از هوش اقتصادی شهری، دادههای ترافیکی، مالی، زیستمحیطی و اجتماعی را در سامانههای هوشمند تحلیل میکنند تا تصمیمهای شهری بهینه، کمهزینه و دقیق باشند. در شهرهایی، چون سنگاپور و سئول، تصمیمات اقتصادی شهرداریها نه از مسیر سلیقه، بلکه از دل مدلهای هوش اقتصادی بیرون میآیند. در جهان اسلام نیز کشورهایی، چون امارات و قطر با همین روش توانستهاند اقتصاد شهری را به الگویی از پایداری، نوآوری و رضایت عمومی تبدیل کنند.
در ایران، شهرها با چالشهایی، چون مدیریت مالی ناپایدار، ناکارآمدی فرایندهای شهری و وابستگی بالا به منابع سنتی روبهرو هستند. این چالشها، ضرورت نوسازی نظام تصمیمگیری شهری را دوچندان میکند. با استقرار هوش اقتصادی و تفکر ناب، شهرداریها میتوانند ساختار هزینههای خود را بازتعریف کنند، منابع جدید درآمدی از طریق دادهکاوی اقتصادی کشف کنند و با حذف فرایندهای زائد، بهرهوری خود را افزایش دهند. در این مسیر، دادههای شهری – از مالیات و تردد گرفته تا خدمات اجتماعی – به منبعی برای خلق ارزش اقتصادی تبدیل میشوند.
تحول واقعی در مدیریت شهری زمانی رخ میدهد که سیاستها و برنامههای بالادستی نیز با منطق تفکر ناب همراستا شوند. یعنی برنامههای توسعه شهری به جای تمرکز بر پروژهسازی، به سمت «خلق ارزش پایدار» حرکت کنند. کشورهایی که در این زمینه پیشرو بودهاند، نظیر سوئد و کانادا، سیاستهای ملی شهر هوشمند را بر پایهی تحلیل داده و یادگیری سازمانی بازنگری کردهاند. نتیجهی این تحول، جهش در شاخصهای رقابتپذیری اقتصادی شهری و افزایش مشارکت شهروندان در تصمیمسازی بوده است.
در صورت اجرای دقیق چنین رویکردی در ایران، میتوان انتظار داشت که شاخصهای بهرهوری شهری، شفافیت مالی، نوآوری اقتصادی و رضایت عمومی با رشدی تصاعدی مواجه شوند. برآوردها نشان میدهد که استفاده از سامانههای هوش اقتصادی شهری میتواند تا ۳۰٪ در کاهش هزینههای اجرایی و تا ۴۰٪ در افزایش دقت تصمیمگیریهای مالی اثرگذار باشد. این تحول، شهر را از یک «مدیریت هزینهمحور» به «مدیریت ارزشمحور» تبدیل میکند؛ شهری که در آن هر تصمیم، از تخصیص بودجه تا توسعه زیرساخت، بر پایهی بینش تحلیلی و ارزش اجتماعی سنجیده میشود.
از منظر اجتماعی، نوآوری اقتصادی شهری نه تنها ساختار مدیریتی را بهبود میبخشد بلکه به ایجاد حس مشارکت و اعتماد در میان شهروندان کمک میکند. وقتی دادهها و تصمیمات شفاف باشند، شهروندان بهطور ملموس احساس میکنند که منابع شهرشان به شکل مؤثر و عادلانه صرف میشود. همین اعتماد، سرمایهی اجتماعی جدیدی را میسازد که زیربنای امید جمعی و انسجام شهری است. در این فضا، کسبوکارهای شهری نیز رشد میکنند، استارتآپها فعالتر میشوند، و روحیهی کارآفرینی در شهر جان میگیرد.
در داخل سازمانهای شهری نیز، تفکر ناب موجب تغییر در فرهنگ مدیریتی میشود. کارکنان و مدیران میآموزند که هر فعالیتی باید یا ارزش ایجاد کند یا حذف شود. تصمیمات مبتنی بر داده، از سلیقهگرایی میکاهند و مسیر یادگیری و بهبود مستمر را باز میکنند. در نتیجه، سازمانهای شهری از حالت منفعل و بروکراتیک به نهادهایی پویا، خلاق و یادگیرنده تبدیل میشوند که رشد آنها نه تصادفی بلکه نظاممند است.
در افق آینده، مدیریت شهری ایران میتواند با تکیه بر هوش اقتصادی و تفکر ناب، جایگاه خود را در میان شهرهای نوآور منطقه ارتقا دهد. اگر شهرهای بزرگ کشور مانند تهران، اصفهان، مشهد یا تبریز بتوانند این الگو را بهطور کامل پیادهسازی کنند، در کمتر از پنج سال، شاخصهای نوآوری اقتصادی شهری و بهرهوری منابع تا دو برابر بهبود خواهد یافت و رتبهی ایران در شاخص توسعه شهری هوشمند از میانگین ۶۰ جهانی به محدودهی ۳۰ تا ۴۰ ارتقا مییابد.
در نهایت، مدیریت تحول و نوآوری اقتصادی در مدیریت شهری، تنها یک پروژه فناورانه نیست؛ بلکه حرکتی فرهنگی، مدیریتی و ملی است. شهری که داده را میفهمد، تصمیم هوشمند میگیرد و با تفکر ناب پیش میرود، شهری است که امید را در کالبد خود زنده نگه میدارد. امیدی که از نظم، شفافیت، کارآمدی و احترام به زمان و منابع مردم زاده میشود. آیندهی شهرهای ایران در گرو همین رویکرد است: شهری ناب، انسانی و هوشمند، که هر تصمیم مدیریتی در آن، گامی است به سوی توسعهای پایدار، پویا و امیدبخش.