پتروشیمی قربانی بیبرنامگی و خامفروشی/فرسودگی ظرفیت تولید را کاهش داد
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ایران، با چالشهای جدی، از تاخیرهای طولانیمدت در پروژهها و ناترازی منابع گرفته تا خامفروشی و ضعف در برنامهریزی جامع مواجه است.
در اینباره احمد حیدرنیا، از مدیران باسابقه این صنعت پتروشیمی در گفتوگویی صریح با اقتصاد معاصر به بررسی علل ظهرو و بروز چالشها در صنعت پتروشیمی و ارائه راهکارهایی برای بازگشت صنعت پتروشیمی به مسیر توسعه پایدار ارائه میکند؛ در ادامه مشروح گفتگوی وی را میخوانید:
به عنوان اولین سوال، در خصوص روند توسعه صنعت پتروشیمی در ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی توضیحاتی بدهید.
صنعت پتروشیمی ایران قبل از انقلاب اسلامی محدود به چند واحد مانند پتروشیمی شیراز، رازی و فارابی بود که به نیازهای محدود داخلی پاسخ میدادند. طرح بزرگ ایران-ژاپن (بندر امام فعلی) نیز آغاز شد اما جنگ تحمیلی بسیاری از پروژهها را متوقف کرد. با این حال پس از پایان جنگ، پروژههایی نظیر پتروشیمی بجنورد و بندر امام با همت مهندسان ایرانی راهاندازی شدند و این پیشرفت برای خارجیها شگفتانگیز بود.
در دهه ۷۰، تمرکز بر احداث واحدهای داخلی نظیر پتروشیمیهای اراک، اصفهان و تبریز بود. در دهه ۸۰، توسعه به سمت مناطق خوراکمحور مانند ماهشهر و عسلویه حرکت کرد و پتروشیمیهای خوراک گازی وارد عرصه شدند. این مسیر نشان میدهد که سیاستگذاران بر اساس نیازهای کشور و شرایط موجود تصمیمگیری میکردند اما برخی مشکلات ساختاری مانند تامین خوراک، برنامهریزی تلفیقی و هماهنگی میان شرکتهای ملی نفت، گاز و پتروشیمی هنوز چالشبرانگیز هستند.
نظر شما در مورد خصوصیسازی صنعت پتروشیمی چیست؟ آیا این رویکرد موفق بوده است؟
اصل خصوصیسازی و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی ایده خوبی بود اما نحوه اجرای آن جای بحث دارد. هدف این بود که کارایی و تنوع محصولات افزایش یابد اما در عمل این اتفاق نیفتاد. قبل از دهه ۸۰، توسعه صنعت پتروشیمی سرعت بیشتری داشت اما بعد از خصوصیسازی، شاهد مشکلاتی مانند درگیریهای سهامداری، عدم هماهنگی میان شرکتها و نبود برنامههای بلندمدت برای توسعه زنجیره ارزش بودیم.
به نظر من، واگذاریها باید به شکلی انجام میشد که شرکتهای جدید ملزم به توسعه زنجیره ارزش در طول زمان باشند. متاسفانه برخی واگذاریها شتابزده بودند و زیربناهای لازم برای موفقیت این شرکتها فراهم نشد.
کاهش ظرفیت تولید واقعی نسبت به ظرفیت اسمی در پتروشیمیها چه دلیلی دارد؟
این کاهش به چند عامل، از جمله تامین خوراک، طراحی نادرست، مشکلات تامین قطعات یدکی و نگهداری نامناسب واحدها مرتبط است. بسیاری از واحدهای ما بیش از ۲۵ سال عمر داشته و نیاز به نوسازی دارند. اگر توسعه و جایگزینی واحدهای جدید در اولویت نباشد، این مشکلات تشدید خواهند شد.
به تامین خوراک اشاره کردید، چرا برخی پتروشیمیها در تامین خوراک دچار مشکل میشوند؟
یکی از دلایل این مشکل، عدم هماهنگی میان وزارت نفت و وزارت صمت است. برای مثال مجوزهای احداث واحدهای پتروشیمی بدون توجه به تأمین خوراک صادر شده است. همچنین ساخت واحدهایی در مناطقی که از منابع خوراک فاصله زیادی دارند، هزینه حملونقل را افزایش داده و بازدهی را کاهش میدهد. برای حل این مسائل، شرکت ملی صنایع پتروشیمی باید نقش هماهنگکننده فعالتری ایفا کند.
نقش تخصص و تجربه در مدیریت صنعت پتروشیمی چقدر موثر است؟
کاهش توجه به تخصص در مدیریت صنعت پتروشیمی از چالشهای جدی است. هرچه جلوتر میرویم، جامعه متخصصان و افراد با تجربه کمتر میشود. به نظر من، باید مصوبهای تصویب شود که افراد در جایگاههای کلیدی، حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال تجربه مرتبط داشته باشند. همچنین باید توجه ویژهای به توسعه زنجیره ارزش و استفاده از دانش بومی برای پیشرفت این صنعت شود.
پیشنهاد شما برای بهبود وضعیت کنونی صنعت پتروشیمی چیست؟
باید یک برنامه آمایش سرزمین در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی تدوین شود تا مشخص شود کدام پتروشیمیها از نظر تامین خوراک و ارزش افزوده برای کشور بهینهتر هستند. همچنین، ناترازی انرژی در کشور، به ویژه در حوزه گاز و برق، باید برطرف شود. علاوه بر این، توسعه زیربناهای زندگی در مناطق صنعتی مانند عسلویه و مکران ضروری بوده تا نیروی کار متخصص به این مناطق جذب شود. شرکت ملی صنایع پتروشیمی نیز باید با حمایت از بخش خصوصی و بازگرداندن مدیریت توسعه به این حوزه، نقش خود را به عنوان پدر این صنعت ایفا کند.
از وقتی متانول به عنوان خوراک اصلی مطرح شده، چه مشکلاتی به وجود آمده است؟
تولید زیاد متانول در کشور باعث کاهش قیمت این محصول در بازار جهانی و بروز مشکلاتی مانند تامین کشتی برای حمل شده است. در این زمینه باید شرکتها را ملزم کنیم که بخشی از سود خود را به توسعه زنجیره ارزش اختصاص دهند و به جای تمرکز صرف بر تولید مواد اولیه، روی محصولات پیشرفتهتر سرمایهگذاری کنند. این کار نه فقط بازدهی اقتصادی را افزایش میدهد، بلکه به کاهش وابستگی به بازارهای خارجی نیز کمک میکند.
در این حوزه چه تغییری در مدیریت برنامهریزی پیشنهاد میکنید؟
مدیریت برنامهریزی بدون منابع مالی کافی امکانپذیر نیست. یکی از ضعفهای ما در این حوزه، شروع پروژهها بدون تامین مالی پایدار بوده است. به نظر من باید نظامی ایجاد کنیم که درآمد حاصل از پتروشیمیها به توسعه این صنعت اختصاص یابد و منابع مالی به طور موثر مدیریت شوند. همچنین باید برنامهریزیها به گونهای باشد که هماهنگی بین بخشهای مختلف صنعت به حداکثر برسد و از ایجاد تضادهای داخلی جلوگیری شود.
چرا برخی پروژههای پتروشیمی با تاخیرهای طولانیمدت مواجه میشود؟ چگونه میتوان این مشکلات را رفع کرد؟
یکی از دلایل اصلی تاخیر در پروژههای پتروشیمی، عدم تامین منابع مالی مطمئن است. پروژهای که باید پس از پنج سال به بهرهبرداری برسد، گاهی بعد از ۱۵ تا ۱۷ سال هنوز به اتمام نمیرسد و فقط درصد کمی از ظرفیت اسمی خود را تولید میکند. این موضوع نه تنها به ضعف مدیریت منابع مالی، بلکه به نبود برنامهریزی جامع و نظارت کافی برمیگردد. به نظر من، اگر شرکت ملی صنایع پتروشیمی همچنان در جایگاه محوری باقی میماند و ساختارهای بازرگانی مرتبط نیز واگذار نمیشدند، بسیاری از این مشکلات قابل پیشگیری بود.
ما نیاز داریم تا طرحهایی را که ارزش افزوده بالاتری دارند و در مراحل پایانی ساخت قرار دارند، اولویتبندی کنیم. برای مثال برخی پروژهها در عسلویه یا ماهشهر که بیش از ۹۰ درصد پیشرفت داشتهاند، باید به سرعت تکمیل شوند. شرکت ملی صنایع پتروشیمی میتواند با مشارکت موقت، سهام این طرحها را در اختیار بگیرد، منابع مالی را تامین کند و پس از بهرهبرداری، سهام را به مردم واگذار کند.
چرا بسیاری از پروژهها در مناطق دورافتاده با مشکلات زیرساختی مانند کمبود آب مواجه است؟
یکی از مشکلات عمده، انتخاب مکانهایی است که زیرساختهای کافی ندارند. برای مثال در برخی شهرها حتی آب مصرفی مردم یا کشاورزی نیز با کمبود مواجه است، چه برسد به نیازهای صنعتی؛ ما باید در برنامهریزی سرزمینی دقت بیشتری داشته باشیم و صنایع پاییندستی را در مناطقی مستقر کنیم که منابع آب کافی داشته باشند، به ویژه در نزدیکی دریا برای بهرهبرداری از آب شیرینشده. همچنین صنایع پاییندستی به آب کمتری نیاز دارند و میتوانند در مناطقی با منابع محدودتر مستقر شوند.
چه برنامهای برای مدیریت ناترازی منابع آب، گاز و برق در صنعت پتروشیمی باید اجرا شود؟
ناترازی منابع یک چالش بزرگ بوده که فقط به وزارت نفت مربوط نمیشود و همکاری سایر وزارتخانهها را نیز میطلبد. برای مثال بخش کشاورزی حدود ۸۰ درصد آب کشور را مصرف میکند که بخش بزرگی از آن هدر میرود. باید برنامههای جامع بهینهسازی مصرف در کشاورزی و همچنین در بخش خانگی اجرا شود. در صنعت پتروشیمی نیز استفاده از فناوریهای نوین و سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید مانند خطوط انتقال آب شیرینشده از دریا میتواند این مشکل را کاهش دهد.
چگونه میتوان اعتماد مردم و سرمایهگذاران را به پروژههای پتروشیمی بازگرداند؟
اعتمادسازی برای مشارکت مردم و سرمایهگذاران یک اولویت است. در برخی پروژهها، مردم سرمایه خود را وارد کردند اما به دلیل تاخیرهای طولانی یا مشکلات مدیریتی، طرحها به سرانجام نرسید. این امر اعتماد عمومی را خدشهدار کرده است. برای جلب مجدد اعتماد، باید شفافیت در مدیریت پروژهها افزایش یابد، بازدهی سرمایه تضمین شود و نظارت دقیقتری بر نحوه هزینهکرد منابع صورت گیرد. همچنین، استفاده از بورس و ابزارهای مالی شفاف میتواند مشارکت عمومی را تسهیل کند.
نقش شرکت ملی صنایع پتروشیمی در توسعه این صنعت چیست و چگونه میتواند موثرتر عمل کند؟
شرکت ملی صنایع پتروشیمی یکی از مهمترین بخشهای وزارت نفت است و نقش کلیدی در تبدیل خوراک به محصولات با ارزش افزوده دارد. این شرکت باید علاوه بر تقویت بخش خصوصی، به عنوان یک نهاد نظارتی و حمایتی عمل کند. همچنین با برنامهریزی تلفیقی و ایجاد هماهنگی میان واحدهای بالادستی، میاندستی و پاییندستی، میتوان از ایجاد گلوگاههای تولیدی جلوگیری کرد. برای مثال برخی واحدهای پاییندستی آماده هستند اما خوراک لازم را دریافت نمیکنند، چراکه واحدهای بالادستی به تاخیر افتادهاند. چنین مشکلاتی باید با نظارت و برنامهریزی بهتر برطرف شود.
چگونه میتوان از خامفروشی جلوگیری کرد و زنجیره ارزش را توسعه داد؟
یکی از اولویتهای ما باید حرکت به سمت صنایع پاییندستی و توسعه زنجیره ارزش باشد. برای مثال در حوزه متانول و اوره، ظرفیت تولید بسیار بالایی داریم اما بخش بزرگی از این محصولات به صورت خام صادر میشود. باید سرمایهگذاری بیشتری در تولید محصولات پیشرفتهتر مانند کاتالیستها، کریستال ملامین و سایر مشتقات اوره انجام شود. همچنین ایجاد پارکهای پتروشیمی در شهرهای مختلف میتواند به توسعه این زنجیره کمک کند.
آیا در شرایط فعلی رقابتپذیری صنعت پتروشیمی ایران در بازارهای جهانی حفظ شده است؟
رقابتپذیری ما در حال کاهش است، زیرا قیمت خوراک در ایران نسبت به رقبای منطقهای و جهانی جذابیت کمتری دارد. در آینده نزدیک کشورهایی که تاکنون مشتری ما بودهاند، ممکن است به تولیدکننده تبدیل شوند و بازارهای صادراتی ما را محدود کنند. بنابراین باید با برنامهریزی و سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و کاهش هزینهها، مزیت رقابتی خود را حفظ کنیم.