اقتصاد معاصر-حمید حاجاسماعیلی، فعال حوزه کار و کارگری: مشارکت زنان در رسیدن به توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای کشور ما امری ضروری تلقی میشود. وضعیت زنان در ایران کاملا تحت تاثیر شرایط و سطوح توسعه در بقیه کشورهای جهان است، هرچه کشورها توسعه یافته تر باشند، فاصله بین توسعهیافتگی زنان و مردان تنزل مییابد. از اینرو ارتقا و بهبود وضعیت زنان جزء الزامات اصلی در بهبود شاخصهای توسعهیافتگی در جامعه محسوب میشود.
تغییر و تحولات دو دهه اخیر در ایران، میزان توجه و برنامهریزی برای حضور و مشارکت واقعی زنان را بیش از گذشته ضروری کرده است. نقش زنان در امر توسعه کشور از طریق مداخله در امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بیش از گذشته احساس میشود. متاسفانه به میزان افزایش توانایی و تمایل زنان برای مشارکت در همه بخشها، شرایط لازم برای آنها فراهم نشده است.
در حال حاضر بیشتر از نیمی از ظرفیت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در اختیار دانشجویان دختر است. بر خلاف سه دهه گذشته، دختران همپای پسران تقریبا در همه رشتههای تحصیلی و دانشگاهی حضور دارند. علیرغم این افزایش و به نسبت شرایط تحصیلی زنان در رشتههای مختلف، میزان مشارکت اقتصادی آنها در بازار کار از نرخ ۱۴ درصد فراتر نرفت.
تمایل زنان برای استقلال مالی و حضور اجتماعی با این ارقام کم مشارکت، در تناقض آشکار است. ورود پدیدههای جدید و مدرن مثل اتفاقات افزایش تجرد، مشکلات شکلگیری ازدواج، افزایش طلاق و... در جامعه زنان ایران در کنار انگیزه شدید زنان برای کسب درآمد، متناسب شرایط سخت اقتصادی امروز خانوادهها، لزوم بسترسازی حضور زنان را در همه بخشهای کشور، بیش از گذشته ضروری میکند.
بخش خدمات کشور که تناسب بیشتری با شرایط شغلی زنان دارد و حتی بیشترین سهم و میزان اشتغال را نسبت به دیگر بخشهای صنعتی و کشاورزی در بازار کار ایران دارا است، کمترین تمایل و استقبال را از حضور و جذب زنان تاکنون دارد. از تعداد حدودا ۱۲ میلیون شغل در بخش خدمات، کمتر از ۲ میلیون آن در اختیار زنان است. مشاغل فضای مجازی، سکوهای اینترنتی و فرصتهای جدید شغلی در عرصههای آی تی و اقتصاد دیجیتال بستر مناسبی برای مشارکت بیشتر زنان در بازار کار و اشتغال کشور خواهد بود.
از مهمترین علل و موانع اصلی مشارکت زنان در بازار کار میتوان به رویکرد سنتی و متصلب دولت نسبت به حضور زنان در کشور اشاره کرد. بازار کار ایران، مرد سالار بوده و هنوز باور جدی به نقش زنان و کارآمدی آنان در رقابت با مردان ایجاد نکرده است.
دومین مانع حضور زنان مشکل فرهنگی بوده که نقش دولت در ترویج و تحریک مشارکت زنان و رفع محدودیتهای فرهنگی، محل انتقاد جدی است و نباید نقش محوری زنان در خانواده، مانع مشارکت اجتماعی آنها شود.
موضوع بعدی در جهت افزایش مشارکت زنان، پذیرش واقعیتهای امروز جهانی و رقابت همپای زنان و مردان در همه عرصههای مختلف و متنوع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. نهایتا ضرورت سیاستگذاری جامع و مدون حاکمیتی و دولتی در همه برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت کشور لازم بوده که به صراحت و جدیت میتواند شرایط حضور زنان و سهم آنها در بخش مختلف را زمینهسازی و فراهم کند.