اقتصاد کلان

اقتصاد کلان

بانک

صنعت

کشاورزی

راه و مسکن

اقتصاد بین الملل

انرژی

بازرگانی

بورس

فناوری

سیاست و اقتصاد

کارآفرینی و تعاون

چند رسانه ای

۳۱/خرداد/۱۴۰۴ | ۰۶:۱۰
۱۱:۱۰ ۱۴۰۴/۰۳/۳۰

تنگه هرمز شاهراه حیاتی انرژی و اقتصاد دنیا در ید قدرت ایران

در سایه تشدید تنش‌ها میان ایران و اسرائیل، تنگه هرمز بار دیگر به نقطه جوش ژئوپلیتیک جهان تبدیل شده است؛ گذرگاهی حیاتی که بسته‌شدن آن می‌تواند زنجیره‌ تامین انرژی جهانی را در هم بشکند، قیمت نفت را به مرزهای تاریخی برساند و اقتصاد جهانی را با بحرانی بی‌سابقه روبه‌رو سازد.
کد خبر:۲۶۳۴۷

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در بحبوحه تشدید تنش‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، تنگه هرمز بار دیگر به کانون نگرانی‌های اقتصادی، ژئوپلیتیکی و امنیتی جهان تبدیل شده است. این تنگه که به‌ مثابه شاهرگ حیاتی انرژی جهان عمل می‌کند، روزانه شاهد عبور حدود یک‌پنجم از صادرات نفت خام جهان و نزدیک به یک‌سوم از صادرات جهانی گاز طبیعی مایع‌ شده (LNG) است.

در صورت بستن این گذرگاه استراتژیک از سوی ایران، بازار‌های جهانی انرژی با شوکی بی‌سابقه مواجه خواهند شد که پیامد‌های آن می‌تواند تا سال‌ها ساختار نظام مالی، تجاری و اقتصادی جهان را متحول سازد.

اهمیت تنگه هرمز در بازار جهانی انرژی

بر اساس داده‌های رسمی اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، تنگه هرمز روزانه حدود ۲۰.۵ میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی را منتقل می‌کند. این مقدار معادل تقریبا ۲۱ درصد از کل مصرف روزانه نفت جهان است. همچنین حدود ۸۵ میلیون تن گاز طبیعی مایع‌ شده (LNG) در سال نیز از این مسیر حیاتی عبور می‌کند که سهم عمده‌ای از صادرات قطر –بزرگ‌ترین صادرکننده LNG در جهان– را شامل می‌شود. 

این گذرگاه که پهنای آن در دورترین نقطه فقط ۲۱ مایل دریایی (۳۹ کیلومتر) است، آبراهی استراتژیک میان خلیج فارس و دریای عمان و در ادامه، اقیانوس هند به شمار می‌رود. کشور‌های نفت‌خیز مانند عربستان سعودی، ایران، عراق، کویت، امارات و قطر به این مسیر برای صادرات انرژی خود وابسته‌اند. اختلال در این مسیر، نه‌ فقط عرضه جهانی انرژی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بلکه زنجیره تامین صنایع، ناوبری، پتروشیمی، حمل‌ونقل هوایی و دریایی و حتی بازار‌های کشاورزی را دچار اختلال جدی خواهد کرد.

تاثیر افزایش تنش‌ها بر بازار‌های جهانی

پس از حملات موشکی متقابل میان ایران و اسرائیل، بازار جهانی نفت با نوسانات شدید و بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شد. طبق گزارش شرکت Clarksons Research، هزینه روزانه عبور یک نفتکش غول‌پیکر (VLCC) از خلیج فارس به چین، در عرض چند روز بیش از ۲ برابر شد و از حدود ۱۹،۹۹۸ دلار به ۴۷،۶۰۹ دلار رسید. این افزایش هزینه ناشی از افزایش ریسک‌های امنیتی، بیمه‌های جنگی، تدابیر امنیتی کشتیرانی و نگرانی از مین‌گذاری در آبراه‌های منطقه‌ای است.

در همین حال، قیمت جهانی نفت خام برنت طی همین مدت به بالاترین سطح خود در ۲ ماه گذشته رسید. کارشناسان اقتصادی از جمله عامر الشوبکی و ابراهیم العمر هشدار داده‌اند که در صورت بروز درگیری مستقیم آمریکا و ایران و تحقق تهدید ایران به بستن تنگه، قیمت نفت می‌تواند به ۱۰۰ تا ۱۳۰ دلار در هر بشکه افزایش یابد. در سناریوی بدبینانه‌تر، این عدد حتی تا ۲۰۰ دلار نیز قابل تصور است.

موضع ایران و توانایی‌های عملیاتی در بستن تنگه

بر اساس گزارش دیروز روزنامه «نیویورک تایمز» و اظهارات مقامات پنتاگون، ایران توانایی نظامی و لجستیکی لازم برای بستن تنگه هرمز را دارد. این کشور نه‌ فقط از قابلیت مین‌گذاری پیشرفته دریایی برخوردار است، بلکه دارای شناور‌های تندرو، موشک‌های ضدکشتی، پهپاد‌های تهاجمی و قایق‌های نامتقارن است که در سال‌های اخیر در عملیات‌های منطقه‌ای آزمایش شده‌اند.

ژنرال جوزف فوتل و دریادار کوین دونیگان در گفت‌و‌گو با «نیویورک تایمز» تاکید کردند که ایران پیش از این نیز در سال ۱۹۸۸ در خلال جنگ با عراق، بیش از ۱۵۰ مین دریایی در این تنگه کار گذاشته بود. یکی از این مین‌ها به ناوشکن USS Samuel B. Roberts آسیب جدی وارد کرد. امروز ایران نه‌ فقط این تجربه را دارد، بلکه با مین‌های هوشمند مجهز به حسگر‌های مغناطیسی، صوتی، فشاری و زلزله‌ای می‌تواند عملیات مین‌گذاری را دقیق‌تر، پنهانی‌تر و موثرتر انجام دهد.

پیامد‌های بستن تنگه هرمز بر اقتصاد جهانی

در صورت بسته شدن کامل یا حتی محدود تنگه هرمز، جهان با بحرانی ژئو-اقتصادی مواجه خواهد شد.

اولین پیامد آن افزایش شدید قیمت انرژی است، زیرا تقاضا ثابت و عرضه کاهش‌ یافته منجر به افزایش تصاعدی قیمت‌ها می‌شود. نفت ممکن است در کوتاه‌مدت از مرز ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار عبور کند. این افزایش قیمت مستقیما منجر به افزایش هزینه تولید، حمل‌ونقل، انرژی خانگی و صنعتی می‌شود.

دومین پیامد تورم جهانی است، افزایش هزینه انرژی یکی از محرک‌های اصلی تورم جهانی است. کشور‌هایی که واردکننده خالص انرژی هستند، به‌ ویژه در آسیا، آفریقا و اروپا، متحمل فشار مضاعف خواهند شد. بانک‌های مرکزی ناچار به افزایش نرخ بهره خواهند شد که به رکود دامن می‌زند.

سومین پیامد رکود اقتصادی و بیکاری است، زیرا افزایش نرخ بهره، کاهش رشد تولید ناخالص داخلی و کاهش سرمایه‌گذاری می‌تواند منجر به رکود اقتصادی گسترده شود. بخش‌هایی چون حمل‌ونقل هوایی، تولید خودرو، گردشگری و کشاورزی آسیب جدی خواهند دید. در پی آن، موجی از بیکاری شکل می‌گیرد.

چهارمین پیامد اخلال در زنجیره تامین جهانی است، به طوری که تاخیر در تحویل انرژی به پالایشگاه‌ها، کارخانه‌ها و نیروگاه‌ها موجب اختلال در زنجیره جهانی تولید می‌شود. شرکت‌های چندملیتی با کاهش تولید و افزایش هزینه‌ها مواجه می‌شوند و سودآوری آنها تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

پنجمین پیامد، فروپاشی بازار‌های مالی است؛ ناپایداری‌های ژئوپلیتیک همواره موجب ریسک‌گریزی سرمایه‌گذاران می‌شود. بازار‌های بورس جهانی سقوط می‌کنند، ارزش ارز‌های پرریسک کاهش می‌یابد و سرمایه‌گذاری‌های خارجی در کشور‌های درگیر یا نزدیک به منطقه خاورمیانه متوقف می‌شوند.

موضع شرکت‌های بزرگ انرژی

مدیرعامل شرکت شل، وائل صوان، روز گذشته در سخنانی در کنفرانس انرژی توکیو، اعلام کرد که این شرکت با «بیشترین سطح احتیاط» در منطقه خاورمیانه فعالیت می‌کند.

وی با اشاره به احتمال اخلال الکترونیکی در سیستم‌های ناوبری و ریسک امنیتی، تاکید کرد که حتی اگر تنگه بسته نشود، صرف افزایش تنش‌ها می‌تواند هزینه تجارت دریایی را به‌ شدت افزایش دهد.

دیدگاه تحلیل‌گران بین‌المللی

کریم سجادپور (از موسسه کارنگی) معتقد است «برخی اقدامات ایران، نظیر بستن تنگه، شبیه به انفجار انتحاری اقتصادی است. این کشور می‌تواند به دیگران آسیب وارد کند اما خودش نیز متحمل زیان بزرگی خواهد شد.»

آندریه اونتیکوف، کارشناس روس هم می‌گوید: «اگر ایالات متحده وارد جنگ شود، ایران احتمالا تنگه هرمز را می‌بندد. این ابزار، قدرت بازدارنده و چانه‌زنی مهمی برای تهران است.»

نهاد اسماعیل، تحلیل‌گر انرژی هم تاکید کرد: «ایران به صادرات نفت به چین وابسته است اما در شرایطی که بقا و پاسخ به حملات مطرح باشد، استفاده از این کارت منطقی به نظر می‌رسد.»

بنابراین تنگه هرمز نه‌ فقط یک گذرگاه جغرافیایی، بلکه یکی از حساس‌ترین نقاط راهبردی در معادلات اقتصاد جهانی است. تهدید ایران به بستن این تنگه، صرف‌ نظر از عملی شدن آن، به‌ تنهایی کافی است تا قیمت نفت و بیمه کشتی‌ها را افزایش داده و بازار‌های مالی جهان را دچار نوسان کند. در صورت عملی شدن این تهدید، جهان شاهد بحرانی خواهد بود که پیامد‌های آن فراتر از مرز‌ها و قاره‌ها خواهد رفت.

در نهایت، تصمیم‌گیری‌ها در تهران، واشنگتن و تل‌آویو نه‌ فقط سرنوشت یک منطقه، بلکه آینده انرژی، ثبات مالی و معیشت میلیارد‌ها انسان در سراسر جهان را رقم خواهند زد.

ارسال نظرات