به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ کشاورزی یکی از ارکان مهم تولید در جهان محسوب میشود و علاوه بر تاثیراتی که بر پیکره اقتصاد کشورها میگذارد، ارتباط مستقیمی با معیشت مردم دارد. از همینرو توجه به این بخش، همواره از سوی سیاستگذاران تاکید شده است.
از سوی دیگر انرژی هستهای نیز یکی از موضوعاتی بوده که طی سالهای متمادی، به ویژه سالهای اخیر از سوی بسیاری از کشورها دنبال شده است و برخی فعالان و صاحب نظران، این بخش را به حوزههای مختلفی نظیر کشاورزی پیوند میزنند.
تحولات اخیر نشان داده است که کاربرد فناوریهای هستهای صرفا محدود به انرژی یا پزشکی نیست، بلکه در حوزه کشاورزی نیز به شکل موثری قابل استفاده است. استفاده از پرتوهای یونیزان، سامانههای گامای پیشرفته و تکنیکهای جهشزایی کنترلشده، ابزارهایی هستند که امکان تولید ارقام مقاوم، افزایش ماندگاری محصولات و کاهش ضایعات پس از برداشت را فراهم میکنند.
این رویکرد، در کنار کاهش مصرف سموم شیمیایی، گامی بلند در جهت حفظ سلامت مصرفکنندگان و ارتقای کیفیت صادرات محصولات کشاورزی به شمار میرود.
آمارهای بینالمللی نشان میدهد ضایعات محصولات کشاورزی در ایران بین ۳۰ تا ۳۵ درصد است؛ عددی که معادل غذای سالانه ۹ میلیون نفر محاسبه میشود. این میزان هدررفت، در کشوری که برای تامین بخشی از نیاز غذایی خود ناچار به واردات کالاهای اساسی است، تهدیدی جدی محسوب میشود.
فناوری هستهای از طریق تابش کنترلشده میتواند سهم چشمگیری در کاهش این ضایعات ایفا کند. پرتوهای گاما با نابودی میکروارگانیسمها و حشرات، عمر مفید مواد غذایی را افزایش میدهند، بیآنکه ارزش تغذیهای آنها دچار تغییر محسوس شود. این امر در شرایطی که ایران سالانه میلیاردها تومان بابت واردات و جبران خسارت ضایعات هزینه میکند، اهمیت راهبردی دارد.
یکی از بحرانهای اصلی کشاورزی ایران، فشارهای ناشی از تغییرات اقلیمی است؛ از خشکسالیهای پیدرپی گرفته تا افزایش شوری و کاهش کیفیت خاک. روش «بهنژادی جهشی» با بهرهگیری از پرتوهای هستهای، ابزاری کارآمد برای تولید ارقام مقاوم در برابر این شرایط سخت است. این فناوری با ایجاد تغییرات کنترلشده در ژنوم گیاهان، امکان دستیابی به بذرهایی را فراهم میآورد که در برابر خشکی یا شوری مقاومتر هستند.
نکته مهم آن که این روش بدون افزودن ژن خارجی و در چارچوب فرآیندهای طبیعی جهش، تنوع ارقام کشاورزی را افزایش داده و از نظر علمی و زیستمحیطی پذیرفتهشده است.
فرسایش خاک نیز یکی از تهدیدهای پنهان اما جدی برای کشاورزی کشور است. کاهش مواد آلی و ضعف ساختار خاک نه فقط بهرهوری را پایین میآورد، بلکه چرخه تولید را نیز شکننده میسازد. فناوری هستهای در این حوزه با ابزارهایی همچون ردیابی ایزوتوپی میتواند نقشی کلیدی ایفا کند. این فناوریها به محققان اجازه میدهد تا چرخه مواد مغذی در خاک و کارایی کودهای آلی را دقیقتر ارزیابی کنند. نتیجه چنین پایشی، بهبود مدیریت تغذیه گیاه و کاهش اتلاف منابع است. در کنار این، استفاده از فناوری هستهای در تثبیت مواد مغذی و کنترل فرسایش خاک میتواند مسیر پایدارتری برای بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی ترسیم کند.
یکی از بزرگترین چالشهای صادرات کشاورزی ایران، باقیماندن سموم شیمیایی روی محصولات است. تجربههای تلخ همچون بازگشت محمولههای پسته به دلیل آفلاتوکسین نشان میدهد که ادامه روند فعلی نه فقط بازارهای صادراتی را تهدید میکند، بلکه سلامت جامعه را نیز به خطر میاندازد.
فناوری هستهای در اینجا دو کاربرد مهم دارد؛ نخست، پرتودهی محصولات برای نابودی تخم و لارو آفات و دوم، استفاده از روش عقیمسازی حشرات (Sterile Insect Technique) که با انتشار گونههای عقیم در محیط، چرخه تولیدمثل آفات را مختل میکند. این رویکرد، به ویژه در مورد آفات مهاجمی چون مگس مدیترانهای، میتواند جایگزینی پایدار و ایمن برای سمپاشیهای گسترده باشد.
ایران در سالهای اخیر موفق به طراحی و رونمایی سامانههای گامای پیشرفته شده است. این تجهیزات با استفاده از پرتوهای گاما و سیستمهای خودحفاظ، امکان ضدعفونی محصولات کشاورزی را فراهم میکنند.
ویژگی برجسته این فناوری آن است که هیچگونه ماده شیمیایی مضری بر جای نمیگذارد و در عین حال، طول عمر انبارداری محصولات را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. استفاده گسترده از چنین سامانههایی، به ویژه در استانهای تولیدکننده میوه، میتواند از حجم ضایعات پس از برداشت بکاهد و زنجیره تامین را ایمنتر کند.
با وجود ظرفیتهای گسترده، بهرهبرداری موثر از فناوری هستهای در کشاورزی نیازمند یک استراتژی ملی است. اجرای پایلوتهای محدود در برخی استانها نمیتواند به تنهایی معضل آفات یا ضایعات را حل کند. آنچه نیاز است، سرمایهگذاری ملی و یکپارچه در تجهیز مراکز کشاورزی به فناوریهای تابشی، آموزش نیروی انسانی و توسعه زیرساختهای مرتبط است.
تجربه جهانی نشان داده است کشورهایی که از فناوری هستهای در کشاورزی بهره گرفتهاند، توانستهاند هم بهرهوری را افزایش و هم ضایعات را کاهش دهند. برای ایران نیز چنین رویکردی نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای تضمین امنیت غذایی آینده خواهد بود.
چشمانداز استفاده از فناوری هستهای در کشاورزی ایران روشن اما مشروط است. روشن از آن جهت که ظرفیتهای علمی و فنی در کشور وجود دارد و متخصصان توانایی توسعه و بومیسازی فناوریها را دارند؛ مشروط از این منظر که بدون سیاستگذاری کلان، سرمایهگذاری کافی و حمایتهای هماهنگ، این ظرفیتها به مرحله اثرگذاری ملی نخواهند رسید.
در دنیایی که تغییرات اقلیمی، کاهش منابع آب و فشار جمعیت، تولید غذا را با چالش روبهرو کرده، انرژی هستهای میتواند نقشی تعیینکننده در حفظ امنیت غذایی کشور ایفا کند.