اقتصاد کلان

اقتصاد کلان

بانک

صنعت

کشاورزی

راه و مسکن

اقتصاد بین الملل

انرژی

بازرگانی

بورس

فناوری

سیاست و اقتصاد

کارآفرینی و تعاون

بازار

چند رسانه ای

۲۱/مهر/۱۴۰۴ | ۱۶:۱۹
۱۶:۱۶ ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
محمدباقر شیرمهنجی، پژوهشگر اقتصادی

جایزه نوبل ۲۰۲۵ و دلالت‌های سیاستی برای اقتصاد ایران 

جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ امسال به جوئل موکر، فیلیپ آگیون و پیتر هویت تعلق گرفت؛ پژوهشگرانی که با باز کردن «جعبه سیاه نوآوری»، رشد اقتصادی را نه حاصل انباشت سرمایه، بلکه نتیجه پویایی بی‌پایان تخریب خلاق، دانش و کارآفرینی دانستند.
کد خبر:۳۶۰۵۱

اقتصاد معاصر-محمدباقر شیرمهنجی، پژوهشگر اقتصادی: آکادمی سلطنتی علوم سوئد، جایزه نوبل علوم اقتصادی سال ۲۰۲۵ را به جوئل موکر، فیلیپ آگیون و پیتر هویت برای «توضیح رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری» اهدا کرد. این انتخاب، تاکیدی دوباره بر یکی از عمیق‌ترین تحولات فکری در علم اقتصاد طی نیم قرن گذشته است که به معنای گذار از درک رشد به مثابه انباشت صرف عوامل تولید به سوی فهم آن به عنوان یک فرآیند پویا و بی‌پایان از تخریب خلاق و خلق دانش است. 

اهمیت یک انتخاب؛ فراتر از مدل‌های کلاسیک رشد 

برای دهه‌ها، نظریه‌های رشد اقتصادی تحت سیطره مدل‌های نئوکلاسیک، به ویژه مدل سولو-سوان قرار داشتند. در این چارچوب، رشد بلندمدت اقتصادی ناشی از دو عامل اصلی بود که شامل انباشت سرمایه (فیزیکی و انسانی) و پیشرفت تکنولوژی می‌شود. با این حال، یک ضعف بنیادین در این مدل‌ها وجود داشت و تکنولوژی به عنوان یک عامل «برون‌زا» در نظر گرفته می‌شد؛ به عبارت دیگر، پیشرفت فنی مانند یک «مائده آسمانی» از خارج از سیستم اقتصادی به آن تزریق می‌شد و مدل توضیح نمی‌داد که این پیشرفت‌ها چگونه، چرا و توسط چه کسانی ایجاد می‌شوند. این نقص، اقتصاددانان را با یک «جعبه سیاه» در قلب مهم‌ترین موتور رشد اقتصادی مواجه کرده بود.

کارهای آگیون، هویت و موکر دقیقا برای باز کردن این جعبه سیاه و «درون‌زا» (Endogenous) کردن نوآوری در مدل‌های اقتصادی تحسین شده است. آنها نشان دادند که نوآوری محصول فعالیت‌های اقتصادی هدفمند، سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه (R&D) و وجود انگیزه‌های مشخص برای کارآفرینان است. 

قلب تپنده نظریه؛ تخریب خلاق شومپیتری 

فیلیپ آگیون و پیتر هویت، با الهام از ایده‌های جوزف شومپیتر، اقتصاددان بزرگ اتریشی، مدل‌های ریاضی دقیقی را توسعه دادند که فرآیند «تخریب خلاق» (Creative Destruction) را به عنوان موتور اصلی رشد اقتصادی معرفی می‌کند. در این دیدگاه، رشد یک فرآیند خطی و آرام نیست، بلکه یک مسیر پرآشوب از نوآوری‌های انقلابی است که ساختارهای قدیمی را از بین می‌برد و ساختارهای جدید و کارآمدتر را جایگزین می‌کند. 

بر اساس مدل آنها، کارآفرینان با هدف کسب سود انحصاری موقت، در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری می‌کنند. اگر نوآوری آنها موفقیت‌آمیز باشد، یک محصول یا فرآیند جدید به بازار عرضه می‌شود که از فناوری‌های موجود برتر است. این نوآوری به شرکت نوآور اجازه می‌دهد تا برای مدتی از یک موقعیت انحصاری و سود بالا بهره‌مند شود اما این پایان ماجرا نیست. همین سود بالا، انگیزه را برای دیگر کارآفرینان ایجاد می‌کند تا با نوآوری‌های بعدی، محصول یا فناوری موجود را به چالش بکشند و خود جایگاه انحصاری را تصاحب کنند. 

این چرخه بی‌پایان نوآوری، رقابت و جایگزینی، همان چیزی است که آگیون و هویت آن را «رشد شومپیتری» می‌نامند. در این فرآیند، شرکت‌ها و فناوری‌های قدیمی و ناکارآمد از بازار حذف می‌شوند (بخش تخریب) و جای خود را به ایده‌ها و کسب‌وکارهای جدید می‌دهند (بخش خلاق). این دیدگاه دلالت‌های سیاستی مهمی دارد. برای مثال، سیاست‌های رقابتی که از ورود شرکت‌های جدید به بازار حمایت می‌کنند و مانع از دائمی شدن انحصار شرکت‌های قدیمی می‌شوند، برای رشد ضروری هستند.

همچنین حمایت از حقوق مالکیت معنوی (مانند ثبت اختراع) باید به گونه‌ای تنظیم شود که از یک‌سو انگیزه نوآوری را ایجاد کند و از سوی دیگر، مانع از رقابت و نوآوری‌های بعدی نشود. 

ریشه‌های تاریخی نوآوری؛ روایت جوئل موکر 

اگر آگیون و هویت چارچوب ریاضی و نظری این فرآیند را فراهم کردند، جوئل موکر، به عنوان یک مورخ برجسته اقتصادی، ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و نهادی این پدیده را کاوید. موکر استدلال می‌کند که انقلاب صنعتی و رشد اقتصادی پایدار در غرب، صرفا نتیجه تغییر در انگیزه‌های اقتصادی نبود، بلکه ریشه در یک تحول فرهنگی عمیق داشت که در دوران روشنگری اروپا رخ داد. وی مفهوم «اقتصاد دانش» را به مرکز تحلیل‌های خود آورد و نشان داد که چگونه نگرش به دانش و کاربرد آن تغییر کرد. 

به عقیده موکر، شکل‌گیری یک «جمهوری نامه‌ها» در قرن هجدهم که در آن دانشمندان، صنعتگران و متفکران در سراسر اروپا ایده‌های خود را آزادانه به اشتراک می‌گذاشتند، یک اکوسیستم بی‌نظیر برای تولید «دانش مفید» (Useful Knowledge) ایجاد کرد. این فرهنگ جدید که به دنبال کاربردی کردن علم برای حل مشکلات عملی بود، زمینه را برای نوآوری‌های تکنولوژیکی که مشخصه انقلاب صنعتی بود، فراهم ساخت. 

کار موکر مکمل حیاتی مدل‌های آگیون و هویت است؛ وی نشان می‌دهد که نهادها و فرهنگ‌ها نقش اساسی در شکل‌دهی به ظرفیت یک جامعه برای نوآوری دارند. رشد مبتنی بر نوآوری نیازمند جامعه‌ای باز است که در آن ایده‌ها به راحتی جریان یابند، تفکر انتقادی تشویق شود و ارتباط بین نخبگان علمی و کارآفرینان صنعتی برقرار باشد. بدون این زیربنای فرهنگی و نهادی، صرفا تخصیص منابع به تحقیق و توسعه به نتایج مطلوب منجر نخواهد شد. 

دلالت‌های سیاستی برای اقتصاد ایران 

جایزه نوبل امسال پیام‌های بسیار مهمی برای اقتصادهای در حال توسعه و به ویژه اقتصادهای منبع‌محور مانند ایران دارد. این جایزه یک یادآوری قدرتمند است که مسیر توسعه پایدار از جاده نوآوری و خلق دانش می‌گذرد، نه صرفا از طریق فروش منابع طبیعی و انباشت سرمایه فیزیکی. 

گذار از اقتصاد منبع‌محور به اقتصاد دانش‌بنیان: اولین و مهم‌ترین پیام برای ایران، ضرورت کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و حرکت به سمت یک اقتصاد مبتنی بر دانش و نوآوری است. تئوری‌های رشد درون‌زا تاکید می‌کنند که ثروت واقعی یک ملت در توانایی آن برای تولید ایده‌های جدید و تجاری‌سازی آنها نهفته است. 

اهمیت نهادهای حامی نوآوری: کارهای موکر اهمیت نهادهایی را برجسته می‌کند که از جریان آزاد اطلاعات، حقوق مالکیت معنوی موثر، حاکمیت قانون و رقابت سالم حمایت می‌کنند. ایجاد یک محیط کسب‌وکار باثبات و قابل پیش‌بینی که در آن کارآفرینان از بازگشت سرمایه‌گذاری خود در نوآوری اطمینان داشته باشند، یک پیش‌شرط اساسی است. 

پذیرش تخریب خلاق: یکی از چالش‌برانگیزترین پیام‌های این نظریه برای سیاست‌گذاران، لزوم پذیرش جنبه «تخریب» در فرآیند رشد است. حمایت بیش از حد از صنایع قدیمی، ناکارآمد و دولتی، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت از برخی مشاغل محافظت کند اما در بلندمدت با جلوگیری از ورود نوآوران و تخصیص بهینه منابع، به رشد اقتصادی ضربه می‌زند. سیاست‌گذار باید میان حمایت از کارگران و حمایت از بنگاه‌های ناکارآمد تمایز قائل شود و با ایجاد شبکه‌های تامین اجتماعی قوی، گذار نیروی کار از بخش‌های قدیمی به بخش‌های جدید را تسهیل کند. 

سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه: این نظریه‌ها بر نقش محوری آموزش باکیفیت، به ویژه در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) و همچنین بر اهمیت ارتباط موثر میان دانشگاه و صنعت تاکید دارند. سیاست‌های حمایتی از تحقیق و توسعه، چه از طریق اعتبارات مالیاتی و چه از طریق کمک‌های مستقیم، می‌تواند انگیزه‌ها را برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در این حوزه تقویت کند. 

جایزه‌ای برای آینده 

اهدای جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ به موکر، آگیون و هویت، تجلیل از یک عمر تلاش فکری برای پاسخ به بنیادی‌ترین سوال علم اقتصاد بوده و آن این است که ملت‌ها چگونه ثروتمند می‌شوند؟ پاسخ آنها روشن و قاطع است؛ از طریق نوآوری بی‌پایان که توسط کارآفرینان در یک چارچوب نهادی و فرهنگی مناسب هدایت می‌شود. این جایزه یک نقطه عطف آکادمیک صرف نیست، بلکه یک نقشه راه برای سیاست‌گذارانی است که به دنبال دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، فراگیر و بلندمدت هستند. برای اقتصادی مانند ایران که در میانه چالش‌های ساختاری و فشارهای خارجی قرار دارد، درک عمیق این پیام و تلاش برای ایجاد یک «اکوسیستم ملی نوآوری» می‌تواند کلید عبور از بحران‌ها و ساختن آینده‌ای روشن‌تر باشد. جهان به سرعت در حال حرکت به سمت اقتصادی است که در آن ارزش‌آفرینی بیش از هر زمان دیگری به دانش و خلاقیت گره خورده و این نوبل، چراغ راهنمای این مسیر است.

ارسال نظرات