اقتصاد معاصر-محمدجواد صحرائی، پژوهشگر اقتصادی: در دو سال آینده، تولید جهانی نفت به رشد خود ادامه خواهد داد، در حالی که افزایش تقاضا نسبت به گذشته همچنان محدود خواهد ماند. این روند منجر به ایجاد مازاد قابل توجهی در بازار خواهد شد.
بازار گاز پس از بحران روسیه و اروپا، بخشی از افزایش قیمتها را از دست داده اما هنوز تفاوتهای زیادی میان بازارهای آمریکا، اروپا و آسیا وجود دارد. برخلاف نفت، گاز قیمت واحد جهانی ندارد و بسته به منطقه، زیرساختهای LNG و قراردادهای بلندمدت تغییر میکند.
با ادامه مازاد عرضه نفت، قیمت نفت برنت در سالهای آینده کاهش مییابد و به سطحی پایینتر از اوجهای قبلی خود خواهد رسید. در سالهای بعد، با تعدیل این مازاد، قیمتها به مقداری نزدیکتر به سطحهای متوسط بازمیگردد اما همچنان از بالاترین قیمتهای پساکرونا فاصله خواهد داشت.
نمودار نشان میدهد که پس از جهش قیمتها در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، قیمت نفت برنت در سناریوی بانک جهانی به محدودهای بین ۶۰ تا ۷۰ دلار وارد میشود و در این سطح تثبیت میشود.
در سمت عرضه، افزایش تولید در آمریکا، آمریکای لاتین و برخی کشورهای خاورمیانه، همراه با پروژههای در حال تکمیل، ظرفیت عرضه نفت را افزایش میدهد. از سوی دیگر، رشد کندتر اقتصاد جهانی، بهبود کارایی سوخت و گسترش خودروهای برقی باعث شده رشد تقاضا برای نفت کاهش یابد.
بازار نفت در دو سال آینده احتمالا با مازاد عرضه روبهرو خواهد بود و فشار ساختاری بر قیمتها وجود دارد. بانک جهانی تاکید میکند که ریسکهای پیشبینی معمولا نزولی هستند، به این معنی که احتمال کاهش قیمتها بیشتر از افزایش آن است. برای واردکنندگان نفت، این وضعیت در کوتاهمدت مفید است، زیرا هزینه واردات انرژی کاهش مییابد، فشار تورمی کمتر میشود و فضای بیشتری برای اصلاح تدریجی یارانه سوخت فراهم میشود. اما برای صادرکنندگان نفتمحور، این به معنای فشار بیشتر بر بودجه و حساسیت به نوسان قیمتها است. در نهایت مازاد عرضه نفت در سالهای آینده محتمل است اما مسیر قیمتها به شدت وابسته به تصمیمات سیاسی اوپک و اوپکپلاس است.
بازار گاز تصویری پیچیدهتر از نفت دارد. قیمت گاز پس از اوج سالهای ۲۰۲۲-۲۰۲۳ کاهش یافته که این تغییر به سه عامل اصلی برمیگردد:
مورد اول: در آمریکا، رشد صادرات LNG و محدودیتهای عرضه داخلی باعث افزایش فشار بر قیمتها شده و به همین دلیل، قیمت گاز نسبت به قبل بالاتر باقیمانده است.
مورد دوم: در اروپا، پس از قطع گاز روسیه، ترکیب ذخایر بالا، قراردادهای LNG و کاهش نسبی تقاضا باعث شده که قیمتها از اوج بحران کاهش یابد و به مسیر ملایمتری وارد شوند.
مورد سوم: در آسیا، مسیر قیمتها بین اروپا و آمریکا قرار دارد و به میزان تقاضای اقتصادهای نوظهور و قراردادهای بلندمدت LNG بستگی دارد.
در بازار گاز برخلاف نفت، مفهوم «قیمت واحد جهانی» کمتر اهمیت دارد و بیشتر به منطقه، نوع قرارداد و ظرفیت زیرساختی بستگی دارد. برای واردکنندگان گاز، ریسک اصلی در سالهای آینده بیشتر نوسانات منطقهای و تفاوتهای قیمتی است تا خود سطح قیمت. هر تغییر قیمتی یا اصلاح یارانهها، همزمان تاثیراتی بر قدرت خرید مردم، تراز بودجه دولت و سرعت انتقال به اقتصاد کمکربن خواهد داشت.
برای اقتصادهای واردکننده انرژی، این وضعیت فرصتی است که در سه جنبه اصلاح تدریجی یارانه انرژی بدون شوک شدید به مصرفکننده، آزادکردن بخشی از منابع بودجهای برای سرمایهگذاری در زیرساخت و انرژی پاک و تقویت ذخایر و تابآوری در برابر شوکهای بعدی قیمت، خود را نشان میدهد.
اما اقتصادهای صادرکننده انرژی با دو چالش مواجه هستند؛ از یکسو، درآمد نفتی و گازی تحتفشار قیمتهای متوسط قرار میگیرد و از سوی دیگر تغییر به سمت انرژیهای پاک و سیاستهای اقلیمی مانع وابستگی طولانیمدت به سوختهای فسیلی میشود.
برای کشورهای واردکننده انرژی، این وضعیت فرصتی برای کاهش تورم، اصلاح یارانهها و سرمایهگذاری در بهرهوری انرژی است اما برای کشورهای صادرکننده، به ویژه اقتصادهای نفتمحور، این یک هشدار است و دورهای که میشد با تکیه بر نفت گران اصلاحات ساختاری را به تعویق انداخت، به پایان رسیده است.
به طور کلی قیمتهای فعلی نفت و گاز باید به عنوان فرصتی برای اصلاحات دیده شوند، نه بهانهای برای تاخیر در آن . اگر دولتها از این فرصت برای شفافسازی یارانهها، تنوعبخشی به منابع انرژی و تقویت تابآوری بودجه استفاده نکنند، در آینده با شوکهای قیمتی مواجه خواهند شد که باعث تورم و نارضایتی بیشتر میشود و مجبور به اتخاذ تصمیمات فوری و بدون برنامه خواهند بود.