۱۳:۵۵ ۱۴۰۴/۰۱/۲۳
اقتصاد معاصر گزارش می‌دهد

پارس جنوبی در گیر و دار اتلاف وقت؛ قطر در کم‌کاری دولتمردان ایران جلو افتاد

ایران با تاخیر ۴ ساله نسبت به قطر، در حالی پروژه ۱۷ میلیارد دلاری فشارافزایی پارس جنوبی را آغاز کرده که در صورت عدم اجرا، تا سال ۱۴۱۰ با کاهش روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعبی تولید و از دست رفتن بیش از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گاز مواجه خواهد شد.
پارس جنوبی در گیر و دار اتلاف وقت؛ قطر در کم‌کاری دولتمردان ایران جلو افتاد
کد خبر:۱۹۷۲۸

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ میدان گازی پارس جنوبی-گنبد شمالی، با ظرفیت بیش از ۵۰ تریلیون مترمکعب ذخیره گاز، به‌ عنوان بزرگ‌ترین میدان گازی مشترک جهان بین ایران و قطر است. این میدان طی دو دهه گذشته، موتور محرک اقتصاد انرژی دو کشور بوده اما اکنون به مرحله‌ای رسیده که بدون اجرای پروژه‌های فشارافزایی، ادامه برداشت در آن ناممکن خواهد شد. 

طبق اعلام شرکت ملی نفت ایران، افت طبیعی فشار مخزن از سال ۱۴۰۶ آغاز شده و از سال ۱۴۰۸ به بعد، میدان سالانه معادل یک‌ونیم فاز تولید خود را از دست خواهد داد؛ رقمی معادل ۴۲ میلیون مترمکعب در روز یا بیش از ۱۵ میلیارد مترمکعب در سال است. عدم اجرای فشارافزایی، نه فقط تولید را کاهش می‌دهد، بلکه خطر مهاجرت گاز از بخش ایرانی به سمت قطر را افزایش می‌دهد؛ پدیده‌ای که مستقیما منافع ملی را تهدید می‌کند. 

پارس جنوبی زیر فشار زمان/ قطر جلو افتاده، ایران در پیچ تصمیم‌ها

برنامه قطر: آغاز زودهنگام، جذب سرمایه جهانی، اجرای بدون وقفه

کشور قطر با لغو موراتوریوم توسعه گنبد شمالی در سال ۲۰۱۷، اجرای فازهای جدید و طرح‌های فشارافزایی را همزمان آغاز کرد. نخستین قرارداد فشرده‌سازی با شرکت سایپم در سال ۲۰۲۱ به امضا رسید. در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ نیز قراردادهای جدیدی با شرکت‌های مک‌درموت و L&T منعقد شد. مجموع این قراردادها بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم بوده و در هماهنگی با طرح توسعه میدان برای افزایش ظرفیت LNG از ۷۷ به ۱۲۶ میلیون تن در سال تنظیم شده است. 

هم‌اکنون نخستین مجتمع‌های فشارافزایی قطر در حال نصب هستند و قرار است تا پایان سال ۲۰۲۷ میلادی به بهره‌برداری کامل برسند. قطر از توربوکمپرسورهای پیشرفته ساخت اروپا و آمریکا استفاده کرده و زیرساخت‌های تولید برق مورد نیاز برای سکوهای کمپرسور را نیز طراحی و اجرا کرده است. با اجرای این طرح‌ها، تولید گاز قطر از گنبد شمالی تا سال ۲۰۳۰ به ۷۴۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید؛ رقمی که فراتر از سطح فعلی ایران است.

پارس جنوبی زیر فشار زمان/ قطر جلو افتاده، ایران در پیچ تصمیم‌ها

وضعیت ایران: ورود دیرهنگام، اتکا به توان داخلی، ریسک‌های فنی و زمانی بالا

ایران با تاخیر بیش از چهار ساله نسبت به قطر، در اسفند ۱۴۰۳ وارد فاز اجرایی پروژه فشارافزایی شد. این پروژه با ارزش ۱۷ میلیارد دلار به‌ عنوان یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های تاریخ نفت کشور، به چهار پیمانکار داخلی واگذار شده است. طبق این طرح، میدان پارس جنوبی به هفت ناحیه فشارافزایی تقسیم شده و در هر ناحیه چهار سکوی دریایی (دو سکوی کمپرسور، یک سکوی برق، یک سکوی خدماتی) مستقر خواهد شد. 

مجموع تجهیزات پیش‌بینی‌شده شامل ۵۶ توربوکمپرسور دریایی با ظرفیت بالا است که تامین و ساخت آن‌ها در داخل کشور، تحت فشار تحریم‌ها و محدودیت‌های تکنولوژیک انجام می‌شود. در حالی‌ که شرکت‌هایی مانند زیمنس و جنرال الکتریک در پروژه‌های مشابه قطر فعال هستند، ایران مجبور به توسعه فناوری به‌ صورت مستقل است. این مساله، ریسک تاخیر در تحویل، عدم انطباق با استانداردهای جهانی و هزینه‌های نگهداری آتی را افزایش می‌دهد.

پیامدهای عدم اجرای فشارافزایی: کاهش تولید، بحران انرژی، مهاجرت گاز

تحلیل کارشناسان صنعت نفت نشان می‌دهد که اگر ایران پروژه فشارافزایی را طبق برنامه اجرا نکند، فقط در بازه ۱۴۰۶ تا ۱۴۱۰، حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گاز از دست خواهد رفت. این افت، معادل بیش از پنج سال مصرف استان‌های تهران، اصفهان و خراسان رضوی است. همچنین ناترازی گاز کشور که در زمستان ۱۴۰۲ به بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز رسید، در صورت کاهش تولید پارس جنوبی، می‌تواند تا مرز ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز در سال‌های آینده افزایش یابد. 

از سوی دیگر، در صورت عدم همزمانی فشارافزایی با قطر، اختلاف فشار میان دو بخش میدان می‌تواند موجب مهاجرت گاز از بخش ایرانی به سمت قطر شود. طبق برآوردهای مخزنی، این مهاجرت می‌تواند به ۷ میلیارد مترمکعب در سال برسد. این در حالی‌ است که قطر همزمان در حال افزایش ظرفیت تولید و جذب مشتریان جدید برای LNG خود است.

زمان علیه ایران است، نه قطر

ایران اکنون در موقعیتی حساس قرار دارد. تاخیر بیشتر در اجرای پروژه فشارافزایی می‌تواند منجر به کاهش ظرفیت تولید، تضعیف امنیت انرژی، زیان میلیارد دلاری سالانه و از دست رفتن بخشی از ذخایر گازی مشترک شود. در مقابل، قطر با برنامه‌ریزی بلندمدت، سرمایه‌گذاری بین‌المللی و فناوری روز، نه‌ فقط افت تولید را جبران کرده، بلکه تولید خود را در مسیر افزایش قرار داده است. 

پروژه فشارافزایی در پارس جنوبی، اگرچه دیر آغاز شده اما می‌تواند فرصتی برای احیای توان فنی داخلی و بازگرداندن تعادل به برداشت از میدان مشترک باشد؛ مشروط بر آنکه دولت و شرکت‌های داخلی، تعهد زمانی، مالی و فنی خود را به‌ دقت اجرا کنند. در غیر این‌ صورت، ایران ناچار خواهد شد تا نظاره‌گر مهاجرت گاز به سوی همسایه جنوبی و از دست رفتن سهم خود از این میدان عظیم باشد.

ارسال نظرات