۱۵:۱۲ ۱۴۰۴/۰۴/۰۷
اقتصاد معاصر بررسی می‌کند

چه بر سر بورس تهران پس از ۱۶ روز تعطیلی آمد؟

بورس تهران پس از ۱۶ روز تعطیلی ناشی از درگیری‌های نظامی ایران و اسرائیل، در بازگشایی ۷ تیرماه، یکی از تلخ‌ترین روزهای معاملاتی خود را تجربه کرد. شاخص کل با سقوطی ۶۲ هزار واحدی و تشکیل صف‌های فروش ۳۵ همتی، نشان داد که بازار نه‌ فقط برای بازگشت آماده نبود، بلکه در غیاب حمایت‌های نهادی و تدابیر پیشگیرانه، به ورطه‌ای از بی‌اعتمادی و بحران فرو رفته است.
چه بر سر بورس تهران پس از ۱۶ روز تعطیلی آمد؟
کد خبر:۲۶۹۹۰

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ بورس تهران پس از ۱۶ روز تعطیلی اجباری ناشی از درگیری‌های نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، روز شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، معاملات خود را از سر گرفت. انتظار می‌رفت این بازگشایی با بازگشت آرامش به بازار همراه باشد اما به یکی از تلخ‌ترین روزهای معاملاتی ماه‌های اخیر تبدیل شد. شاخص کل بورس با سقوط سنگین ۶۲ هزار واحدی به سطح ۲ میلیون و ۹۲۲ هزار واحد رسید و شاخص هم‌وزن که معیار دقیق‌تری برای سنجش عملکرد کلی بازار محسوب می‌شود، با افت ۱۵،۵۲۲ واحدی (معادل ۱.۶۸ درصد) به ۹۰۸ هزار واحد کاهش یافت. 

بازار سهام در روز بازگشایی با فشار فروش بی‌سابقه‌ای مواجه شد. حدود ۹۹ درصد نمادهای بازار در محدوده منفی معامله شدند و بیش از ۷۴۰ نماد در صف فروش قفل گردیدند. ارزش کل سفارش‌های فروش به ۳۵ هزار میلیارد تومان (۳۵ همت) رسید؛ در حالی که ارزش معاملات خرد فقط ۳،۱۷۰ میلیارد تومان بود. از این میزان، ۲،۱۰۰ میلیارد تومان مربوط به خروج پول حقیقی از بازار بود. توقف معاملات دو نماد کلیدی و شاخص‌ساز، یعنی «خساپا» و «خودرو»، این فشار روانی را تشدید کرده و به تشکیل صف‌های سنگین فروش دامن زد. چنین شرایطی، نقدشوندگی بازار را عملا به صفر رسانده و پیامی ناامیدکننده برای فعالان بازار ارسال کرد. بورس تهران در شرایط فعلی، محلی امن برای سرمایه‌گذاری نیست. 

فشار انباشته ۱۶ روز تعطیلی؛ فروش هیجانی در نبود برنامه‌ریزی 

از منظر تحلیل تکنیکال، شاخص کل بورس به محدوده حمایتی ۲،۸۵۰،۰۰۰ تا ۲،۹۰۰،۰۰۰ واحد نزدیک شده است. با این حال این محدوده ممکن است توان حمایت کافی نداشته باشد و شاخص به سمت سطح حمایتی کلیدی بعدی در ۲،۷۰۰،۰۰۰ واحد حرکت کند. شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز این محدوده را به‌ عنوان حمایت اصلی تایید می‌کند و احتمال بازگشت موقت بازار از این سطح وجود دارد. با این‌ حال، با وجود شدت فشار فروش و نبود نشانه‌های قوی از حمایت نهادی، نمی‌توان به واکنش مثبت بازار به این سطح خوشبین بود. 

به نظر می‌رسد که دلایل این ریزش سنگین، چندوجهی و درهم‌تنیده هستند. پایان درگیری ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل و برقراری یک آتش‌بس موقت، برخلاف انتظار، به‌ جای آرام‌سازی فضا، ابهامات جدیدی را در ذهن سرمایه‌گذاران ایجاد کرد. بسیاری از فعالان بازار به پایداری این آتش‌بس باور ندارند و در پیش‌بینی از بازگشت احتمالی درگیری‌ها، دست به فروش گسترده زدند. این رفتار هیجانی، نقدشوندگی بازار را به‌ شدت کاهش داد و منجر به صف‌های فروش ۳۵ همتی شد. تعطیلی ۱۶ روزه بورس تهران، بدون پیش‌بینی و برنامه‌ریزی مناسب برای مدیریت هیجانات پس از بازگشایی، این فشار فروش را در بازار انباشته کرد. این تعطیلی که طولانی‌ترین وقفه معاملاتی بورس در سال‌های اخیر محسوب می‌شود، نه‌ فقط به تضعیف اعتماد سرمایه‌گذاران منجر شد، بلکه پیامی آشکار به جامعه سرمایه‌گذاری ارسال کرد. 

عدم هماهنگی میان وزارت اقتصاد و سازمان بورس، یکی دیگر از عوامل کلیدی بحران روز شنبه بود. فعالان بازار انتظار داشتند نهادهای مسؤول، از جمله سازمان بورس، صندوق تثبیت بازار و صندوق توسعه بازار، با اقداماتی نظیر خرید حمایتی سهام یا محدودسازی دامنه نوسان، مانع از ریزش شدید شوند اما عدم حضور این نهادها و فقدان نشانه‌ای از اجرای مصوبات جلسه هماهنگی ناشران بزرگ با مدیران سازمان بورس، به‌ شدت اعتماد سرمایه‌گذاران را تضعیف کرد.

اظهارات اخیر یکی از اعضای هیات مدیره سازمان بورس درباره آمادگی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی برای حمایت حداکثری از بازار سرمایه نیز در عمل بی‌اثر باقی ماند؛ چراکه نشانه‌ای از اجرای این حمایت‌ها در تابلوی معاملات مشاهده نشد. این بی‌تدبیری و فقدان هماهنگی، انتقادات زیادی را به‌ دنبال داشت و این پرسش اساسی را ایجاد کرد که چرا در غیاب تمهیدات حمایتی، تصمیم به بازگشایی بازار اتخاذ شد؟ سهامداران معتقدند در صورت نبود برنامه حمایتی، سازمان بورس یا باید دامنه نوسان را کاهش می‌داد یا تعطیلی بازار را برای چند روز دیگر تمدید می‌کرد. 

بررسی دقیق‌تر بازار نشان می‌دهد که فشار اصلی بر شاخص کل از سوی نمادهای بزرگ و شاخص‌ساز اعمال شده است. نماد فارس با تاثیر منفی ۷،۵۷۱ واحدی، فملی با ۶،۲۹۴ واحد، و سپس فولاد، وبملت، پارسان، شستا و نوری از جمله عوامل اصلی این سقوط بودند. این ترکیب بیانگر فشار فروش هم‌زمان در صنایع کلیدی اقتصاد ایران از جمله پتروشیمی، فلزات اساسی، بانکی و سرمایه‌گذاری است. چنین روندی نه‌ فقط به کاهش شدید ارزش دارایی‌های سهامداران منجر شده، بلکه از شکنندگی ساختار بازار در مواجهه با شوک‌های بیرونی پرده برداشته است.

در حالی که بورس اوراق بهادار تهران یکی از بحرانی‌ترین روزهای خود را پشت‌سر گذاشت، بورس کالای ایران فعالیت خود را با عرضه ۱۴۰،۳۸۱ تن محصول آغاز کرد. نکته قابل توجه، عملکرد مثبت صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا بود که برخلاف روند نزولی بازار سهام، رشد قابل‌ توجهی را تجربه کردند. برخی سرمایه‌گذاران نیز به‌ سمت خرید طلای فیزیکی رفته‌اند که دلیل ان را می‌توان در تمایل آن‌ها به دارایی‌های امن‌تر در شرایط نااطمینانی و ریسک‌های اقتصادی و سیاسی دید. این رفتاربه دلیل کاهش اعتماد به بازار سهام و تلاش برای حفظ ارزش سرمایه صورت گرفته است. 

مطالبه شفافیت، حمایت و اقدام فوری 

با توجه به شرایط غیرعادی بازار، فعالان بازار و سهامداران خواسته‌هایی شفاف و صریح مطرح کرده‌اند. از جمله این درخواست‌ها می‌توان به ابطال معاملات روز جاری به‌ دلیل رفتار توده‌وار فروش و نبود فعالیت موثر بازارگردان‌ها اشاره کرد. همچنین پیشنهاد تمدید تعطیلی بازار برای حداقل یک هفته دیگر به‌ منظور بازنگری در مقررات، بررسی عملکرد ناظر بازار و طراحی بسته‌های حمایتی مشخص برای بازسازی اعتماد عمومی، مورد توجه قرار گرفته است. سهامداران هشدار داده‌اند که در صورت تداوم این بی‌تدبیری، رئیس سازمان بورس، ناظر بازار و اعضای هیات مدیره باید مسؤولیت مستقیم سقوط بازار و آسیب به امنیت روانی جامعه را برعهده بگیرند. این ریزش شدید نه‌ فقط ارزش دارایی‌ها را کاهش داده، بلکه زمینه را برای سواستفاده رسانه‌های معاند فراهم کرده و بی‌اعتمادی عمومی را تشدید نموده است. 

پیامدهای این سقوط صرفا به حوزه اقتصادی محدود نمی‌شود. این بحران، بازتابی از شکنندگی اعتماد سرمایه‌گذاران به نهادهای حمایتی و سیاست‌گذاری‌های اقتصادی است. در شرایطی که فضای سیاسی کشور همچنان از ثبات کامل برخوردار نیست، بازگشت پول به بازار سرمایه فقط با شفافیت سیاستی و اقدامات عملی برای بازسازی اعتماد امکان‌پذیر خواهد بود. در غیر این صورت، این ریزش می‌تواند به روندی بلندمدت و فرسایشی تبدیل شود که آثار منفی آن بر اقتصاد کلان کشور نیز به‌ وضوح نمایان خواهد شد. 

آینده بازار سرمایه ایران در گرو تصمیمات نهادهای مسؤول طی روزهای آینده است. افزایش قدرت خرید صندوق‌های تثبیت و توسعه بازار، ارائه بسته‌های حمایتی شفاف از سوی دولت و وزارت اقتصاد، محدودسازی دامنه نوسان برای کنترل رفتارهای هیجانی و ارتقای شفافیت سیاست‌گذاری، از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند روند بازار را تغییر دهند. اکنون نگاه فعالان بازار به این نهادها دوخته شده تا ببینند آیا قادر به ارسال سیگنال‌های اطمینان‌بخش به بازار خواهند بود یا خیر. تصمیمات هفته جاری مسیر آینده بازار را مشخص خواهد کرد. 

بازگشایی بورس تهران پس از ۱۶ روز تعطیلی، نه‌ فقط آرامش را به بازار بازنگرداند، بلکه با سقوطی بی‌سابقه و موجی از بی‌اعتمادی همراه شد. فقدان حمایت‌های نهادی، طولانی‌بودن تعطیلی و ابهامات سیاسی و روانی، بازار را به یکی از بحرانی‌ترین روزهای خود رساند. اکنون آینده بازار در گرو اقدامات فوری و موثر سازمان بورس و دولت است. اگر این نهادها نتوانند با اقدامات عملی و ارسال سیگنال‌های مثبت، اعتماد سرمایه‌گذاران را بازیابند، بورس تهران ممکن است وارد مسیری طولانی از بی‌ثباتی و رکود شود.

ارسال نظرات