
تجارت نفتی ایران و چین دو برابر شد؛ تحریمها بیاثر ماندند

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در حالی که سیاست فشار حداکثری ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران و محدود کردن منابع مالی این کشور از سال ۲۰۱۸ شدت گرفته و پس از بازگشت مجدد وی به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ تشدید شده است، تجارت نفتی ایران با چین نه فقط متوقف نشده، بلکه به سطحی دو برابر دوره توافق هستهای (برجام) رسیده که این موضوع نشاندهنده وابستگی متقابل اقتصادی میان تهران و پکن و انعطافپذیری ایران در دور زدن تحریمها با استفاده از روشهای نوین لجستیکی و تجاری است.
کاهش اولیه و احیای صادرات نفت به چین
پس از خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال سیاست فشار حداکثری، صادرات نفت ایران به چین با کاهش ۴۷ درصدی از ۶۸۸ هزار بشکه در روز به ۳۶۷ هزار بشکه در روز رسید که این افت عمدتا ناشی از تشدید نظارتهای بینالمللی و محدودیتهای لجستیکی بود. با این حال، در دوره دوم فشار حداکثری که با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ آغاز شد، کاهش صادرات نفت ایران به چین فقط ۷ درصد بوده که این کاهش نه به دلیل کاهش تقاضای چین، بلکه به دلیل چالشهای لجستیکی مانند محدودیتهای حملونقل و ردیابی نفتکشها بوده است.
گزارشهای اخیر نشان میدهند که چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان، در سال ۲۰۲۵ روزانه حدود ۱.۷ میلیون بشکه نفت از ایران وارد کرده که این میزان مشابه سطح صادرات سال ۲۰۲۴ و دو برابر دوره برجام است و نشاندهنده استراتژی موفق ایران در حفظ بازارهای کلیدی خود، با وجود تحریمهای شدید است.
نقش پالایشگاههای مستقل چینی در تجارت نفت ایران
پالایشگاههای کوچک و مستقل چینی، معروف به «تیپات»، نقش محوری در تداوم تجارت نفتی ایران ایفا کردهاند، زیرا این پالایشگاهها به دلیل عدم ارتباط با سیستم مالی بینالمللی تحت کنترل ایالات متحده و استفاده از سیستمهای تسویه حساب مبتنی بر یوان یا پایاپای، از تاثیر تحریمها مصون ماندهاند. این پالایشگاهها که عمدتا نفت ایران را با تخفیفهای جذاب خریداری میکنند، از طریق واسطههایی در کشورهایی نظیر عراق، عمان، امارات و به ویژه مالزی، نفت ایران را تحت عناوین جعلی وارد میکنند که این روش به ایران امکان داده است تا بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی خود را حفظ کند. با این حال، بخش عمدهای از این درآمدها در فرآیند دور زدن تحریمها و تغییر برند نفت از بین میرود اما جذابیت قیمتهای پایین نفت ایران برای پالایشگاههای چینی همچنان این تجارت را پایدار نگه داشته است.
قمار استراتژیک چین در برابر ریسک تحریمها
چین با وجود تجارت ۷۰۰ میلیارد دلاری خود با ایالات متحده، حاضر شده تا ریسک تحریمهای مرتبط با خرید ۳۵ میلیارد دلار نفت ایران را بپذیرد، زیرا امنیت انرژی این کشور به شدت به نفت ارزان قیمت ایران وابسته است. تحلیلگران معتقدند که اگر نیاز چین به نفت ایران نبود، پکن هرگز روابط تجاری گسترده خود با آمریکا را به خطر نمیانداخت. این تصمیم استراتژیک چین نه فقط به نفع اقتصاد ایران بوده، بلکه جایگاه پکن را به عنوان محوری در تعادل ژئوپلیتیکی انرژی تقویت کرده است. گزارشها نشان میدهند که چین از روشهای خلاقانهای مانند انتقال کشتیبهکشتی در نقاط دور از رادارها و استفاده از ناوگان سایه برای دور زدن تحریمها بهره میبرد که این روشها اثربخشی تحریمهای آمریکا را کاهش داده است.
تاثیر بازگشت ترامپ و تشدید تحریمها
با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵، سیاست فشار حداکثری بار دیگر احیا شد و وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه شبکههای تجاری مرتبط با صادرات نفت ایران، از جمله چندین شرکت و نفتکش در چین، امارات، هند و هنگکنگ اعمال کرد. این تحریمها که با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران و قطع منابع مالی این کشور طراحی شدهاند، شامل اقداماتی نظیر هدف قرار دادن بنادر چینی، شرکتهای واسطه و ناوگان سایه ایران بوده است. با این حال، گزارش اکونومیست نشان میدهد که این تحریمها فقط به کاهش موقت صادرات نفت ایران منجر شده و نتوانستهاند تجارت نفتی ایران با چین را به طور کامل متوقف کنند، زیرا پالایشگاههای مستقل چینی به دلیل عدم وابستگی به سیستم مالی آمریکا و استفاده از روشهای پرداخت غیرمستقیم، همچنان به خرید نفت ایران ادامه میدهند.
پایداری تجارت نفتی در سایه چالشها
با وجود تشدید تحریمها و تلاشهای آمریکا برای مختل کردن زنجیره تامین نفت ایران، پیشبینی میشود که صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۵ در سطح ۱.۷ میلیون بشکه در روز باقی بماند که مشابه عملکرد سال ۲۰۲۴ است. این پایداری، نتیجه تجربه ایران در مدیریت تحریمها طی هفت سال گذشته و استفاده از استراتژیهای هوشمندانه مانند ناوگان سایه، شرکتهای صوری و انتقال کشتیبهکشتی است. با این حال، چالشهایی نظیر توقف پروژههای فاینانس نفتی چین، محدودیتهای لجستیکی و احتمال تشدید تنشهای دیپلماتیک میان آمریکا و چین میتواند بر این تجارت تاثیر بگذارد. از سوی دیگر، بهبود روابط بینالمللی ایران و اتخاذ دیپلماسی نفتی هوشمندانه میتواند به افزایش تابآوری صنعت نفت این کشور کمک کند و جایگاه آن را در بازارهای جهانی تقویت نماید.
تعادل شکننده در دوئل نفتی
تجارت نفتی ایران و چین در سایه فشار حداکثری ایالات متحده به سطحی بیسابقه رسیده که نشاندهنده وابستگی متقابل اقتصادی دو کشور و انعطافپذیری ایران در برابر تحریمها است. با این حال، توقف پروژههای فاینانس نفتی چین و تشدید تحریمهای آمریکا چالشهایی را پیش روی این تجارت قرار داده که نیازمند مدیریت دقیق و دیپلماسی فعال از سوی ایران است. در حالی که چین به دلیل نیاز به نفت ارزان ایران و رقابت استراتژیک با آمریکا به خرید نفت این کشور ادامه میدهد، آینده این تجارت به عوامل متعددی از جمله سیاستهای دولت چهاردهم ایران، مذاکرات هستهای و روابط دیپلماتیک میان واشنگتن و پکن بستگی دارد.