
اهداف تلآویو در طرح «سه جزیره» و «شهر انساندوستانه»؛ نسلکشی در غزه به دلیل وفاداری به خاک

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ از دوم مارس ۲۰۲۵ برابر با ۱۲ اسفند ۱۴۰۳، اسرائیل به طور کامل گذرگاههای باریکه غزه را بسته است. این تصمیم که به طور آشکار به منظور گرسنگیدادن و درهمشکستن مقاومت مردم غزه اتخاذ شد، اکنون بیش از ۱۴۰ روز است که ادامه دارد؛ محاصرهای که نه فقط راه ورود غذا و دارو را بست، بلکه حیات بیش از ۲.۴ میلیون انسان را هدف گرفته است.
در شرایطی که دنیا تماشاگر است، اسرائیل با حمایت آشکار ایالات متحده، سیاست قحطی و مرگ را بر مردم تحمیل کرده و نهادهای بینالمللی نیز به جز ابراز نگرانی و هشدار، کاری از پیش نبردهاند.
در اینباره وسام زغبر، خبرنگار و عضو کمیته مرکزی جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین و عضو دبیرخانه اتحادیه خبرنگاران فلسطین در گفتگو با اقتصاد معاصر، از واقعیت تلخ زندگی مردم غزه برای زندهماندن و مقاومت میگوید.
اقتصاد معاصر: آقای زغبر، آیا میتوانید برای ما توضیح دهید که وضعیت تامین غذا در غزه اکنون چگونه است؟
شرایط بحرانیست؛ ما بزرگترها چهار روز است که چیزی نخوردهایم. برای بچهها هم نهایتا روزی یک وعده عدس یا ماکارونی پیدا میکنیم که آن هم آنقدر کم است که سیر نمیشوند. آنها دائما گریه میکنند. جان باختن ۷۰ کودک در نوار غزه بر اثر گرسنگی، لکه ننگی بر پیشانی جامعه بشریت است.
مردم در غزه، با علم به این که راه رسیدن به یک قرص نان آغشته به خون است، باز هم هر بار با امید زنده ماندن، در این مسیر خطرناک گام برمیدارند. گرسنگی دیگر ترسی برای مردمی که به مواجهه با مرگ عادت کردهاند، ندارد. ما به چشم خود میبینیم که انسانها میدانند خطر مرگ در کمین است اما همچنان برای به دستآوردن لقمهای نان، مسیرهای مرگ را طی میکنند، چراکه آنچه از دهان مرگ بیرون کشیده میشود، شرف دارد بر زندگی با ذلت و بیکرامتی. زنان باردار و مادران تازهزا در غزه در حال مرگ بر اثر گرسنگی هستند.
اقتصاد معاصر: آیا سیاست گرسنگی را میتوان طبق گفته صهیونیستها یک نتیجه جانبی جنگ دانست؟
ابدا. سیاست گرسنگی در غزه یک عارضه جانبی جنگ نیست، بلکه تصمیمی آگاهانه و برنامهریزیشده برای نابودی یک ملت محاصرهشده است. آشپزخانههای خیریه نابود شده، انبارهای غذا به آتش کشیده شده و کمکها به عمد متوقف شده است. صدای قحطی از دل غزه بلند است اما آیا کسی صدای آن را میشنود؟
اقتصاد معاصر: بر اساس دادههای رسمی، وضعیت تا چه اندازه بحرانی شده است؟
ساکنان غزه در آستانه مرگ جمعی قرار دارند. طی ۱۴۰ روز گذشته، گذرگاه ها به کلی بسته ماندهاند. بچهها و بزرگترها در خیابانها و بیمارستانها بر اثر سیاستهای سیستماتیک اسرائیل از گرسنگی جان میدهند، در حالی که نهادهای بینالمللی نیز همچنان از اعلام رسمی قحطی در نوار غزه خودداری میکنند.
کودک فلسطینی، یحیی النجار، فقط ۳ ماهه بود که روز گذشته بر اثرسوءتغذیه درگذشت. سازمان ملل نیز گزارشهای نگرانکنندهای از وضعیت گرسنگی کودکان و بزرگسالان حتی در بیمارستانها منتشر کرده است. آژانس امداد و کاریابی سازمان ملل (اونروا) هم اعلام کرده که بیش از دو میلیون انسان، از جمله یک میلیون کودک، در معرض مرگ بر اثر گرسنگیاند. با اینکه انبارهای اونروا میتوانند غذای کل جمعیت را برای سه ماه تامین کنند، آنها قادر به وارد کردن این مواد نیستند.
اقتصاد معاصر: وضعیت کسانی که برای گرفتن کمکهای غذایی به مراکز محدود تحت کنترل اسرائیل و آمریکا تلاش میکنند، چطور است؟
در مسیر رسیدن به مراکز توزیع غذا که اسرائیل آنها را با همکاری آمریکا در جنوب نوار غزه ایجاد کرده، تاکنون نزدیک به ۹۰۰ فلسطینی به ضرب گلوله نظامیان صهیونیست کشته شدهاند. حتی در مناطقی مثل المواصی در خانیونس، جایی که نزدیک به یک میلیون آواره در آن ساکناند، بیش از ۱۰۰ روز است که هیچ غذایی وارد نشده است.
اسرائیل عملا این نقاط توزیع را به میدانهای مرگ تبدیل کرده و حتی پلیس و نیروهای حافظ امنیت را که وظیفهشان حمایت از مردم بود، هدف قرار داده است. حدود ۹۵۰ نفر از نیروهای پلیس و امنیت غذایی هم کشته شدهاند. متاسفانه، در این میان، جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی نه فقط هیچ اقدام واقعی نکردهاند، بلکه با بیانیههای بیاثر و سیاستهای دوگانه، عملا شریک این جنایات شدهاند. اسرائیل و آمریکا مسؤول مستقیم کشتار مردم در صفهای توزیع کمکهای بشردوستانه هستند. ما خواهان تحقیقات بینالمللی فوری درباره چگونگی توزیع این کمکها و تبدیل آن به ابزار مرگ هستیم. آنچه در غزه رخ میدهد، مهندسی قحطی و جنگ تمامعیار علیه زندگی است.
اقتصاد معاصر: آیا حتی امکان خرید غذا هم وجود ندارد؟
خرید غذا به امری غیرممکن تبدیل شده است. جنگ و محاصره همه سرمایه مردم را بلعیده است. قیمتها هم وحشتناک است؛ قیمت هر کیلوگرم آرد به ۷۰ شکل (۵۰ دلار) رسیده، در حالی که قبل جنگ فقط سه شکل قیمت داشت و نان به رویایی دستنیافتنی تبدیل شده است. شکر که قبلا یک کیلوگرم از آن دو شکل بوده، اکنون به گرم فروخته میشود؛ یک دلار برای هر گرم یعنی ۱۰۰۰ دلار برای هر کیلوگرم. قیمت سبزیجات اگر پیدا شود، از دو دلار برای هر عدد شروع میشود. نرخ فقر به بالای ۹۵ درصد رسیده و ۹۸ درصد مردم به کمکهای بشردوستانه متکی هستند، چون دیگر هیچ راه درآمد و حقوقی برای مردم باقی نمانده است.
اقتصاد معاصر: راه رسیدن به کمکها چگونه است؟
مردم با بدنهای نحیف و جانهای خسته باید حداقل ۶ کیلومتر راه را پیاده طی کنند تا شاید بتوانند یک کیسه آرد یا چند کنسرو از مرکز کمکها بگیرند. این تازه اگر دست خالی برنگردند یا اصلا زنده برگردند، چون نظامیان صهیونیست به شکل هدفمند به سمت مردم گرسنه آتش میگشایند. امروز ۱۱۶ فلسطینی تنها در یک روز، بر اثر تیراندازی نیروهای اشغالگر به شهادت رسیدند، از جمله ۳۸ نفر که فقط برای گرفتن کمک غذایی رفته بودند. دو نفر هم از دیروز فقط به خاطر سوءتغذیه شهید شدند. مدیر بیمارستان شفاء گفته که قحطی به سطحی رسیده که همه گروههای سنی را فرا گرفته است. آنها می گویند دیگر غذایی برای بیماران و پرسنل ندارند و هر روز بر تعداد مبتلایان به سوءتغذیه شدید افزوده میشود.
موارد غش و بیهوشی از شدت گرسنگی در سراسر نوار غزه در حال افزایش است. دیروز دو زن و یک کودک را به چشم خودم دیدم که در خیابان از شدت ضعف و گرسنگی غش کردند.
اقتصاد معاصر: چرا وضعیت تخریب خانهها در نوار غزه توسط ارتش رژیم صهیونیستی شدت گرفته است؟ آیا این تخریبها و محاصرهها فقط به جنگ مربوط میشود؟
اسرائیل از همان ابتدای جنگ دست به نابودی کامل خانهها زد. حالا این تخریبها به یک پروژه برنامهریزیشده به اسم «سقف روی زمین» تبدیل شده که رسانههای اسرائیلی هم دربارهاش نوشتهاند. اسرائیل حتی پیمانکاران را برای ویرانکردن خانهها با دستمزد استخدام میکند؛ هرچه خانه بیشتری ویران کنند، پول بیشتری میگیرند. این دیگر حتی جنگ نیست؛ این یک نسلکشی شهری است. بیش از ۲۲۳ هزار واحد مسکونی کاملا تخریب شده، ۱۳۴ هزار واحد غیرقابل سکونت است، ۲۱۲ هزار واحد جزئی آسیب دیدهاند. ۲۸۸ هزار خانواده بیخانمان شدهاند. بیش از ۲ میلیون نفر بهزور آواره شدهاند. از ۱۳۵ هزار چادر، ۱۱۷ هزار تا دیگر قابل استفاده نیست. ۲۶۱ مرکز اسکان موقت هدف حمله قرار گرفته است.
رفح ۸۹ درصد ساختمانهایش با خاک یکسان شده، بیتحانون از نقشه محو شده، ۷۸ درصد غزه یا کاملا نابود شده یا شدیدا آسیب دیده، خانیونس کاملا ویران شده و شرق نوار غزه از شجاعیه تا دیرالبلح، تصویری است شبیه به بعد از زلزله، با این تفاوت که این کار یک ارتش است. این محو سیستماتیک حافظه، هویت و جغرافیاست. آنها نمیخواهند فقط مردم را از خانههایشان بیرون کنند، بلکه میخواهند هر اثری از وجودشان را از بین ببرند؛ از مدرسه تا مسجد، از خانه تا قبر.
اقتصاد معاصر: سازمان ملل چرا اقدامی برای رساندن غذا انجام نمیدهد؟
برنامه جهانی غذا وابسته به سازمان ملل با توقف توزیع کمکها، شریک جنایت اسرائیل در گرسنگیدادن مردم غزه شده است. این برنامه هرگونه تلاش و ابتکار برای واردکردن غذا را رد کرد و سکوتش در برابر مسؤولیت اسرائیل، باعث شد که مردم ما مسؤول هرجومرج معرفی شوند. نحوه توزیع کمکهای غذایی باعث شهادت تعداد زیادی از مردم ما شد. رفتار اتحادیه اروپا و نهادهای بینالمللی هم نشان داد که آنها شریک اصلی در گرسنگیدادن به مردم ما هستند.
برنامه اسرائیل ایجاد یک شهر به اصطلاح بشردوستانه در رفح اما با هدف کوچاندن اجباری مردم به آنجاست اما همه می دانند نقشه اسرائیل چیست و از همینرو خواهان رفتن به آنجا نیستند. این اولین باری نیست که اسرائیل میخواهد مردم را فریب دهد تا از شمال غزه به طور کامل به جنوب غره کوچ کنند و دیگر اجازه بازگشتشان به شهر و روستاهیشان را ندهد اما هر بار با آتش بس نتوانسته کاری کند و مردم به شهرهایشان بازگشتند.
پیشتر اسرائیل به واسطه یاسر ابوشباب که از مزدوران این رژیم است تلاش داشت مردم را ترغیب کند به منطقه الشوکه در شرق شهر رفح در جنوب نوار غزه کوچ کنند و به آنها وعده تامین آب و غذای کافی را داده بود اما مردم فریب نخوردند به اعتقاد من پیروزی طرف مذاکره کننده فلسطینی در مخالفت با ماندن اسرائیل در محور موراگ این نقشه تاسیس شهر انسانی را هم ناکام خواهد گذاشت.
هدف اصلی از این طرح، اسکان بیش از ۶۰۰ هزار نفر از مردم آواره جنوب غزه است؛ کسانی که خانههایشان ویران شده و اکنون در مناطق مواصی خانیونس پناه گرفتهاند؛ مناطقی که خودشان نیز تحت حملات منظم تخریب قرار دارند. این به اصطلاح «شهر انساندوستانه» قرار است نخستین گام از پروژهای بزرگتر باشد به نام طرح «سه جزیره»، که در چارچوب آن اسرائیل تلاش دارد تمام ساکنان غزه را در نوارهای غربی متمرکز کند و مناطق شرقی را تا عمق ۳ تا ۹ کیلومتر به نوار حائل نظامی تبدیل نماید. این یعنی اشغال عملی بیش از ۷۵ درصد خاک غزه.
بیتردید این پروژه همراستا با همان سیاست دیرینه اشغالگران برای کوچاندن فلسطینیان است. آنها به خوبی میدانند که شرایط زندگی در این «شهرهای موقت» به شدت دشوار خواهد بود و مردم دیر یا زود از آنها گریزان خواهند شد. اسرائیلیها امیدوارند که با فراهم کردن مسیرهای خروج، موجی از مهاجرت به بیرون از غزه ایجاد کنند؛ همان چیزی که همواره آرزویش را داشتهاند، یعنی تخلیه تدریجی غزه از ساکنانش اما ما یقین داریم، همانطور که پروژههای گذشتهشان به خاطر ایستادگی مردم فلسطین شکست خورد، این نقشه هم راه به جایی نخواهد برد. ارتباط فلسطینیها با سرزمینشان ریشه در ایمان و عقیدهشان دارد، نه در رفاه موقت یا شرایط سخت. آنها بارها با خون و جان خود، این حقیقت را به جهانیان نشان دادهاند که دفاع از خاکشان برایشان یک وظیفه مقدس است و حاضر نیستند به هیچ قیمتی از آن دست بکشند.
در پایان، پیام شما به جهانیان چیست؟
غزه امروز در آستانه مرگ جمعی است و جهان نظارهگر. گرسنگی به حکم اعدام مردم غزه تبدیل شده، اعدامی که مقابل دوربینها اجرا میشود. غزه امروز نه به ترحم، بلکه به توقف نسلکشی و شکستن محاصره نیاز دارد، به تصمیمی بینالمللی که جلوی این فاجعه را بگیرد.
غزه فرو نمیریزد، حتی اگر زیر خاک مدفون شود. شهری که نابود میشود، خود را در حافظه بازماندگانش میسازد. خانه در غزه فقط از سنگ نیست؛ از تعلق، از حافظه، از سرسختی ساخته شده است و هر ویرانهای، سندی است بر جنایت اشغالگر و نشانی است از حیات سرسخت مردم این سرزمین.