
چرا ناترازی برق صرفا مساله اوجبار نیست؟

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در سالهای اخیر، موضوع ناترازی برق به یکی از چالشهای راهبردی کشور تبدیل شده است. با این حال در بسیاری از تحلیلها و گزارشهای رسمی، ناترازی صرفا به صورت اختلاف لحظهای میان تولید و تقاضای برق (ناترازی توان) بیان میشود؛ در حالی که این شاخص تصویر دقیقی از وضعیت تامین برق ارائه نمیدهد اما در مقابل، ناترازی انرژی که نمایانگر کسری تجمیعی برق در بازههای زمانی مشخص (ساعتی، روزانه یا فصلی) است، از دقت بیشتری برخوردار بوده و مبنای واقعگرایانهتری برای تحلیل وضعیت موجود به شمار میرود.
بدین جهت لازم است تصویری جامعتر و دقیقتر از وضعیت وخیم ناترازی برق در کشور ارائه کرد. تحلیل و بررسی این مساله، امکان هدفگذاری دقیقتر در توسعه ظرفیت تولید، مدیریت مصرف و سیاستگذاریهای موثر برای افزایش تابآوری شبکه برق را فراهم میسازد.
به طور کلی تقاضای برق کشور به سه ناحیه «بار پایه»، «بار میانی» و «اوج بار» قابل تفکیک است که هریک ویژگیهای مشخص و عملکرد متفاوتی در شبکه دارند. بار پایه به سطحی از تقاضای برق اطلاق میشود که در تمامی ساعات سال به طور مداوم وجود دارد و تامین آن برای شبکه حیاتی است. ناحیه اوج بار نیز زمانی که شبکه با بیشترین میزان تقاضا مواجه میشود، وجود دارد که فقط حدود ١٠ درصد از کل ساعات سال را شامل میشود و عمدتا به دورههای خاصی مانند روزهای گرم تابستان مربوط است.
ناحیه اوجبار به دو بخش مجزا تقسیم میشود؛ ناحیه «غیر بحرانی» که با ظرفیت عملیاتی قابل تامین است و ناحیه «بحرانی» که شدیدترین شرایط عدم توازن میان تولید و مصرف را دربردارد و فقط در حدود ٢ درصد از ساعات سال بروز پیدا میکند.
ناحیه بارمیانی هم بین نواحی اوج بار و بار پایه قرار داد و با نوسانات محدود روزانه، بخش عمدهای از مصرف پایدار و پیشبینیپذیر را تشکیل میدهد. براساس دادههای ثبت شده، بررسی دادههای مربوط به ناترازی تولید و تقاضای برق در سال ١٤٠٣ نشان میدهد که درمجموع طی ۱۰۸۶ ساعت، میزان تقاضای برق از حداکثر تولید این سال فراتر رفته است. از این مقدار نیز حدود ١٧٥ ساعت به ناحیه «بحرانی اوج بار» اختصاص دارد و ٧٠٣ ساعت از ناترازیها مربوط به ناحیه «غیربحرانی اوج بار» است. درنهایت هم ٢٠٨ ساعت از ناترازیها در دورههای بارمیانی ثبت شده است.
در حال حاضر گسترش ناترازی برق به ناحیه بارمیانی که پیشتر از تعادل پایدار بین تولید و مصرف برخوردار بوده، بیانگر وضعیتی نگرانکننده در الگوی بهرهبرداری از شبکه و زنگ خطری جدی برای پایداری شبکه برق کشور است.
اگرچه حذف کامل ناترازی سالیانه که درمجموع معادل ۱۰۸۶ ساعت است، نیازمند افزایش ظرفیت تولید به میزان ۱۶۸۸۸ مگاوات در چارچوب سرمایهگذاریهای کلان است اما بررسیها نشان میدهد که با احداث فقط ۹۲۲۵ مگاوات ظرفیت جدید (معادل ٥٥ درصد از ظرفیت مورد نیاز)، میتوان ٩١١ ساعت از زمانهایی که شبکه برق با ناترازی مواجه است را حذف کرده و بازه زمانی ناترازی را به ١٧٥ ساعت کاهش داد. این ١٧٥ ساعت باقیمانده هم مربوط به ناحیه بحرانی اوجبار است که با برنامههای مدیریت مصرف میتوان آن را مدیریت کرد.
اولویت نخست؛ رفع ناترازی
در این مسیر اولویت نخست در کاهش ناترازی، رفع ناترازی در بخش بارمیانی است که نیازمند احداث حدود ۱۸۴۶ مگاوات ظرفیت جدید بوده که منجر به حذف ٢٠٨ ساعت از مجموع ساعات ناترازی سالیانه خواهد شد. با توجه به توزیع زمانی این ناترازی طی ساعات ١٨ الی ٢٤ باید اظهار داشت در این ناحیه برای کاهش ناترازی برق نیروگاههای خورشیدی کارایی ندارند. از اینرو تبدیل نیروگاههای گازی موجود به سیکل ترکیبی بدون اینکه نیاز به سوخت جدید ایجاد شود، راهکاری بهینه برای افزایش راندمان تولید برق جهت رفع ناترازیهای موجود محسوب میشود.
با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از ناترازی مربوط به ناحیه «غیربحرانی اوج بار» در بازه زمانی ١٠ صبح الی ١٨ است، بخشی از ظرفیت جدید مورد نیاز را میتوان از طریق منابع خورشیدی تامین کرد. تحلیل دادههای واقعی شبکه برق کشور نشان میدهد که در ساعات اوجبار تابستانی، هریک درجه افزایش دمای هوا منجر به افزایش ۱۵۵۰ مگاواتی در تقاضا میشود. این بدان معناست که با فرض ساخت ۹۲۲۵ مگاوات ظرفیت جدید (به منظور برآوردن حداکثر نیاز تقاضا در ٩١١ ساعت از ایام ناترازی)، فقط با مدیریت وکاهش تقاضای ناشی از ٢ درجه افزایش دما، میتوان تا ١٥٠ ساعت از ١٧٥ ساعت ناترازی در ناحیه بحرانی اوجبار را برطرف کرد.
براساس بررسیهای به عمل آمده، مطابق با توضیحات مطروحه مهمترین راهکارهای سیاستی به شرح ذیل پیشنهاد میشود:
توسعه هدفمند ظرفیت تولید نیروگاهی: با توجه به پراکندگی الگوی زمانی ناترازی در طول شبانهروز و وابستگی بیش از ٩٠ درصدی ظرفیت تولید برق کشور به گاز و سوختهای مایع، لازم است احداث نیروگاههای جدید براساس رویکردی جامع و هماهنگ انجام شود. این رویکرد باید شامل بررسی دقیق الگوی زمانی ناترازی، ارزیابی ظرفیتها، محدودیتهای منابع مختلف و هدفگذاری برای تنوعبخشی به سبد تولید برق شود.
توسعه ابزارهای مدیریت تقاضا: به کارگیری سیاستهای پاسخگویی بارمصرفی، جابهجایی بار به ساعات کممصرف و قراردادهای تعدیلبار ازجمله راهکارهای موثر برای کنترل ناحیه بحرانی اوجبار و کاهش نیاز به ظرفیتسازی گسترده درنظر گرفته میشود.
ارتقای بهرهوری انرژی در بخش خانگی: با توجه به سهم بالای تجهیزات سرمایشی در زمان اوج مصرف، اجرای مواردی نظیر سختگیری در استاندارد ساخت تجهیزات سرمایشی انرژیبر، جایگزینی کولرهای پرمصرف با نمونههای پربازده و اصلاح رفتارمصرفی (اجتناب از مصارف غیرضروری در زمان پیک روزانه)، در کاهش بارمصرفی برق موثر خواهد بود.
بازنگری در توسعه صنایع پرمصرف انرژی: توسعه بیضابطه این صنایع در شرایط محدودیت زیرساختهای تولید مانند گاز، برق و آب از عوامل تشدید ناترازی بوده و نیازمند سیاستگذاری دقیق، مکانیابی بهینه و الزام به سرمایهگذاری در حوزه نیروگاههای خودتامین است.
پیشبینی اقلیم و راهبردهای تطبیقی: با توجه به نوسانات بارندگی و گرمایش اقلیم، طراحی برنامههای تولید باید برپایه سناریوهای اقلیمی واقعگرایانه انجام شود تا ریسک وابستگی به منابع آسیبپذیر نظیر نیروگاههای آبی کاهش پیدا کند.