به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، وی رویکرد تجاری تقابلی را در پیش گرفته و موجب هشدارهای کارشناسان داخلی نسبت به پیامد سیاستهای آن شده است. این امر میتواند به آشفتگی اقتصادی جهانی و انزوای ایالات متحده در سیستم تجارت بینالمللی شود که تاکنون خود ترامپ آن را نادیده گرفته است.
آمریکا یکی از برجستهترین حامیان تجارت آزاد و مروج اقتصاد باز جهانی بود اما اکنون سیاستهای حمایتگرایانه سخت مبتنی بر اعمال تعرفههای گمرکی بالا و مذاکره مجدد در مورد توافقنامههای تجاری بر اساس شرایط کاملا آمریکایی را اتخاذ میکند.
این تغییرات نگرانیهایی را در میان شرکای تجاری ایالات متحده ایجاد کرده است، زیرا بسیاری از کشورها شروع به ارزیابی مجدد روابط اقتصادی خود با واشنگتن کرده و به دنبال یافتن جایگزینهای دیگر به ویژه روسیه و چین کردهاند. نمونه بارز این امر در پرونده اوکراین و رویکرد ترامپ به آن را میتوان مشاهده کرد.
دونالد ترامپ با رویکردی تقابلی وارد دوره دوم ریاست جمهوری خود شد. یکی از بحث برانگیزترین تصمیماتی که ترامپ شروع به اجرای آن کرده، اعمال تعرفههای گمرکی بالا بر شرکای تجاری اصلی ایالات متحده است اما طنز ماجرا در این واقعیت نهفته است که این سیاستها که ترامپ ادعای محافظت از اقتصاد آمریکا را دارد، احتمالا در واقعیت منجر به نتایج وارونه شده و به شهروندان آمریکایی آسیب میزند.
ترامپ با کاهش رقابت خارجی تلاش کرده تا از صنایع آمریکا محافظت کند اما این امر را نادیده میگیرد که کاهش رقابت منجر به افت بازده تولید و ضعف نوآوری میشود. این سیاستها مشابه رویکرد جمال عبدالناصر در مصر است که تعرفههای گمرکی بالا برای حمایت از صنایع داخلی وضع و نتیجه آن ظهور صنایع بیکیفیت بود که قادر به رقابت در سطح جهانی نبودند.
ایالات متحده با اعمال عوارض گمرکی بر واردات، اشتباه مشابهی را تکرار میکند که منجر به موارد زیر میشود:
مورد اول: افزایش هزینههای تولید در داخل ایالات متحده، زیرا شرکتها باید قیمتهای بالاتری را برای مواد اولیه و قطعات وارداتی بپردازند.
مورد دوم: افزایش قیمتها برای مصرفکننده آمریکایی که منجر به افزایش تورم و کاهش قدرت خرید میشود.
مورد سوم: کاهش رقابتپذیری صادرات ایالات متحده، زیرا سایر کشورها تعرفههای مشابهی را بر محصولات ایالات متحده اعمال و توانایی آنها برای دسترسی به بازارهای جهانی را محدود میکند.
ایالات متحده مدتهاست که مدافع قوی تجارت آزاد جهانی و به دنبال ارتقای رقابت و باز بودن اقتصادی بوده اما سیاستهای ترامپ کاملا در تضاد با این اصول است. آمریکا با اعمال تدابیر حمایتی، نقش پیشگامی خود در رهبری اقتصاد جهانی را کنار میگذارد و به کشوری تبدیل میشود که سیاستهای تجاری انزواگرایانه را دنبال میکند و این امر در نهایت خشم متحدان و شرکای اقتصادی آن را برمی انگیزد و ضربه بزرگی به لیبرال دموکراسی غربی محسوب میشود.
به باور کارشناسان، در سطح بینالمللی سیاستهای ترامپ روابط اقتصادی و سیاسی با کشورهای متحد را تضعیف میکند، زیرا برخی کشورها به دنبال جایگزینهایی برای تجارت غیر از ایالات متحده هستند که میتواند به کاهش نفوذ آمریکا در سطح جهانی منجر شود.
در جبهه داخلی نیز شهروند آمریکایی که به امید بهبود وضعیت اقتصادی از ترامپ حمایت میکردند، خود را با افزایش قیمتها و کاهش فرصتهای شغلی در بخشهای متاثر از تعرفهها مشاهده میکنند که احتمالا به مرور زمان منجر به فرسایش حمایت مردمی از ترامپ شود.
اگر ترامپ به اجرای سیاستهای حمایتگرایانه خود بدون بررسی آثار منفی آن ادامه دهد، احتمالا آمریکا با رکود اقتصادی فزاینده و از دست دادن تدریجی جایگاه اقتصادی جهانی خود مواجه شود. این سیاستها به جای حمایت از اقتصاد باعث تضعیف آن میشود، مگر اینکه دولت آمریکا قبل از اینکه خیلی دیر شود، جهتگیری تجاری و اقتصادی خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. اخیرا خود وی هم اذعان داشت که برنامه جامع اقتصادی او احتمالا به آشفتگی کوتاهمدت منجر شود.
سیاستهای تجاری جدید دونالد ترامپ، احتمالا منجر به تغییرات عمده در اقتصاد جهانی میشود. دولت فعلی ترامپ با دولت قبلی وی متفاوت است. اگرچه شباهتهایی در اجرای تعرفهها وجود دارد اما این بار اهداف و راهبردها بیشتر متوجه نظام تجارت چندجانبه جهانی است. ترامپ قصد دارد به جای پایبندی به سازمان تجارت جهانی و بلوکهای بزرگ اقتصادی، یک سیستم اقتصادی مبتنی بر توافقات دوجانبه را تحمیل کند.
این سیاستها بسیاری از کشورها را وادار میکند تا استراتژیهای تجاری خود با ایالات متحده را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند، زیرا برخی از کشورها، به ویژه در آسیای جنوب شرقی مانند ویتنام، شروع به یافتن معاملات جدیدی کردهاند که دسترسی مستمر به بازار ایالات متحده را تضمین میکند. در واقع، این امر باعث میشود تا کشورها با احتیاط شدید به سیاست جدید آمریکا نزدیک شوند.
تعرفههای گمرکی جدید احتمالا بر زنجیرههای عرضه جهانی تاثیر منفی بگذارد، زیرا اکنون بازارها به دلیل درگیریهای ژئوپلیتیکی مانند جنگ روسیه و اوکراین و تنشها در خاورمیانه از آشفتگی رنج میبرند و این سیاستها عدم اطمینان پیش روی اقتصاد جهانی را افزایش میدهد.
کشورهایی مانند ویتنام از اولین جنگ تجاری بین واشنگتن و پکن سود زیادی بردند، زیرا صادرات آنها به آمریکا پس از اعمال تعرفه بر محصولات چینی افزایش یافت اما اکنون به دنبال مذاکره با دولت آمریکا برای اطمینان از ادامه این دستاوردها هستند. از سوی دیگر، اتحادیه اروپا در موقعیت بسیار متفاوتی نسبت به کشورهای جنوب شرقی آسیا قرار دارد، زیرا متعهد به فعالیت به عنوان یک بلوک واحد از طریق کمیسیون اروپا است؛ به این معنی که هرگونه مذاکره تجاری با ایالات متحده باید در سطح اتحادیه اروپا به عنوان یک کل انجام شود، نه در سطح هر کشور جداگانه. اتحادیه اروپا ناگزیر برای یافتن منابع انرژی جایگزین برای جبران کمبود گاز روسیه بوده و واردات گاز طبیعی مایع از ایالات متحده را آغاز کرده اما در مقایسه با قیمتهای روسیه با هزینههای بالاتری مواجه است.
سیاست چماق و هویج ترامپ، کشورهای اروپایی را در موقعیت دشواری قرار میدهد، زیرا آنها در تلاش هستند تا بدون رویارویی مستقیم با واشنگتن راه میانهای پیدا کنند اما در عین حال اعمال تعرفههای بیشتر آمریکا به واکنشهای تلافیجویانه اتحادیه اروپا منجر خواهد شد.
باید توجه داشت که ترامپ به عنوان یک تاجر، سیستم تجاری چندجانبه را ترجیح نمیدهد، بلکه بیشتر به دنبال مذاکره مستقیم با هر کشور به صورت جداگانه است که در این میان کشورهای آسیای جنوب شرقی مزیت بیشتری میدهد، زیرا هر کشوری میتواند توافق جداگانهای با ایالات متحده منعقد کند که منافع اقتصادی خاصی را برای خود به دست آورد، در حالی که اتحادیه اروپا این انعطاف را ندارد.
برخی از کشور آسیای جنوب شرقی مانند ژاپن و ویتنام، قبلا به دنبال ترتیبات دوجانبه با دولت ترامپ برای اطمینان از رسیدن محصولاتشان به بازار ایالات متحده هستند که نشان دهنده تغییر در شیوه تجارت جهانی است.
هرچند ایالات متحده بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است اما اعمال تعرفههای بیشتر و مجبور کردن شرکای تجاری به مذاکره مجدد بر اساس شرایط سخت آمریکایی، میتواند منجر به پیامدهای غیرمنتظره شود.
ترامپ به شرکای تجاری کلیدی خود مانند کانادا و مکزیک مهلت کوتاهی داد اما این امر احتمالا برای تکمیل مذاکرات پیچیده کافی نباشد. با این حال، برخی کشورها شروع به حرکت سریع برای حفظ موقعیت خود در رژیم تجاری جدید کردهاند. سیاستهای تجاری ترامپ احتمالا در کوتاهمدت دستاوردهای اقتصادی برای ایالات متحده به همراه داشته باشد اما در بلندمدت منجر به افزایش تنشهای تجاری جهانی شود.
عدم قطعیت ناشی از این سیاستها ممکن است برخی کشورها را به یافتن جایگزینهای اقتصادی برای کاهش وابستگی آنها به آمریکا سوق دهد که بر موقعیت آمریکا در نظام اقتصادی جهانی تاثیر منفی میگذارد.