به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ شعار سال ۱۴۰۴ با عنوان «سرمایهگذاری در تولید» نویدبخش تحولی در اقتصاد ایران است اما در بخش کشاورزی، این تحول بدون توجه به زنجیره ارزش، ناقص خواهد ماند.
زنجیره ارزش کشاورزی که از کاشت بذر تا فرآوری و عرضه محصول به بازار را در بر میگیرد، نه فقط قلب تپنده تولید پایدار است، بلکه پاشنه آشیل آن نیز محسوب میشود.
زنجیره ارزش کشاورزی، فرآیندی است که در آن هر حلقه –تولید، برداشت، ذخیرهسازی، فرآوری، بستهبندی و توزیع– باید به صورت یکپارچه عمل کند تا ارزش افزوده خلق شود. در ایران اما، این زنجیره بیشتر شبیه یک پازل ناتمام است. برای مثال سالانه بیش از ۳۰ درصد گوجهفرنگی تولیدی در خوزستان به دلیل نبود سردخانه و صنایع تبدیلی از بین میرود، در حالی که همین محصول میتوانست به رب گوجه صادراتی تبدیل شود و ارزآوری کند. این پارادوکس نشان میدهد که سرمایهگذاری صرف در تولید، بدون تکمیل زنجیره، به هدررفت منابع منجر میشود.
ضعف زیرساختهای لجستیکی یکی از چالشهای کلیدی است. نبود سیستم حملونقل سردخانهدار و جادههای مناسب، محصولات را پیش از رسیدن به بازار فاسد میکند. در سال ۱۴۰۳، گزارشها نشان داد که ۲۰ درصد خرمای تولیدی جنوب به دلیل تاخیر در حملونقل، کیفیت صادراتی خود را از دست داده است.
کمبود صنایع تبدیلی نیز دومین چالش کلیدی محسوب میشود. ایران با تولید سالانه ۵ میلیون تن سیب، ظرفیت تبدیل شدن به قطب تولید آبمیوه و کمپوت را دارد اما کمتر از ۱۰ درصد این محصول فرآوری میشود. سرمایهگذاری در این حوزه به دلیل هزینه بالا و نبود بازار تضمینشده، جذابیت کافی برای بخش خصوصی ندارد.
پراکندگی و خردهمالکی نیز از دیگر چالشها تلقی میشود. ۷۰ درصد مزارع ایران کمتر از ۵ هکتار هستند. این پراکندگی، امکان تجمیع محصول و ورود به زنجیرههای صنعتی را دشوار کرده و هزینههای تولید را بالا میبرد.
یکی دیگر از چالشها، سیاستگذاری ناهماهنگ است. یارانهها و حمایتها اغلب به تولید اولیه محدود میشوند و حلقههای بعدی مثل فرآوری و بازاریابی، از دایره توجه خارج ماندهاند. این مساله باعث میشود محصولی که در مزرعه سودآور است، در بازار جهانی رقابتی نیست.
همچنین نبود دادهمحوری، از دیگر چالشها است. فقدان سیستمهای اطلاعاتی برای تحلیل تقاضای بازار و پیشبینی تولید، سرمایهگذاران را در تاریکی نگه داشته است. مثلا افزایش کاشت زعفران بدون توجه به اشباع بازارهای جهانی، سودآوری این محصول را کاهش داده است.
با وجود این چالشها، زنجیره ارزش کشاورزی ایران پر از فرصتهای بکر است. سرمایهگذاری در سردخانههای هوشمند که با انرژی خورشیدی کار میکنند، میتواند عمر محصولات را تا ۶ ماه افزایش دهد و ضایعات را به صفر نزدیک کند یا توسعه استارتاپهای کشاورزی که با نرمافزارهای بومی، تولیدکنندگان را مستقیم به خریداران متصل میکنند، میتواند واسطهها را حذف و سود را به جیب کشاورز بازگرداند.
تجربه موفق تعاونیهای لبنی در مراغه که با سرمایهگذاری در خط تولید پنیرهای خاص، صادرات به ترکیه را آغاز کردهاند، نشان میدهد که تکمیل زنجیره، نه یک هزینه، بلکه یک سرمایهگذاری سودآور است.
به اعتقاد کارشناسان بخش کشاورزی، یکی از پیشنهادهای راهبردی برای بازسازی زنجیره، ایجاد شهرکهای زنجیره ارزش است. در واقع تاسیس مناطق ویژه کشاورزی که تولید، فرآوری و بستهبندی را در یک مکان متمرکز کند، میتواند گامی موثر باشد.
مشوقهای مالی هدفمند، از دیگر پیشنهادات است که میتوان با اختصاص وامهای کمبهره به پروژههای صنایع تبدیلی و لجستیک، به جای تمرکز صرف بر کشت، گامی موثر در این مسیر برداشت.
دیجیتالیسازی زنجیره هم دیگر راهکار تلقی میشود که میتوان با راهاندازی سکوهای ملی برای اتصال تولیدکنندگان به بازار و تحلیل دادههای تقاضا، آن را اجرا کرد.
یکی دیگر از پیشنهادات، اصلاح ساختار مالکیت است که تشویق ادغام مزارع کوچک در قالب تعاونیها برای کاهش هزینهها و افزایش قدرت چانهزنی، برای اجرایی شدن آن پیشنهاد میشود.
آموزش زنجیرهمحور نیز از دیگر راهکارها محسوب میشود که تربیت نیروی انسانی برای مدیریت حلقههای مختلف، از مزرعه تا صادرات، میتوان به اجرایی شدن آن کمک کند.