به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ بازار خودرو در ایران سالهاست با بحرانهای عمیقی دست به گریبان است. اختلاف فاحش قیمت بین کارخانه و بازار آزاد، فعالیت گسترده دلالان و سوداگران و عرضه نامنظم خودروها، دسترسی مصرفکنندگان واقعی به خودرو با قیمت منصفانه را به امری دشوار تبدیل کرده است.
در این میان، طرح عرضه خودرو در بورس کالا بار دیگر به عنوان راهکاری برای ساماندهی این بازار پرآشوب مطرح شده است. خودروسازان اعلام کردهاند که حذف دلار ۴۵،۰۰۰ تومانی و الزام به تامین ارز از سامانه نیما، فروش خودرو با قیمتهای دستوری را برایشان زیانده کرده و ادامه این وضعیت میتواند صنعت خودروسازی را با بحرانی جدی مواجه کند. اما آیا عرضه خودرو در بورس کالا میتواند این مشکلات را حل کند؟ پاسخ بله است اما فقط به شرط رعایت شروط دقیق و حسابشده! بدون اجرای این شروط، این طرح نه فقط به بهبود وضعیت بازار منجر نمیشود، بلکه ممکن است به ابزاری برای سودجویی دلالان یا انحصارطلبی خودروسازان تبدیل گردد.
صنعت خودروسازی ایران در سالهای اخیر با مشکلات متعددی مواجه بوده است. افزایش هزینههای تولید، از جمله بالا رفتن قیمت مواد اولیه، قطعات وارداتی و نرخ ارز، در کنار حذف یارانه ارزی و الزام به تامین ارز از سامانه نیما، خودروسازان را در تنگنای مالی قرار داده است.
فروش خودرو با قیمتهای دستوری که گاهی حتی هزینههای تولید را پوشش نمیدهد، منجر به زیانهای کلان برای شرکتهای خودروسازی شده است. به گفته کارشناسان، ادامه این روند میتواند به توقف تولید و تشدید بحران در بازار خودرو منجر شود.
عرضه خودرو در بورس کالا به عنوان راهکاری برای حل این معضل پیشنهاد شده است. این روش با تعیین قیمت بر اساس عرضه و تقاضا، امکان کشف قیمت واقعی خودرو را فراهم میکند. این رویکرد نه فقط میتواند سودآوری تولید را برای خودروسازان تضمین کند، بلکه با ایجاد شفافیت در فرآیند قیمتگذاری، اختلاف قیمت بین بازار آزاد و کارخانه را کاهش دهد.
حامیان این طرح معتقدند که عرضه در بورس کالا میتواند دلالی و سوداگری را مهار کرده و به تنظیم بازار کمک کند اما موفقیت این طرح به اجرای دقیق سازوکار و رعایت شروط مشخص بستگی دارد.
در این روش، خودروها از طریق سامانه بورس کالا عرضه میشوند. برای هر خودرو یک قیمت پایه تعیین میشود که معمولا بر اساس هزینههای تولید و حاشیه سود معقول محاسبه میشود. خریداران اعم از مصرفکنندگان واقعی یا نمایندگان فروش، با ارائه پیشنهاد قیمت در فرآیند مزایده شرکت میکنند. در نهایت، خودرو با قیمت کشفشده، یعنی بالاترین قیمت پیشنهادی در چارچوب عرضه و تقاضا، به فروش میرسد. تفاوت بین قیمت پایه و قیمت کشفشده به عنوان سود این فرآیند شناخته میشود.
با این حال، یکی از مسائل جنجالبرانگیز در این طرح، نحوه تقسیم این سود است. خودروسازان اصرار دارند که کل سود حاصل از کشف قیمت به آنها تعلق گیرد اما منتقدان معتقدند این رویکرد نمیتواند به اهداف تنظیم بازار کمک کند و حتی ممکن است به افزایش قیمتها در بازار آزاد منجر شود. برای موفقیت این طرح، باید سازوکاری طراحی شود که منافع همه ذینفعان، از جمله مصرفکنندگان و اقتصاد کشور، را در نظر بگیرد.
برای اینکه عرضه خودرو در بورس کالا به نتیجه مطلوب برسد و از تبدیل شدن به فرصتی برای سودجویی جلوگیری شود، باید شروط زیر با دقت و جدیت اجرا شوند:
شرط اول؛ توزیع عادلانه سود حاصل از کشف قیمت: اختصاص کل سود حاصل از کشف قیمت به خودروسازان، با هدف تنظیم بازار همخوانی ندارد و ممکن است به افزایش قیمتها در بازار آزاد منجر شود. برای رفع این مشکل، پیشنهاد میشود سود به صورت عادلانه تقسیم گردد. ۳۰ درصد به خودروسازان برای پوشش هزینههای تولید و تامین سود معقول، ۳۰ درصد به بخش تحقیق و توسعه (R&D) برای بهبود کیفیت خودروها و تقویت نوآوری در صنعت و ۳۰ درصد به توسعه زیرساختهای حملونقل عمومی برای کاهش فشار بر بازار خودرو و ارتقای خدمات عمومی. این تقسیمبندی، تعادل بین منافع خودروسازان، مصرفکنندگان و جامعه را برقرار میکند و مانع از انحصار سود توسط خودروسازان میشود.
شرط دوم؛ تعهد به عرضه منظم و شفاف: یکی از ریشههای اصلی آشفتگی در بازار خودرو، عرضه نامنظم و غیرشفاف توسط خودروسازان است که به تقاضای کاذب و نوسانات قیمتی دامن میزند. برای رفع این معضل، خودروسازان باید ملزم شوند در ابتدای هر سال، برنامهای دقیق و شفاف برای عرضه خودروها ارائه کنند. این برنامه باید شامل تعداد، نوع خودرو و قیمت پایه برای عرضههای مشخص (مانند آخرین دوشنبه هر ماه) باشد. عرضه منظم و برنامهریزیشده نه فقط از التهابات قیمتی جلوگیری میکند، بلکه اعتماد عمومی به این فرآیند را تقویت میکند.
شرط سوم؛ نظارت دقیق و جریمههای بازدارنده: برای اطمینان از پایبندی خودروسازان به تعهداتشان، دستگاههای نظارتی باید مقررات سختگیرانهای وضع کنند. در صورت تخطی از برنامه عرضه یا هرگونه سوءاستفاده در فرآیند کشف قیمت، جریمههای سنگین و بازدارندهای باید اعمال شود. این جریمهها باید به گونهای طراحی شوند که خودروسازان نتوانند با بهانههایی مانند کمبود قطعات یا مشکلات تولید، از تعهدات خود شانه خالی کنند. همچنین، نظارت دقیق بر فرآیند مزایده در بورس کالا برای جلوگیری از دستکاری قیمتها یا سوءاستفادههای احتمالی ضروری است.
عرضه خودرو در بورس کالا میتواند مزایای متعددی به همراه داشته باشد. شفافیت در فرآیند قیمتگذاری، کاهش نقش واسطهها و دلالان و امکان خرید خودرو با قیمت منصفانهتر برای مصرفکنندگان واقعی. این روش همچنین انگیزه خودروسازان برای ادامه تولید با سود معقول را تقویت میکند، کیفیت خودروها را از طریق سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه بهبود میبخشد و با تخصیص منابع مالی به حملونقل عمومی، زیرساختهای شهری را تقویت میکند.
با وجود مزایای بالقوه، این طرح با چالشهای جدی نیز مواجه است. عدم توافق بر سر تقسیم سود میتواند اجرای طرح را با مشکل مواجه کند. عدم تعهد خودروسازان به عرضه منظم ممکن است بازار را دچار نوسانات بیشتری کند و اعتماد عمومی را از بین ببرد. همچنین بدون نظارت کافی، سود این طرح ممکن است به جیب دلالان سرازیر شود و تاثیری بر کاهش قیمتها در بازار آزاد نداشته باشد.
عرضه خودرو در بورس کالا میتواند راهکاری موثر برای تنظیم بازار خودرو، کاهش اختلاف قیمت بین بازار آزاد و کارخانه و مهار دلالی باشد اما موفقیت آن به اجرای دقیق شروط پیشنهادی و نظارت سختگیرانه بستگی دارد. توزیع عادلانه سود، تعهد به عرضه منظم و شفاف و نظارت قوی بر عملکرد خودروسازان، پیشنیازهای غیرقابل اجتناب این طرح هستند.
بدون رعایت این شروط، این روش نه فقط به کاهش قیمتها منجر نخواهد شد، بلکه ممکن است به ابزاری برای سودجویی تبدیل شود و مصرفکنندگان عادی را بار دیگر از دسترسی به خودرو با قیمت مناسب محروم کند. با اجرای صحیح این طرح و ایجاد تعادل بین منافع خودروسازان، مصرفکنندگان و اقتصاد کشور، میتوان به بازاری شفافتر، عادلانهتر و پایدارتر برای خودرو امیدوار بود.