اقتصاد معاصر-محمدحسین کشاورزی، دانشپژوه کشاورزی: در پی درگیریهای نظامی اخیر و تجربه آتشبس شکننده، بحث «پدافند غیرعامل در حوزه امنیت غذایی» بار دیگر به عنوان یکی از مهمترین مولفههای تابآوری ملی مطرح شده است. تجربه ۱۲ روز جنگی، نشان داد که در نبردهای نوین، مرز میان جبهه نظامی و زیرساختهای غیرنظامی به شدت باریک شده و دشمن، بدون هیچ پایبندی به موازین بینالمللی، اهدافی نظیر بیمارستانها و حتی مراکز امدادرسانی را مورد حمله قرار داده است.
با چنین سابقهای، میتوان انتظار داشت که در جنگهای احتمالی آینده، زیرساختهای حیاتی تامین غذا و آب نیز از تیررس حملات مصون نمانند.
در شرایطی که جنگ به مرزهای امنیت زیستی کشور کشیده میشود، نمیتوان به سیاستهای فعلی تامین کالاهای اساسی که عمدتا متکی بر واردات، ذخایر متمرکز و لجستیک آسیبپذیر است، اتکا کرد.
اگر در آینده، تاسیساتی چون سیلوهای غلات، مخازن روغن، کارخانجات صنایع غذایی یا خطوط انتقال آب هدف قرار گیرند، کشور در عرضه کالاهای اساسی دچار مشکل خواهد شد. اینجاست که باید پدافند غیرعامل نه به عنوان یک موضوع نظامی، بلکه به مثابه یک راهبرد توسعه پایدار و امنیتی در حوزه کشاورزی و غذا بازتعریف شود.
یکی از مهمترین نقاط ضعف امنیت غذایی ایران، وابستگی زیاد به واردات برخی اقلام حیاتی نظیر دانههای روغنی، خوراک دام، برنج و حتی گندم در برخی سالهاست. این وابستگی، نه فقط در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی، بلکه در شرایط جنگ نظامی نیز میتواند به پاشنه آشیل کشور تبدیل شود. هرگونه اختلال در مسیرهای کشتیرانی، بنادر یا حتی تحریم کشتیهای حملونقل مواد غذایی، میتواند جریان واردات را متوقف کند.
از سوی دیگر، ذخایر کالای اساسی عمدتا در سیلوها و سردخانههای بزرگ و متمرکز در شهرهای بزرگ نگهداری میشوند؛ این بدان معناست که آسیب به چند مرکز خاص، کل زنجیره امنیت غذایی کشور را فلج میکند. این تمرکز، برخلاف اصول پدافند غیرعامل، سطح آسیبپذیری را افزایش داده و تابآوری ملی را کاهش میدهد.
برای برونرفت از این وضعیت، چند راهبرد همافزا باید در دستور کار نهادهای امنیتی و بخش کشاورزی قرار گیرد:
تمرکززدایی ذخایر غذایی: توزیع متوازن ذخایر کالاهای اساسی در مناطق مختلف کشور، به ویژه در مراکز کمتر در معرض تهدید مستقیم نظامی، باید به صورت فوری بازنگری و اجرا شود. انبارهای کوچکتر در شهرهای مختلف، ضریب اطمینان ملی را افزایش میدهد.
افزایش سهم تولید داخل: خودکفایی نسبی در اقلامی نظیر دانههای روغنی، غلات، برنج و شکر باید نه فقط به عنوان هدفی اقتصادی، بلکه به عنوان هدفی امنیتی در اولویت قرار گیرد. برنامههای توسعه کشاورزی قراردادی، تامین بذرهای مقاوم، تقویت زنجیره ارزش داخلی و جلوگیری از خامفروشی نهادهها از اجزای این رویکرد است.
پدافند روانی با ابزار تهدید متقابل: همانگونه که دشمن، زیرساختهای غذایی ما را تهدید میکند، ما نیز باید با شناسایی نقاط آسیبپذیر اسرائیل در حوزه امنیت غذایی، تهدید متقابل را به عنوان ابزار بازدارندگی در دستور کار قرار دهیم. فهرستی از تاسیسات آبشیرینکن، سیلوهای ذخیره گندم و بنادر وارداتی اسرائیل، میتواند نقش بازدارنده موثری ایفا کند.
در دنیای امروز، جنگها دیگر فقط با توپ و تانک پیش نمیروند. تهدید ترکیبی که ترکیبی از جنگ نظامی، اقتصادی، سایبری، روانی و زیستی است، امنیت غذایی کشورها را به خط مقدم نبرد تبدیل کرده است. ایران، با توجه به تجربیات گذشته و تهدیدات فعلی، باید با رویکردی فرابخشی، امنیت غذایی را بخشی از پدافند غیرعامل بداند.
سازمانهای متولی نظیر وزارت جهاد کشاورزی، ستاد پدافند غیرعامل، قرارگاه امنیت غذایی و مراکز علمی-تحقیقاتی باید با همافزایی، نقشه راهی برای تابآوری غذایی کشور در برابر تهدیدات چندلایه طراحی و اجرایی کنند. چنین مسیری، نه فقط حفظ امنیت غذایی، بلکه حفظ انسجام ملی در شرایط خاص را نیز تضمین خواهد کرد.