اقتصاد معاصر-محسن فاطمی، پژوهشگر اقتصاد: در اواخر خرداد و اوایل تیر ۱۴۰۴، جمهوری اسلامی ایران با حمله نظامی محدود اما پرتنش اسرائیل مواجه شد که به مدت ۱۲ روز ادامه یافت و به شرایطی موسوم به نیمهجنگی بین دو کشور منجر شد. این وضعیت امنیتی خاص و پیچیده، میتواند پیامدهای جدی اقتصادی به ویژه در حوزه تجارت خارجی و زنجیره تامین کشور به همراه داشته باشد.
به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خاص ایران و وابستگی قابل توجه به مسیرهای تجاری دریایی و زمینی، هر گونه اختلال یا تهدید در این مسیرها میتواند به سرعت بر جریان کالاها و خدمات اثرگذار باشد. با توجه به اهمیت بالای تجارت خارجی و زنجیره تامین در ساختار اقتصادی ایران، به ویژه در شرایط فشار تحریمها و محدودیتهای لجستیکی، هرگونه اختلال در جریان کالا و خدمات میتواند اثرات منفی قابل توجهی بر تولید، صادرات و معیشت مردم داشته باشد.
از اینرو بررسی دقیق چالشها و فرصتهای پیش رو در این زمینه و یافتن راهکارهای مناسب برای متنوعسازی مسیرهای تجاری، از اهمیت حیاتی برخوردار است.
ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود از مسیرهای متنوعی برای تجارت خارجی بهرهمند است که شامل مسیرهای دریایی، زمینی و هوایی میشود. بخش قابل توجهی از صادرات نفت و کالاهای غیرنفتی از طریق بنادر استراتژیک خلیج فارس مانند بندر امام خمینی و بندر شهید رجایی انجام میشود. همچنین مسیرهای زمینی، به ویژه از طریق مرزهای غربی و شمال غربی با کشورهای عراق، ترکیه و حوزه قفقاز، سهم مهمی در حملونقل کالاهای صادراتی و وارداتی دارند. حملونقل هوایی، اگرچه سهم کمتری در حجم کل تجارت دارد اما برای کالاهای خاص و حمل سریع مورد استفاده قرار میگیرد.
با وجود آن که در حال حاضر ایران در شرایط نیمهجنگی یا شبهجنگی قرار دارد و تنشهای نظامی مستقیم کاهش یافته اما نااطمینانی امنیتی و ریسکهای منطقهای همچنان مسیرهای تجاری را تحت تاثیر قرار دادهاند. آسیبپذیری زیرساختهای حملونقل، نگرانی از اختلال احتمالی در بنادر و مسیرهای زمینی و افزایش هزینههای بیمه و حملونقل ناشی از شرایط خاص امنیتی کنونی، چالشهایی را پیش روی زنجیره تامین قرار داده است.
این وضعیت سبب شده که جریان کالاها با تاخیرهای لجستیکی همراه باشد و هزینههای کلی حملونقل افزایش یابد. همچنین، این شرایط موجب شده تا شرکای تجاری با احتیاط بیشتری در تعامل با ایران عمل کنند و ضرورت برنامهریزی برای تنوعبخشی مسیرهای صادرات و واردات بیش از پیش احساس شود. مدیریت هوشمندانه این چالشها و یافتن راهکارهای جایگزین، کلید حفظ پایداری تجارت خارجی ایران در شرایط فعلی است.
شرایط نیمهجنگی که ایران در آن قرار دارد، مجموعهای از چالشهای پیچیده و چندلایه را پیش روی تجارت خارجی کشور قرار داده است. نخستین و مهمترین چالش، خطرات امنیتی و تهدیدات احتمالی به زیرساختهای حیاتی ترابری و بنادر است. در چنین فضایی، امکان آسیبدیدگی یا محدود شدن عملکرد بنادر اصلی کشور، به ویژه بندر شهید رجایی و بندر امام خمینی افزایش یافته و این موضوع میتواند به ایجاد اختلالهایی در فرآیند صادرات و واردات کشور منجر شود.
همزمان با این تهدیدات، هزینههای حملونقل نیز افزایش یافته است. بیمه کشتیها و محمولهها به دلیل ریسکهای بالاتر در مسیرهای دریایی و زمینی، گرانتر شده و این هزینههای اضافی به بخش تولید و صادرات تحمیل میشود. به علاوه، نااطمینانی در وضعیت امنیتی باعث شده که شرکتهای لجستیکی و حملونقل، برای کاهش ریسک، مسیرهای جایگزین و تدابیر حفاظتی پرهزینهای اتخاذ کنند که همه این موارد به هزینههای نهایی کالا افزوده میشود.
از سوی دیگر، دسترسی ایران به بازارهای سنتی و مسیرهای تجاری متداول، از جمله مسیر دریایی کانال سوئز و بنادر مهم منطقه خلیج فارس، تحت فشار است. محدودیتهای امنیتی و سیاسی در این مسیرها، باعث کاهش انعطافپذیری تجارت خارجی شده و وابستگی به چند مسیر خاص، ریسک کلی زنجیره تامین را افزایش داده است.
چالش دیگری که اهمیت زیادی دارد، مشکلات مرتبط با مبادلات مالی و انتقال پول است. تحریمهای بینالمللی، همراه با وضعیت امنیتی خاص کنونی، پیچیدگیهای قابل توجهی در انجام تراکنشهای مالی بینالمللی ایجاد کرده و فرایند تجارت را دشوارتر ساخته است. این مسائل، به ویژه در انتقال درآمدهای صادراتی و تامین مالی واردات، اثرگذار بوده و مانع توسعه پایدار تجارت شده است.
در نهایت، تاثیر روانی و سیاسی این شرایط بر شرکای تجاری داخلی و خارجی نیز غیرقابل چشمپوشی است. نگرانیهای امنیتی، عدم قطعیتهای سیاسی و ریسکهای احتمالی موجب شده که برخی سرمایهگذاران و شرکتها با احتیاط بیشتری به روابط تجاری با ایران نگاه کنند که این موضوع میتواند به کاهش حجم معاملات و کاهش تنوع بازارهای صادراتی بیانجامد.
با وجود محدودیتهایی که شرایط نیمهجنگی بر تجارت خارجی ایران وارد کرده، این وضعیت به نوعی فرصتی برای بازنگری و بازتعریف راهبردهای تجاری و لجستیکی کشور تبدیل شده است. یکی از نیازهای اساسی در این برهه، تنوعبخشی به مسیرهای ترانزیتی و بازارهای هدف است. کاهش تمرکز بر مسیرهای مرسوم و سنتی، میتواند ریسکهای امنیتی و لجستیکی را کاهش دهد و زنجیره تامین را در برابر شوکهای احتمالی مقاومتر کند.
در این راستا، تقویت همکاریهای منطقهای با کشورهای همسایه مانند عراق، ترکیه، ارمنستان، روسیه و کشورهای آسیای میانه از اهمیت فزایندهای برخوردار است. این تعاملات نه فقط به توسعه مسیرهای زمینی جایگزین کمک میکند، بلکه امکان بهرهبرداری از کریدورهای جدید را برای صادرات و واردات فراهم میسازد. سرمایهگذاری در زیرساختهای راهآهن شمالی و مسیرهای جادهای مرتبط، میتواند این فرصتها را به واقعیت تبدیل کند و دسترسی ایران به بازارهای متنوعتر را تسهیل نماید.
از سوی دیگر، شرایط فعلی ضرورت تمرکز بیشتر بر افزایش صادرات کالاهای غیرنفتی و محصولات با ارزش افزوده بالا را بیش از پیش آشکار کرده است. این اقدام میتواند نقش ایران را در بازارهای جهانی تقویت کند و به کاهش وابستگی اقتصادی به نفت کمک نماید.
همچنین، به کارگیری فناوریهای نوین دیجیتال، مانند بلاکچین و سامانههای هوشمند مدیریت زنجیره تامین، فرصتی برای کاهش وابستگی به حملونقل فیزیکی و مقابله با ریسکهای ناشی از ناپایداری امنیتی فراهم کرده است. این فناوریها امکان بهینهسازی فرایندها و افزایش شفافیت را فراهم میکنند و میتوانند به بهبود عملکرد تجارت خارجی در شرایط پیچیده کنونی کمک کنند.
در شرایط نیمهجنگی فعلی، یکی از ضرورتهای اصلی برای حفظ ثبات و توسعه تجارت خارجی ایران، تنوعبخشی به مسیرهای صادرات و واردات است. در این راستا، توجه ویژه به توسعه و نوسازی زیرساختهای ترانزیتی داخلی و مرزی ضروری به نظر میرسد. ارتقا ظرفیت بنادر مهم، بهبود زیرساختهای فرودگاهی و گسترش شبکه راهآهن، به خصوص در مسیرهای شمالی و مناطق مرزی، میتواند جریان کالاها را روانتر کرده و آسیبپذیریها را کاهش دهد.
علاوه بر این، گسترش همکاریهای منطقهای و فراملی برای ایجاد کریدورهای امن و پایدار اهمیت بالایی دارد. تعامل مستمر با کشورهای همسایه و شرکای تجاری میتواند به تضمین امنیت مسیرها کمک کرده و انعطافپذیری زنجیره تامین را افزایش دهد، به ویژه در شرایطی که ریسکهای سیاسی و امنیتی همچنان بر منطقه سایه افکندهاند.
از سوی دیگر، به کارگیری فناوریهای نوین در حوزه لجستیک و مدیریت زنجیره تامین، مانند بلاکچین و هوش مصنوعی، فرصتهای جدیدی برای بهینهسازی فرایندها، افزایش شفافیت و کاهش هزینهها فراهم میآورد. این فناوریها در شرایط پیچیده کنونی میتوانند ابزار موثری برای مدیریت بهتر ریسکها و بهبود کارایی باشند.
در بُعد سیاستگذاری، تشویق شرکتهای صادراتی به تنوعبخشی بازارها و محصولات از طریق ارائه مشوقها و تسهیلات مالی، میتواند نقش مهمی در کاهش تمرکز و افزایش تابآوری اقتصاد ایفا کند. توسعه اقتصاد دیجیتال و تجارت الکترونیکی نیز به عنوان مکملی برای تجارت سنتی، فرصتهایی را برای دسترسی بهتر به بازارهای جهانی و کاهش وابستگی به مسیرهای فیزیکی فراهم میکند.
در نهایت، مدیریت ریسک و طراحی بیمههای تخصصی برای مقابله با تهدیدهای امنیتی و لجستیکی، یکی از ابزارهای کلیدی برای افزایش آمادگی فعالان اقتصادی در مواجهه با چالشهای موجود است. این اقدامات میتوانند به کاهش پیامدهای منفی احتمالی کمک کرده و پایداری تجارت خارجی را تضمین کنند.
شرایط نیمهجنگی کنونی، مجموعهای از چالشهای پیچیده را برای تجارت خارجی ایران ایجاد کرده که از جمله آنها میتوان به تهدید زیرساختهای ترابری، افزایش هزینههای لجستیکی و محدودیت در دسترسی به بازارهای سنتی اشاره کرد. در عین حال، این وضعیت فرصتی برای بازاندیشی در راهبردهای تجاری و تمرکز بر تنوعبخشی مسیرها و بازارها فراهم آورده است.
بنابراین، اتخاذ رویکردی فعال و استراتژیک در تنوعسازی مسیرهای صادرات و واردات، به عنوان یک ضرورت اساسی مطرح میشود. تحقق این هدف مستلزم هماهنگی منسجم بین نهادهای اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک است تا بتوان ساختارهای امن و پایدار برای تجارت خارجی ایجاد کرد.
سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختهای ترانزیتی و بهرهگیری از فناوریهای نوین مانند بلاکچین و هوش مصنوعی، نقش مهمی در افزایش کارایی و تابآوری زنجیره تامین ایفا میکند.
در نهایت، سیاستگذاریهای بلندمدت و پایدار باید در دستور کار قرار گیرد تا ضمن کاهش آسیبپذیریها، زمینه تقویت و تثبیت اقتصاد ایران را در مواجهه با ناپایداریهای منطقهای فراهم کند و دوام تجارت خارجی کشور را تضمین نماید.