اقتصاد معاصر-محمدامین امینزاده، کارشناس حوزه حسابرسی بخشعمومی: دیگر دوران حسابرسی متکی بر کاغذ و نمونهگیریهای محدود به سر آمده است. امروزه همزمان با تحولات گسترده فناورانه، هوش مصنوعی به عنوان یک بازیگر اصلی در حال تغییر چهره حرفه حسابرسی است. این تغییر تنها در ابزارها و سرعت عملیات خلاصه نمیشود، بلکه بنیادهای کیفیت، قابلیت اعتماد و حتی ماهیت قضاوت حرفهای در این حوزه را دگرگون کرده است.
در کانون این تحول، توانایی منحصر به فرد هوش مصنوعی در پردازش و تحلیل بیسابقه دادهها قرار دارد. یک سامانه هوشمند میتواند در زمانی بسیار کوتاه، میلیونها تراکنش مالی را بررسی کند، الگوهای پنهان و غیرعادی را شناسایی کرده و نقاط پرریسک را با دقتی بالا به حسابرس نشان دهد. این قابلیت نه فقط احتمال کشف خطاها و تقلبها را به شکل چشمگیری افزایش میدهد، بلکه عمق درک حسابرس از کسب و کار مشتری و ریسکهای آن را به سطحی کاملا جدید ارتقا میبخشد.
یکی از مهمترین تاثیرات این فناوری، تقویت قابل توجه «کنترلهای داخلی» در سازمانها است. هوش مصنوعی میتواند به صورت مستمر و در لحظه، بر جریان مالی و عملیاتی نظارت کند و هرگونه انحراف از رویههای استاندارد یا رفتار غیرمتعارف را فورا شناسایی و گزارش کند. تصور کنید سامانهای بتواند صحت اسناد را بررسی، موجودی انبارها را به طور خودکار گردشگیری یا حتی احتمال بروز بحرانهای مالی را ماهها زودتر پیشبینی کند. این موارد دیگر در حد طرحهای آیندهنگرانه نیستند، بلکه در حال تبدیل به واقعیتی جاری در بسیاری از مؤسسات پیش رو هستند.
با وجود مزایای غیرقابل انکار، این مسیر با چالشها و نگرانیهای مهمی نیز همراه است. هزینه اولیه پیادهسازی و نگهداری این سامانهها میتواند برای بسیاری از مؤسسات کوچک و متوسط تبعات سنگین داشته باشد. مساله عمیقتر، «اتکای بیش از حد» به خروجی ماشین و تضعیف «قضاوت حرفهای» است. «آیا نسل جدید حسابرسان که در آغوش فناوری پرورش مییابند، توانایی پرورش حس تشکیک حرفهای و بینش لازم را حفظ خواهند کرد؟» و «آیا در نهایت این فناوری جایگاه انسان را به عنوان نهاییترین مرجع تصمیمگیری زیر سوال خواهد برد؟»
پاسخ به این پرسشها، تا حد زیادی به ویژگیهای فردی حسابرسان و آمادگی مؤسسات بستگی دارد. موفقیت در این عصر جدید، برای کسانی خواهد بود که بتوانند میان توانمندیهای خارقالعاده ماشین و قضاوت انسانی، توازنی هوشمندانه برقرار کنند. حسابرس آینده باید هم بر فناوریهای نوین مسلط باشد و هم مهارتهای تحلیلی، ارتباطی و اخلاق حرفهای خود را تقویت کند.
جالب توجه است که این تحول، تقاضا برای مهارتهای کاملا جدیدی را در بازار کار ایجاد کرده است. امروزه تسلط بر نرمافزارهای تحلیلی، درک مفاهیم علم داده و حتی آشنایی با اصول اولیه کدنویسی، به مزیتهای رقابتی مهمی برای حسابرسان تبدیل شدهاند. این امر دانشگاهها و مراکز آموزشی را ناگزیر کرده تا با سرعت هرچه بیشتر، سرفصلهای درسی و برنامههای آموزشی خود را با این نیازهای نوین هماهنگ کنند. آموزشهای مستمر و توانمندسازی نیروی انسانی برای همگامی با این تحولات نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر برای بقای حرفه است.
از سوی دیگر، این تحولات پرسشهای جدی را نیز در زمینه حکمرانی، استانداردها و اخلاق حرفهای مطرح میکند. استانداردهای حسابرسی فعلی عمدتا حول محور نمونهگیری و تستهای محدود طراحی شدهاند. با امکان بررسی جامع تمامی تراکنشها توسط هوش مصنوعی، «آیا این استانداردها نیاز به بازنگری اساسی ندارند؟» مسؤولیت نهایی در قبال اظهارنظر حسابرسی که با کمک هوش مصنوعی صادر شده، بر عهده کیست؟ آیا حسابرس توسعهدهنده الگوریتم است یا خود سامانه؟ اینها پرسشهایی هستند که نهادهای حرفهای و قانونگذار باید هرچه سریعتر برای آنها پاسخهای شفاف و کارآمد بیابند.
در پایان باید پذیرفت که هوش مصنوعی یک موج گذرا یا یک ابزار ساده نیست، بلکه یک جریان تحولآفرین و پایدار است. مؤسساتی که خود را با سرعت با آن سازگار کنند از مزایای بیشماری چون دقت بالاتر، کارایی عملیاتی بهتر، کاهش ریسک و افزایش اعتماد ذینفعان برخوردار خواهند شد. انقلاب هوش مصنوعی در حسابرسی نه فقط متوقف شدنی نیست، بلکه شتابی فزاینده دارد. پرسش اصلی این نیست که آیا این تحول را بپذیریم یا خیر، بلکه این است که ما به عنوان یک فرد، یک مؤسسه یا یک حرفه چگونه میخواهیم برای این آینده اجتنابناپذیر آماده شویم و چگونه میتوانیم از آن برای خلق ارزشی بیشتر و ساختن نظامی شفافتر و قابل اعتمادتر بهره بگیریم.