اقتصاد کلان

اقتصاد کلان

بانک

صنعت

کشاورزی

راه و مسکن

اقتصاد بین الملل

انرژی

بازرگانی

بورس

فناوری

سیاست و اقتصاد

کارآفرینی و تعاون

بازار

چند رسانه ای

۱۶/مهر/۱۴۰۴ | ۱۳:۴۹
۱۳:۴۶ ۱۴۰۴/۰۷/۱۶

کشت فراسرزمینی؛ کلید امنیت غذایی ایران در عصر بحران آب

در شرایطی که سایه بحران آب، کاهش بارندگی و رشد جمعیت بر سر بخش کشاورزی ایران سنگینی می‌کند، راهبرد «کشت فراسرزمینی» به یکی از مهم‌ترین گزینه‌های سیاست‌گذاران برای تامین پایدار مواد غذایی تبدیل شده است.
کد خبر:۳۵۶۲۰

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ کشاورزی ایران سال‌هاست با واقعیتی غیرقابل انکار روبه‌رو شده و آن کمبود آب و کاهش بهره‌وری زمین‌های زراعی است. بخش بزرگی از منابع زیرزمینی کشور تخلیه شده و دشت‌های فراوانی در وضعیت بحرانی فرونشست قرار دارند. در چنین شرایطی، تداوم کشت محصولات پرآب‌بر در داخل کشور دیگر نه اقتصادی بوده و نه زیست‌پذیر محسوب می‌شود.

کشت فراسرزمینی، راهی است برای انتقال تولید به سرزمین‌هایی که از نظر منابع آبی، زمین حاصلخیز و اقلیم مناسب، ظرفیت‌های بیشتری دارند. در این مدل، ایران با اجاره یا خرید زمین در کشورهای دیگر، کشت محصولات مورد نیاز خود را به ‌صورت مستقیم مدیریت و از این طریق، بدون فشار به منابع داخلی، نیاز غذایی جمعیت رو به رشد را تامین می‌کند.

این سیاست، در واقع پاسخی هوشمندانه به پدیده‌ای جهانی به نام «آب مجازی» است که به معنی انتقال غیرمستقیم آب از کشوری به کشوری دیگر از طریق مبادله محصولات کشاورزی است. در نتیجه، به ‌جای مصرف میلیاردها مترمکعب آب در داخل کشور، ایران می‌تواند همان میزان آب را در قالب واردات محصول از مزارع خود در خارج از مرزها «وارد» کند.

تجربه جهانی و درس‌هایی برای ایران

در دهه اخیر، بسیاری از کشورهای پیش‌رو در حوزه امنیت غذایی، کشت فراسرزمینی را به ‌عنوان بخشی از استراتژی ملی خود اجرا کرده‌اند. چین با سرمایه‌گذاری در میلیون‌ها هکتار زمین در آفریقا و آمریکای جنوبی، توانسته تا امنیت غذایی جمعیت میلیاردی خود را تضمین کند. ژاپن و کره‌جنوبی نیز با تکیه بر شرکت‌های بزرگ، زمین‌هایی در اندونزی، روسیه و برزیل اجاره کرده‌اند تا مواد اولیه صنایع غذایی و خوراک دام خود را تامین کنند.

کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز با وجود اقلیم بیابانی، در سال‌های اخیر پروژه‌های گسترده‌ای در سودان، اتیوپی و پاکستان راه‌اندازی کرده‌اند. این کشورها با ترکیب سرمایه، فناوری و دیپلماسی، زنجیره‌ای پایدار از تولید تا واردات ایجاد کرده‌اند که در زمان بحران‌های جهانی، دسترسی آنها به غلات و گوشت را تضمین می‌کند.

ایران نیز در سال‌های اخیر، مطالعاتی برای الگوبرداری از تجربه چین و کره‌جنوبی انجام داده و در کشورهایی مانند برزیل، قزاقستان و گویان، طرح‌هایی برای کشت محصولات اساسی آغاز کرده اما در مقایسه با کشورهای موفق، سهم ایران از این عرصه همچنان اندک است و موانع ساختاری، مسیر توسعه آن را کند کرده‌اند.

چالش‌های پنهان در مسیر اجرا

با وجود ظرفیت بالای کشت فراسرزمینی، اجرای آن در ایران با چند مانع اساسی روبه‌روست. نخستین چالش، نبود زیرساخت حقوقی و توافق‌نامه‌های جامع دوجانبه با کشورهای میزبان است. در غیاب چارچوب‌های قانونی روشن درباره مالکیت زمین، بیمه محصولات و انتقال ارز، فعالان اقتصادی ریسک بالایی را متحمل می‌شوند.

دومین مانع، ضعف در دیپلماسی اقتصادی است. بسیاری از کشورهایی که ظرفیت بالایی برای همکاری دارند، نیازمند روابط سیاسی پایدار و اعتماد متقابل هستند. در حالی که سیاست خارجی ایران هنوز سازوکار منسجمی برای حمایت از پروژه‌های اقتصادی در خارج ندارد، بسیاری از فرصت‌ها به‌ سادگی از دست می‌رود.

چالش سوم، کمبود سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است. اجرای پروژه‌های برون‌مرزی نیازمند منابع مالی کلان، دانش مدیریتی و حضور شرکت‌های بزرگ کشاورزی است. در حال حاضر، بیشتر طرح‌های موجود تحت مدیریت نهادهای دولتی و شبه‌دولتی قرار دارند و بخش خصوصی به ‌دلیل نبود حمایت‌های مالی و تضمین‌های لازم، نقش محدودی ایفا می‌کند.

مزایای اقتصادی و زیست‌محیطی

کشت فراسرزمینی تنها راه برای واردات محصول نیست، بلکه مدلی اقتصادی برای صرفه‌جویی در منابع و کاهش هزینه‌های تولید به ‌شمار می‌رود. هنگامی که ایران بتواند تولید را در مزارع اجاره‌ای خود مدیریت کند، هزینه نهایی هر تن محصول نسبت به خرید از بازار جهانی کمتر خواهد بود. حذف واسطه‌ها، کنترل مستقیم بر کیفیت و برنامه‌ریزی تولید از مزایای مهم این الگو است.

از منظر زیست‌محیطی نیز، تاثیر این سیاست بسیار چشمگیر است. تولید یک کیلوگرم ذرت در ایران به بیش از ۱۲۰۰ لیتر آب نیاز دارد. اگر تولید این محصول در کشورهایی با بارندگی بالا انجام شود، میلیاردها مترمکعب از آب زیرزمینی ایران حفظ خواهد شد. این حجم از صرفه‌جویی، می‌تواند در بلندمدت به احیای دشت‌های بحرانی و کاهش فرونشست زمین کمک کند.

همچنین با انتقال کشت‌های پرآب‌بر به خارج، خاک‌های کشور از فشار بیش ‌از حد کاسته می‌شود و امکان تمرکز بر محصولات استراتژیک و صادرات‌محور مانند زعفران، پسته و محصولات باغی فراهم می‌گردد.

اولویت‌های کشت برای ایران

در نقشه راه توسعه کشت فراسرزمینی، تمرکز اصلی ایران بر محصولات اساسی و پرمصرف است. ذرت و کنجاله سویا در صدر این فهرست قرار دارند، چراکه بیش از ۸۰ درصد خوراک دام و طیور کشور به آنها وابسته است. جو نیز به ‌عنوان محصول مکمل، جایگاه مهمی در تامین خوراک دام دارد.

برنج و کلزا از دیگر اولویت‌های ایران در این عرصه هستند. کشت برنج در کشورهایی مانند گویان یا ویتنام می‌تواند به کاهش فشار بر منابع آبی شمال ایران کمک کند. همچنین کلزا، با هدف کاهش وابستگی به واردات روغن نباتی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در صورت مدیریت صحیح این پروژه‌ها، ایران قادر خواهد بود تا بخشی از نیازهای اساسی خود را از طریق زنجیره اختصاصی و قابل پیش‌بینی تامین کند و از نوسانات بازار جهانی و تحریم‌های احتمالی در امان بماند.

چشم‌انداز آینده؛ از سیاست تا اقدام

کشت فراسرزمینی اگرچه در اسناد بالادستی و برنامه‌های توسعه‌ای کشور به‌روشنی ذکر شده اما تا زمانی که سیاست‌گذاری‌ها از سطح شعار به مرحله اقدام نرسند، نمی‌توان انتظار تحول داشت. هماهنگی میان وزارتخانه‌ها، فعال‌سازی دیپلماسی اقتصادی، ایجاد صندوق‌های حمایتی برای سرمایه‌گذاران و تضمین خرید محصولات، از جمله پیش‌شرط‌های موفقیت این راهبرد هستند.

در عین حال، باید نگاه بلندمدت به این پروژه‌ها داشت. کشت فراسرزمینی نه طرحی موقت، بلکه بخشی از سیاست دائمی امنیت غذایی ایران است. در جهانی که تغییرات اقلیمی مرزهای کشاورزی را دگرگون کرده، کشورهایی که امروز زمین‌های حاصلخیز خارج از مرزها را در اختیار می‌گیرند، فردا قدرت واقعی در بازار جهانی غذا خواهند داشت.

در مجموع، کشت فراسرزمینی فرصتی استراتژیک برای ایران است؛ فرصتی که می‌تواند بحران آب را به نقطه آغاز تحولی بزرگ در امنیت غذایی کشور تبدیل کند. اگر دولت بتواند با حمایت هوشمندانه و ایجاد بسترهای حقوقی و مالی، مسیر حضور بخش خصوصی را هموار سازد، ایران خواهد توانست جایگاه خود را در زنجیره جهانی غذا تثبیت کند. 

ارسال نظرات