
سودجویی کسب و کارهای جعلی از انتظارات تورمی و نااطمینانی به اقتصاد

اقتصاد معاصر-احسان قمری، کارشناس اقتصادی: طرح یا بازی پانزی یک طرح سرمایهگذاری با وعده بازگشت سرمایه سریع و زیاد برای سرمایهگذاران اولیه است. این طرح نوعی کلاهبرداری بوده که در آن کلاهبرداران وعده بازگشت سرمایه و سود زیاد و سریع را به سرمایهگذاران میدهند.
در این نوع طرحها، غالبا سود سرمایهگذاران اولیه با پول سرمایهگذاران نسل دوم پرداخت شده و با این روش، اعتماد افراد جلب میشود. این فرآیند آنقدر ادامه پیدا میکند تا در نهایت طراحان اولیه پروژه نتوانند به نسلهای آخری که وارد پروژه شدهاند، سودی پرداخت کنند. اینجاست که دیگر زنجیره کلاهبرداری به خانه آخر خود میرسد و پرونده پروژه بسته خواهد شد.
اسم این سیستم بر اساس اسم چارلز پانزی که برای استفاده از این ترفند در سال ۱۹۲۰، بدنام شده بود انتخاب شده است. عملیات پانزی چنان پولی را به خود جذب کرد که اولین موردی بود که در سراسر ایالات متحده شناخته شد. سیستم پانزی ابتدا بر اساس خرید و فروش همزمان کوپنهای بینالمللی تمبر پستی بود اما وی فورا پول سرمایهگذاران را جهت پشتیبانی پرداخت به سرمایهگذاران قبلی و خودش به کار گرفت.
طرحهای پانزی به دلیل وعده سودهای بالا معمولا سریع رشد می کنند اما این رشد غیرقابل تداوم بوده و در نهایت مجری طرح ممکن است ناپدید شود یا به خاطر فعالیتهای کلاهبردارانه به دام قانون بیفتد.
عواقب ویرانگر طرحهای پانزی فقط به سرمایهگذاران خرد محدود نمیشود، بلکه به اعتماد کلی مردم به سرمایهگذاران نیز آسیب میرساند. این کلاهبرداری معمولا با تبلیغات فریبنده آغاز میشود و سرمایهگذاران را با وعده سودهای بالا جذب میکند. در نهایت، زمانی که تعداد سرمایهگذاران جدید کاهش مییابد و مجری نمیتواند تا سرمایه کافی برای پرداخت سود جذب کند. به همین جهت نیز طرح از هم میپاشد و بسیاری از سرمایهگذاران پول خود را از دست خواهند داد.
آیا نمونههای طرح پانزی زیاد است؟
نمونههای زیادی از طرح پانزی یا طرحهای مشابه آن وجود دارد که با وعده سودهای بالاتر از نرخهای متعارف و سرمایهگذاریهای فاقد ریسک، سرمایههای افراد به ویژه افراد ناآگاه و عوام (که به اصول فعالیتهای اقتصادی آشنایی نداشته و دانش عمیقی از اصول سرمایهگذاری ندارند) را تجمیع کرده و در نهایت و در مدت زمان کوتاهی نسبت به خروج سرمایهها از کشور، اقدام به کلاهبرداری میکند. به عنوان مثال مجموعهای وعده عایدی و سود ۲۰ درصدی برای یک قرارداد ۳۰ روزه را میدهد. طراحان این سیستم سپس سهامهایی را به سرمایهگذاران سادهلوح و ناآگاه خود میفروشد. قاعدتا در ابتدا، فقط تعداد محدودی از سرمایهگذاران و با سرمایه محدود اغوا میشوند. ۳۰ روز بعد، سرمایهگذار، سرمایه اولیه خود را به اضافه ۲۰ درصد سود دریافت میکند. در این موقع، سرمایهگذار انگیزه بیشتری برای سرمایهگذاری با مبلغ بیشتر پیدا کرده و همچنان که اخبار این واقعه منتشر میشود، بقیه سرمایهگذاران از فرصت برای شراکت استفاده میکنند. نکته مهم اینکه بازگشت پول به سرمایهگذاران ابتدایی از محل سرمایهگذاری تازهواردها ( نه از محل سودها) پرداخت خواهد شد.
سیستم در ابتدا به گونهای عمل میکند که سرمایهگذاران اولیه (که مطابق وعده داده شده سود خوبی دریافت کردهاند)، وجوه خود را دوباره در سیستم سرمایهگذاری میکنند. بنابراین، طراحان سیستم، مجبور به پرداخت مبلغ خالص زیادی نیستند.
با گسترش دامنه تبلیغات طرح به وسیله سرمایهگذاران اولیه، طراحان پانزی، تلاش میکنند تا بازپسگیریها را با ارائه پلانهایی (از جمله پرداخت سود بیشتر در ازای نگه داشتن مدت زمان بیشتر وجوه در اختیار اسکومر یا طراح پانزی) به تاخیر بیندازند. اگر تعداد کمی از سرمایهگذاران بخواهند که پول خود را بر اساس موارد اجازه داده شده، پس بگیرند، درخواست آنها فورا انجام میشود که باعث میشود تا این توهم برای تمام سرمایهگذاران دیگر ایجاد شود که سرمایه و سود آنها قابل پرداخت است.
پایان بازی پانزی چیست؟
طراح اولیه یا اسکومر با تمام پولهای باقیمانده سرمایهگذاریها (منهای مبالغی که قبلا به سرمایهگذاران پرداخت شده است) ناپدید خواهد شد. از آنجایی که سیستم به یک جریان مداوم از سرمایهگذاریها نیاز دارد تا سودهای بالاتر را بپردازد، یک بار که سرمایهگذاری کند شود، سیستم زیر وزن خودش شروع به فروپاشی خواهد کرد (هرچه سودها بالاتر باشند، ریسک فروپاشی سیستم بیشتر است). چنان بحرانهایی در امکان نقد شدن، اغلب باعث وحشت عمومی میشود، چراکه افراد بیشتری شروع به درخواست پول خود خواهند کرد.
نیروهای خارجی بازار، باعث میشوند که بسیاری از سرمایهگذاران بخشی یا تمام پول خود را پس بگیرند.
چگونه طرحهای پانزی را تشخیص دهیم؟
وعده نرخ بازگشت سرمایه بالا و بدون ریسک: هیچ طرح سرمایهگذاری کوچک یا بزرگی وجود ندارد که با ریسک همراه نباشد. هرچقدر که امکان سودآوری یک طرح بیشتر باشد، بدون شک ریسک آن هم بالاتر میرود.
بازدهی مداوم و بیش از حد: یک طرح سرمایهگذاری درست، در هر زمینه و بازاری که باشد، همواره فراز و نشیبهای مختلفی را تجربه میکند. هرگاه این استنباط حاصل شد که یک پروژه بدون توجه به شرایط بازار، به صورت مداوم روند مثبتی را تجربه میکند، در سرمایهگذاری در آن باید تردید کرد.
پروژههای غیررسمی و ثبت نشده: رسمی بودن و ثبت شدن یک طرح میتواند درصد اطمینان قابل قبولی درباره صحت آن ایجاد کند. اگر گردانندگان یک پروژه حاضر به معرفی خود نبودند و از هویت جعلی استفاده کردند، باید به پروژه شک کرد. نکته جالب این بوده که یکی از چیزهایی که باعث شده تا افراد، بیتکوین و رمزارزها را یک طرح پانزی بدانند، همین مشخص نبودن خالق اصلی آن است. با این حال، اگرچه بیتکوین و برخی پروژههای ارز دیجیتال سازندگان مشخصی ندارند اما همه پروژهها با گردانندگانی که هویتهای ناشناس دارند، طرح پانزی نیستند. در هر صورت ناشناس بودن گردانندگان، یکی از نشانههایی بوده که میتواند احتمال پانزی بودن پروژه را تقویت کند.
استراتژیهای پیچیده و غیرقابل فهم: هر سرمایهگذاری یا هر طرحی که دنبال سرمایهگذار میگردد، باید یک هدف مشخص و تعریف شده داشته باشد.
مشکل در نقد کردن سرمایه: نقدشوندگی در سرمایهگذاری بسیار مهم است. در واقع یک پروژه سرمایهگذاری هرچقدر نقدشوندگی بالایی داشته باشد، اعتبار بیشتری هم دارد. در یک پروژه معتبر، قاعدتا نباید برای نقد کردن سرمایه دچار مشکل شد.
طرحهای پانزی در ایران
اصولا وضعیت اقتصاد ایران و ساختار ذهنی قریب به اتفاق طبقات متوسط و ضعیف، قابلیت زیادی برای رشد و توسعه طرحهای پانزی را داشته و با توجه به نااطمینانی گسترده نسبت به اوضاع اقتصادی و عملکرد انتظارات در اقتصاد ایران از یکسو و همچنین تبلیغات گسترده طرحهای پانزی و همچنین دیدگاههای کوتاهمدت سرمایهگذاران (که اغلب سرمایههای چندانی نداشته و اسکومرها از همین نکته سو استفاده میکنند) از سوی دیگر، شاهد توسعه این کسبوکارهای جعلی هستیم.
نکته مهم اینکه بسیاری از مجموعههای اسم و رسمدار نیز به صورت خواسته یا ناخواسته وارد طرحهای پانزی یا شبیه آن شده و بعضا بقای خود را با اجرای این طرحها به تعویق میاندازند ولی در نهایت شاهد فروپاشی سیستمی خواهیم بود که طراحان آن چارهای جز اعلام ورشکستگی و اعلام پایان طرح نخواهند داشت که نتیجتا متضرر اصلی، سرمایهگذاران خرد بوده که سرمایه آنها از دست رفته و باید در نهایت عطای سرمایه را به لقایش ببخشند.
شاید بتوان گفت که مهمترین عاملی که موجب گسترش این طرحها میشود و بعضا مجموعههای سرمایهگذار هم ناخواسته (البته این به معنای تطهیر طرحهای پانزی نیست) وارد آن میشوند. تغییرات پی در پی در متغیرهای اقتصادی اصلی، ناشی از عدم وجود اطلاعات و همچنین بحرانها و شوکهای ناخواسته در اقتصاد کلان است که افراد به امید کسب سود در دورههای آتی، در جمعآوری وجوه افراد با یکدیگر رقابت میکنند ولی به علل فوق در برنامهریزیها و پیشبینیهای خود دچار چالش شده و نمیتوانند به تعهدات خود عمل کنند. در این حالت، قریب به اتفاق افراد تا انتهای مسیر بازی پانزی (یعنی تا زمانی که ورود وجوه افراد ادامه دارد) به فعالیت خود ادامه داده و منجر به کلاهبرداریهای بزرگ در اقتصاد میشوند.
در شرایط فعلی اقتصاد ایران، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی اقشار متوسط و ضعیف جامعه، علیالخصوص کارمندان و کارگران در طرحهای شبه پانزی خلاصه شده؛ ضمن آنکه تبلیغات گسترده نظام بانکی در خصوص تشویق به سپردهگذاری با وعده پرداخت وامهای کمبهره، تمایل به اجرای طرحها را به صورت ناخواسته و غیر ارادی افزایش میدهد. به عنوان مثال، افراد نسبت به دریافت وام از یکی از بانکهای عامل اقدام کرده و بعد از پرداخت چند قسط، نسبت به دریافت وامی دیگر و با مبلغ بالاتر از وام قبلی اقدام و سپس با وام دریافتی جدید، وام قبلی را تسویه میکنند و بعضا مابقی را سپرده گذاری کرده و مجددا نسبت به دریافت وام اقدام میکنند.
این چرخه ادامه دارد تا جایی که فرد، امکان پرداخت اقساط خود را نداشته و به بدحسابان نظام بانکی تبدیل میشود. البته این فرد، نهایت سود را از شرایط تورمی داشته، چراکه در شرایط تورمی شاهد توزیع مجدد درآمد از وامدهنده به وامگیرنده هستیم.
مورد دیگری که طرح پانزی را به ذهن متبادر میکند، لاتاری فروش خودروهای داخلی و پروژه واردات خودرو بوده که صرفا از این طرح پانزی، بانکها و خودروسازان استفاده کرده و بقای خود را استمرار میبخشند.
در حوزه توزیع خودروهای داخلی شاهد قرعهکشی، زمانبندی و دریافت وجه خودرو با وعده تحویل در زمانی مبهم (سه ماهه اول یا دوم یا سوم یا چهارم) هستیم که با توجیه سود مشارکت در صورت تاخیر در تحویل خودرو، نسبت به عدم تحویل خودرو در موعد مقرر یا جایگزینی با سایر خودروها اقدام میکند؛ ضمن آنکه با توجه به دولتی بودن این ساختار، امکان به بنبست رسیدن طرح پانزی، وجود ندارد و چرخه دریافت وجوه و تاخیر و جابهجایی خودروها ادامه و استمرار پیدا میکند.
در حوزه واردات خودرو نیز، ثبتنامهای مکرر و بیضابطه و همچنین سپردهگذاری پانصد میلیون تومانی متقاضیان در بانکهای عامل و تاخیر در تحویل خودروهای وارداتی، شائبه اجرای طرح پانزی را تقویت کرده و مشخص نیست که چه رابطهای میان خرید خودروهای وارداتی و وکالتی کردن حساب متقاضیان (که به شدت از سوی بانکهای عامل، تبلیغ میشود) وجود دارد.
جالب اینکه با ترفندهای مختلف، مهلت سپردهگذاری در حسابهای وکالتی را تمدید کرده که نتیجتا دوره آزاد شدن سپردهها نیز به تبع آن، طولانیتر خواهد شد. به نظر میرسد که بانکهای عامل با این روش قصد دارند تا بخشی از ناترازیهای خود را (حداقل برای دوره کوتاهی) مرتفع کرده و پاسخی برای سپردهگذاران خود (که به امید دریافت سود نسبت به سپردهگذاری اقدام کرده یا درخواست خروج سپردههای خود از بانک را داشتهاند) داشته باشند.
مصداق پایانی، طرحهای جدید بانکها بوده که با تبلیغات گسترده و با نامهای جذاب، نسبت به دریافت و بلوکه کردن وجوه سپردهگذاران با وعده اعطای تسهیلات بدون کارمزد یا کمبهره اقدام میکنند که نشانههای قدرتمندی از طرح سوداگرایانه پانزی در آن به چشم میخورد که لازم است در مواجهه به طراحان این طرحها، دقت کافی از سوی افراد مبذول شود.