
سایه سنگین توافق گازی ایران و روسیه بر پروژه خطلوله تاپی

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ هند سومین مصرفکننده بزرگ انرژی جهان پس از ایالات متحده و چین و همچنین چهارمین واردکننده بزرگ گاز طبیعی مایع (LNG) است. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که تقاضای گاز این کشور تا سال ۲۰۴۰ چهار برابر میشود. به دلیل محدودیت عرضه گاز داخلی، هند هماکنون برای حدود ۵۰ درصد از نیاز گاز خود به واردات وابسته است. در حالی که هند استراتژی فعالی را برای تنوع بخشیدن به منابع واردات انرژی خود و تغییر به سمت انرژی پاکتر اجرا کرده است. در این میان، خط لوله تاپی با تضمین عرضه پایدار گاز طبیعی و تعهد هند به کاهش انتشار کربن تا سال ۲۰۷۰، این اهداف را برآورده میکند. همچنین به نگرانیهای هند در مورد تحویل انرژی از طریق نقاط توقف دریایی متزلزل میپردازد که بحرانهای اخیر دریای سرخ، نشاندهنده این امر است.
پروژه خط لوله تاپی، پس از تکمیل تقریبا ۱۱۸۱۴ کیلومتر را پوشش خواهد داد که از میدان گازی گالکینیش ترکمنستان، دومین میدان بزرگ گاز طبیعی جهان آغاز میشود. این خط لوله از ترکمنستان و سپس از هرات و قندهار افغانستان عبور و به کویته و «مولتان» در پاکستان میرود و در نهایت به «فاضلکا» در هند میرسد. این پروژه برای تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی طراحی شده است. از این میزان، هند و پاکستان هر کدام ۱۴ میلیارد متر مکعب و ۵ میلیارد متر مکعب باقیمانده را افغانستان دریافت خواهد کرد. این پروژه برای برآوردن نیازهای انرژی کشورهای مذکور، ایجاد فرصتهای شغلی و کسب درآمد از طریق هزینههای حملونقل در نظر گرفته شد.
خط لوله تاپی میتواند با برآوردن نیازهای انرژی و ایجاد چشماندازهای اقتصادی قابل توجه به افغانستان کمک زیادی کند. پیشبینی میشود که حدود ۱۲۰ هزار شغل ایجاد کند که برای این کشور بحرانزده رقم بالایی است. علاوه بر این، تخمین زده میشود که سالانه بین ۴۵۰ تا یک میلیارد دلار درآمد ترانزیت برای افغانستان ایجاد کند. در همین راستا احتمالا دولت تحت رهبری طالبان، وجه خود را تقویت و سرمایه گذاریهای آینده را از طریق اجرای موفقیتآمیز این پروژه تسهیل کند. علاوه بر این، موقعیت استراتژیک افغانستان به عنوان مجرای بین آسیای جنوبی و آسیای مرکزی، آن را به عنوان یک شرکتکننده محوری در تلاشهای ارتباطی منطقهای تثبیت میکند. این ابتکار نه فقط تجارت فرامرزی و همگرایی را افزایش میدهد، بلکه مزایای اقتصادی پایدار را برای افغانستان تضمین میکند.
با وجود این مزایا، پروژه تاپی در طول سالهای اخیر متوقف شده است. ایده این پروژه به دهه ۱۹۹۰ باز میگردد که شرکتهای نفتی علاقهمند به بهرهبرداری از منابع گاز طبیعی کشورهای آسیای مرکزی بودند. با این حال، بیثباتی در منطقه منجر به تعویق برنامهها شد. در سال ۲۰۰۲، قرارداد جدیدی در مورد خط لوله توسط ترکمنستان، افغانستان و پاکستان امضا شد و در سال ۲۰۰۵، بانک توسعه آسیایی گزارش امکانسنجی خود را ارائه کرد. در سال ۲۰۰۸، هند، پاکستان و افغانستان قرارداد خرید گاز طبیعی از ترکمنستان را امضا کردند و در نهایت در سال ۲۰۱۰ یک قرارداد بین دولتی در عشق آباد ترکمنستان به امضا رسید. اما این پروژه به دلیل عوامل مختلفی مانند، بیثباتی مداوم در افغانستان، روابط نابسامان بین هند و پاکستان، عدم دستیابی به توافق در مورد هزینه انتقال گاز از افغانستان و پاکستان، کمبود بودجه کافی، قابلیت اقتصادی و لجستیک متوقف شده است.
هزینه تخمینی قبلی خط لوله تاپی حدود ۷.۶ میلیارد دلار بود که بر اساس برآوردهای اخیر به حدود ۱۰ میلیارد دلار افزایش یافته است. این پروژه توسط بانک توسعه آسیایی هماهنگ و توسط کنسرسیوم خط لوله TAPI Pipeline Company Limited (TPCL) اجرا میشود که در آن ترکمن گاز (شرکت دولتی گاز ترکمنستان) دارای ۸۵ درصد سهام و سه کشور باقی مانده هر کدام ۵ درصد سهام دارند.
ساخت بخش ترکمنستان در سال ۲۰۱۵ آغاز و در سال ۲۰۱۹ تکمیل شد. ساخت بخش افغانستان بلافاصله پس از تکمیل ترکمنستان به دلیل بیثباتی سیاسی در افغانستان امکانپذیر نبود. در سال ۲۰۲۲، پس از به قدرت رسیدن، رژیم طالبان امنیت خط لوله تاپی را تضمین و یک گروه متشکل از ۳۰ هزار پرسنل امنیتی را برای محافظت از خط لوله در افغانستان انتخاب کرد. در نهایت، ساخت بخش افغان خط لوله در سپتامبر ۲۰۲۴ آغاز شد اما هیچ جزئیاتی در مورد تامین مالی و تکمیل پروژه ارائه نشد.
برخلاف هند که سیاست انتظار و تماشا دارد، پاکستان علاقه شدیدی به این پروژه نشان داده است. در ۸ ژوئن ۲۰۲۳، پاکستان و ترکمنستان طرح مشترکی را برای تسریع در اجرای پروژه خط لوله گاز تاپی با تمرکز بر مطالعات امکان سنجی، تملک زمین و نهایی کردن توافقنامهها امضا کردند.
وابستگی پاکستان به گاز قابل توجه است، زیرا نزدیک به یکسوم گاز آن برای تولید برق استفاده میشود. خط لوله TAPI تامین مداوم گاز طبیعی به پاکستان را تضمین و در نتیجه جایگزین LPG گرانتر خواهد شد. با این پروژه، پاکستان امیدوار است که بخش انرژی را تثبیت کند و قیمت برق را که در سالهای اخیر افزایش یافته و اعتراضات گستردهای را درپی داشته، کاهش دهد.
نگرانی هند
استراتژی «صبر و تماشا» هند در قبال خط لوله تاپی تا حدی به دلیل روابط شکننده آن با پاکستان است. همچنین هند نگران امنیت زیرساختهای خط لوله در افغانستان است. در پاکستان نیز این خط لوله از منطقه بلوچستان که اخیرا افزایش قابل توجهی در حملات تروریستی داشته، عبور خواهد کرد. اگرچه افغانستان تضمینهای امنیتی برای این پروژه ارائه کرده اما حضور مستمر سازمانهای افراطی در این منطقه همچنان یک خطر مهم برای امنیت و ثبات آن است. با توجه به کاهش قیمت انرژی در سالهای اخیر در بازار جهانی انرژی و تولید ارزانتر گاز طبیعی داخلی، هند به دنبال مذاکره مجدد درباره قرارداد خرید و فروش گاز (GSPA) است که توسط چهار کشور عضو در سال ۲۰۱۵ امضا شد.
توافق روسیه و ایران
اخیرا ایران و روسیه در مورد واردات گاز از مسکو به توافق رسیدهاند که براساس برخی اظهار نظرهای رسمی روس، مسیر جمهوری آذربایجان برای آن برگزیده شده است. براساس توافق اولیه، این توافق با صادرات ۲ میلیارد متر مکعب آغاز و سپس به ۵۵ میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت. این رقم بلند پروازانه بسیار بیشتر از کسری گاز ایران بوده و چشمانداز دو کشور برای تبدیل ایران به هاب گازی و ترانزیت از مسیر آن را نشان میدهد.
بدون تردید، در میان همسایگان و کشورهای نزدیک ایران، پاکستان و هند از ظرفیت بالایی برای واردات گاز دارند، به ویژه که خط لوله صادرات گاز به پاکستان در چارچوب خط لوله «صلح» تا مرز دو کشور آماده است. در این راستا خط لوله ایران-پاکستان-هند (IPI) مطرح شد که براساس توافق اولیه قرار بود، فاز نخست این پروژه ۲.۱ میلیارد متر مکعب در سال (۶۰ میلیون متر مکعب در روز) صادر و به طور مساوری بین پاکستان و هند تقسیم شود. در فاز دوم این پروژه، ظرفیت خط لوله به ۱۵۰ میلیون متر مکعب در روز افزایش مییافت که سهم پاکستان از حجم گاز حدود ۶۰ و هند ۹۰ میلیون متر مکعب گاز تعیین شده بود. اما این پروژه نیز به دلایل مختلفی، به ویژه دخالت آمریکا و تحریمهای ایران و همچنین حمایت غرب از تاپی تاکنون متوقف شده است.
بدیهی است که منطقه جنوب آسیا با موانع ژئوپلیتیکی برای پروژه بزرگی مانند خط لوله IPI مواجه است. به جز تجارت دوجانبه، ضرورت توافقهای بلندمدت در صنعت گاز که مبتنی بر ثبات و پارامترهای تجاری از پیش تعیین شده است، این کشورهای مستقل را با مسائلی مواجه میکند که عادت به پرداختن به آن ندارند. این در درجه نخست به دلیل ماهیت خطوط لوله گاز است که وابستگی طولانی مدت ایجاد میکند و تامین کنندگان و مصرف کنندگان را در یک رابطه تقریبا اجتناب ناپذیر درگیر میکند. بنابراین، مشکلات سیاسی منطقهای و ژئوپلیتیکی گستردهتر به دلیل وابستگی و همچنین مسائل ترانزیت، بر مذاکرات خط لوله تاثیر میگذارد. با این وجود، نیاز به توسعه چارچوب استاندارد و شیوهای برای جلوگیری از اختلاف و افزایش امنیت عرضه برای خرید و فروش انرژی تحت حمایت پروتکلهای بینالمللی وجود دارد.
با این وجود و به دلیل موانع امنیتی در پروژه تاپی، احتمالا توافق روسیه و ایران میتواند جایگزین مناسبی برای تاپی باشد. در واقع، اعلام صادرات سالانه ۵۵ میلیارد متر مکعب (آنهم از سوی پوتین) این سیگنال را ارسال میکند که دورنمای این توافق توسعه صادرات گاز به کشورهای همسایه ایران است که احتمالا احیای IPI در اولویت خواهد بود. هرچند اختلاف ژئوپلیتیکی پاکستان و هند در این پروژه نیز پابرجا خواهد ماند اما نقش روسیه به عنوان یکی از تامینکنندگان اصلی انرژی دو کشور و همچنین امنیت سرزمینی ایران، این پروژه را برای دو کشور جنوب آسیا جذاب میکند.