
طنازی میوههای قاچاق در بازار؛ چطور پای میوه اژدها و سرخالوی مژکی به ایران رسید

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در حالی که بسیاری از مردم کشورمان این روزها با چالشهای معیشتی دستوپنجه نرم میکنند و گرانی سیبزمینی و کمبود برخی اقلام غذایی به دغدغهای روزمره تبدیل شده، در گوشهای از پایتخت، بازار میوههای لوکس و قاچاق به شکلی بیسابقه رونق گرفته است.
از لیچی که هر کیلوی آن سه میلیون تومان قیمت دارد تا بلوبری دو میلیونی و دراگونفروتی که با نام «میوه اژدها» شناخته میشود، این محصولات نه فقط از نظر قیمت، بلکه از منظر نحوه ورود و عرضهشان، پرسشهای جدی را در ذهن ایجاد میکند.
میوههای عجیب با قیمتهای نجومی
در مناطق شمالی تهران، میوههایی با نامهای عجیب و غریب مثل رامبوتان، مانگوستین، استارفروت و پاشنفروت به چشم میخورند که برای بسیاری از مردم حتی تلفظ آنها دشوار است. این میوهها که اغلب از جنوب شرق آسیا، آمریکا و مناطق استوایی جهان وارد کشور میشوند، با قیمتهایی عرضه میشوند که گاه از درآمد ماهانه یک کارمند ساده فراتر میرود. به عنوان مثال هر کیلوگرم رامبوتان یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و استارفروت یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان قیمت دارد. این در حالی است که یک کیلوگرم سیبزمینی تنظیم بازاری در همین شهر حدود ۳۰ هزار تومان است؛ یعنی با قیمت یک کیلوگرم لیچی میتوان ۱۵۰ کیلو سیبزمینی خرید.
فروشندگان این میوهها که عمدتا مشتریان خاص خود را دارند، از عرضه محدود و سفارشی این محصولات سخن میگویند. در همین راستا یکی از مغازهداران شمال تهران به خبرنگار ما گفت: «ما میدانیم چه مشتری، چه میوهای میخواهد و به همان اندازه هم محصول میآوریم. اگر سفارش خاص باشد، حتی میوههای نادرتر را هم جور میکنیم.»
این شیوه عرضه، نه فقط نشاندهنده بازار هدف مشخص این محصولات است، بلکه از یک سیستم توزیع سازمانیافته حکایت دارد که در سایه بینظارتی رشد کرده است.
قاچاق یا انحصار؟
وزارت جهاد کشاورزی سالهاست که واردات میوههای لوکس را ممنوع اعلام کرده اما حضور پررنگ این محصولات در بازارهای فیزیکی و مجازی، دو سناریوی محتمل را پیش میکشد. سناریوی اول این است که این میوهها به صورت قاچاق وارد کشور میشوند و سناریو دوم انحصار واردات این محصولات در دست گروهی خاص است که از خلاهای نظارتی بهره میبرند. برای مثال، لیچی از چین و هند، بلوبری از آمریکای شمالی و دراگونفروت از مکزیک به دست مشتریانی میرسد که حاضر هستند برای یک تجربه لوکس، میلیونها تومان هزینه کنند. این در حالی بوده که بر اساس گزارشهای رسمی، قاچاق کالاهای فسادپذیر در سالهای گذشته کمتر مشاهده شده بود و بیشتر به کالاهای بادوام مثل پوشاک محدود میشد.
اکنون اما میوههای تازه و حتی منجمد خارج از فصل مانند گیلاس آرژانتین در زمستان یا میکس میوههای فریزری با قیمت دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در فروشگاههای زنجیرهای عرضه میشوند. این حجم از تنوع و دسترسی، نشان میدهد که شبکهای پیچیدهتر از قاچاق سنتی در کار است؛ شبکهای که احتمالا با استفاده از مسیرهای غیررسمی یا مجوزهای خاص، این محصولات را به بازار تزریق میکند.
تبلیغات فریبنده در فضای مجازی
یکی از جنبههای قابل توجه این پدیده، شیوه تبلیغات این میوهها در فضای مجازی است. در اینستاگرام و سایتهای فروش آنلاین، لیچی به عنوان «سرخالوی مژکی» با خواص ضدپیری، بلوبری به عنوان «توت آبی» برای درمان اگزما و پاپایا به عنوان تقویتکننده ایمنی بدن معرفی میشوند. این تبلیغات که گاه با تصاویری جذاب و ادعاهای اغراقآمیز همراه است، به گونهای طراحی شده که گویی این محصولات به صورت قانونی وارد شده یا حتی تولید داخل هستند. اما واقعیت این است که هیچ نشانهای از تولید این میوهها در داخل کشور وجود ندارد و ممنوعیت واردات نیز همچنان پابرجا است.
این تبلیغات نه فقط مشتریان را فریب میدهد، بلکه به نوعی بازار سیاه را تقویت میکند. فروشندگان با ترکیب این میوهها در معجونهای گرانقیمت، آنها را به عنوان منبعی غنی از ویتامین برای ورزشکاران یا افراد مرفه معرفی میکنند، در حالی که هیچ تاییدی بر کیفیت و سلامت این محصولات وجود ندارد.
تضاد طبقاتی در بشقاب میوه
شاید تکاندهندهترین بخش این ماجرا، تضاد طبقاتی آشکاری باشد که در بازار مواد غذایی پایتخت نمایان شده، در حالی که بسیاری از خانوادهها برای خرید میوههای داخلی مثل سیب و پرتقال با مشکل مواجه هستند، در برخی مناطق شمال تهران آب معدنی نروژی با قیمت ۲۵۰ هزار تومان، نوشابه کوکاکولا با قیمت ۳۰۰ هزار تومان و بستنی مگنو در بستههای ششتایی با قیمت ۴۰۰ هزار تومان به فروش میرسد. حتی آلوچه تازه سبز و قرمز با قیمت نجومی ۴۵ میلیون تومان و گوجهسبز کیلویی ۱۰ میلیون تومان در برخی فروشگاههای سطح شهر و البته فروشگاههایی آنلاین عرضه میشود.
این شکاف عمیق، نه فقط از نظر اقتصادی، بلکه از منظر اجتماعی نیز نگرانکننده است. در شرایطی که بخش بزرگی از جامعه با تورم و گرانی دستوپنجه نرم میکند، رونق بازار کالاهای لوکس و قاچاق، تصویری از یک ایران دو قطبی را ترسیم میکند؛ کشوری که در آن عدهای برای سیبزمینی صف میکشند و عدهای دیگر برای لیچی سه میلیونی سفارش ثبت میکنند.
نبود نظارت و پیامدهای بهداشتی قاچاق میوه
عدم نظارت بر این بازار، پیامدهای چندجانبهای دارد. از نظر اقتصادی، خروج ارز برای تامین این کالاها، فشار مضاعفی بر منابع کشور وارد میکند. از منظر سلامت، نبود کنترل بر کیفیت این میوههای قاچاق میتواند خطراتی جدی به همراه داشته باشد؛ میوههایی که ممکن است در شرایط غیراستاندارد حمل یا نگهداری شوند. از سوی دیگر، این نبود نظارت به گسترش شبکههای قاچاق و انحصارطلبی دامن زده و اعتماد عمومی به نهادهای نظارتی را خدشهدار کرده است.
بازار میوههای قاچاق در تهران، بیش از آن که یک فرصت تجاری باشد، یک زنگ خطر است؛ زنگ خطری که از شکاف طبقاتی، ضعف نظارتی و آسیبهای اقتصادی خبر میدهد. در روزهایی که مردم برای تامین نیازهای اولیه خود تلاش میکنند، جولان لیچی و بلوبری در شمال پایتخت، نه فقط لوکس که تلخ و تاسفبار است.
راهکار چیست؟
برای مقابله با این پدیده، نیاز به رویکردی چندوجهی است. نخست، تقویت نظارت بر مرزها و مسیرهای ورودی کالاهای قاچاق ضروری است و دوم، شفافسازی در قوانین واردات و برخورد قاطع با انحصارهای احتمالی میتواند جلوی سوءاستفاده را بگیرد. همچنین راهکار سوم نیز این است که آگاهسازی عمومی درباره مخاطرات خرید این محصولات و تشویق به مصرف کالاهای داخلی، از گسترش این بازار جلوگیری میکند.