
روستاهایی که با بنزین یارانهای میچرخند

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در حالی که خورشید از پشت کوههای تفتیده سیستان و بلوچستان طلوع میکند، کاروانی از خودروهای دستکاری شده با مخازن غیراستاندارد در دل کویر به حرکت درمیآیند. مقصد هم مرزهای شرقی ایران و پاکستان بوده و محمولهها، طلای سیاه ارزانقیمت ایران است که با قیمتی چند برابر در آن سوی مرز به فروش خواهد رسید.
بنزین ایران، طلا در پاکستان
قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که ریشه در اختلاف چشمگیر قیمت سوخت میان ایران و کشورهای همسایه دارد. بررسیها نشان میدهد در حالی که قیمت هر لیتر بنزین در ایران حدود ۱۵۰۰ تومان است و همین سوخت در پاکستان با قیمتی معادل ۴۰ هزار تومان به فروش میرسد. این اختلاف قیمت، سود سرشاری را نصیب قاچاقچیان میکند.
طبق برآوردهای غیررسمی، روزانه بیش از ۱۰ میلیون لیتر سوخت از مرزهای شرقی کشور خارج میشود. این حجم از قاچاق، زیان هنگفتی را به اقتصاد ملی تحمیل میکند و چرخه معیوبی از اقتصاد پنهان را شکل داده است.
قاچاق، یک زنجیره سازمانیافته
قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان، کار افراد پراکنده نیست. گزارشهای میدانی حاکی از شکلگیری شبکههای منسجم و سازمانیافتهای است که از جایگاههای سوخت در شهرها تا نقاط صفر مرزی امتداد دارند.
مشاهدات نشان میدهد این شبکهها از لایههای متعددی تشکیل شدهاند که عبارت از تامینکنندگان سوخت، رانندگان، هماهنگکنندگان مسیر، دیدهبانها و تحویلگیرندگان در آن سوی مرز است. هر یک از این لایهها نقش مشخصی در زنجیره قاچاق ایفا میکنند و سهم خود را از این تجارت پرسود دریافت میکنند.
پراید زرهی؛ مخزن متحرک سوخت
یکی از جالبترین ابعاد قاچاق سوخت، ابتکارات فنی برای انتقال حجم بیشتر سوخت است. خودروهایی که در ظاهر عادی به نظر میرسند اما با باکهای چندلایه و مخازن پنهان تجهیز شدهاند. در بازدیدهای میدانی، خودروهایی مشاهده شده که با هزینهای حدود ۵۰ میلیون تومان تغییر کاربری داده و قادرند تا ۱۰۰۰ لیتر سوخت را در یک سفر حمل کنند. نوعی پراید معروف به «پراید زرهی» در میان قاچاقچیان محبوبیت خاصی دارد؛ خودرویی که کف و سقف آن به مخزن سوخت تبدیل شده است.
روستاهایی که با قاچاق زندهاند
در بسیاری از روستاهای مرزی سیستان و بلوچستان، قاچاق سوخت دیگر یک فعالیت حاشیهای یا موقتی نیست؛ بلکه به شغل غالب مردان منطقه بدل شده است. نبود شغل رسمی، خشکسالیهای پیدرپی، کمبود زمینهای کشاورزی قابل بهرهبرداری و بیتوجهی دولت به توسعه زیرساختها، باعث شده تا بسیاری از خانوادهها فقط راه بقا را در پیوستن به زنجیره غیررسمی قاچاق ببینند. جوانان این روستاها که تحصیلکرده یا بیسواد باشند، اغلب بدون هیچ گزینهای وارد این تجارت پرخطر میشوند؛ تجارتی که از دل فقر متولد شده و با بیتفاوتی تداوم یافته است.
برخی از این روستاها به پایگاههایی برای تجهیز و آمادهسازی خودروهای قاچاق تبدیل شدهاند؛ در گاراژهای محلی باکهای چندلایه نصب میشود، مسیرها طراحی میگردد و تیمهای دیدهبان برای ردگیری مأموران بسیج میشوند. زنان خانواده نیز گاه در نقش ناظران جادهای، سوختگیری یا حتی پخت غذا برای رانندگان ایفای نقش میکنند. در چنین شرایطی، قاچاق دیگر یک تخلف نیست، بلکه به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده که اقتصاد محلی را سر پا نگه داشته و وابستگی شدیدی میان معیشت مردم و تداوم این فعالیت ایجاد کرده است.
جادههایی که جان میگیرند
قاچاق سوخت فقط یک چالش اقتصادی نیست، بلکه با تلفات انسانی نیز همراه است. جادههای کمعرض و پرپیچوخم منطقه که به «مسیرهای مرگ» شهرت یافتهاند، هر ساله شاهد واژگونی و آتشسوزی دهها خودروی حامل سوخت هستند. آمارها نشان میدهد در سال گذشته، بیش از ۱۰۰ نفر در حوادث مرتبط با قاچاق سوخت جان خود را از دست دادهاند. بیشتر قربانیان، جوانانی زیر ۳۰ سال بودهاند که برای تامین معاش خانواده به این کار پرخطر روی آوردهاند.
تعقیب و گریز در دل کویر
مقابله با قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان به یک بازی پیچیده «گربه و موش» میان ماموران و قاچاقچیان تبدیل شده است. ماموران ایستهای بازرسی متعددی را در جادهها مستقر کردهاند اما قاچاقچیان با استفاده از جادههای فرعی و کورهراهها، این ایستها را دور میزنند.
یکی از مقامات مطلع در این منطقه اذعان دارد که با وجود تمام تلاشها، فقط حدود ۲۰ درصد از حجم سوخت قاچاق کشف میشود. این آمار نشاندهنده توان بالای قاچاقچیان در دور زدن سیستمهای نظارتی است.
سوخت، خاک را آلوده میکند
در میان همه ابعاد قاچاق سوخت، آلودگی محیط زیست کمتر مورد توجه قرار گرفته است. انتقال سوخت در مخازن غیراستاندارد و نشت آن به خاک و منابع آبی، آسیبهای جدی زیستمحیطی به همراه داشته است.
کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که آلودگی ناشی از نشت سوختهای فسیلی تا سالها در خاک باقی میماند و چرخه حیات در این مناطق را مختل میکند. متاسفانه به دلیل اولویتهای اقتصادی و امنیتی، این بُعد از مساله کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
برخورد کافی نیست؛ باید اصلاح کرد
کارشناسان اقتصادی معتقدند مقابله با قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان نیازمند اصلاح ساختاری به جای برخورد صرف است. یکسانسازی تدریجی قیمت سوخت با کشورهای همسایه، ایجاد فرصتهای شغلی جایگزین و توسعه زیرساختهای منطقه میتواند انگیزههای قاچاق را کاهش دهد.
تجربه برخی کشورها نشان میدهد سیستم سهمیهبندی هوشمند و کنترلشده سوخت در مناطق مرزی، میتواند ضمن تامین نیازهای واقعی ساکنان، از انحراف سوخت به سمت بازارهای قاچاق جلوگیری کند.
مرز در برزخ؛ نه جنگ، نه صلح
آینده قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان در هالهای از ابهام قرار دارد. از یکسو تشدید نظارتها و افزایش برخوردها میتواند حجم قاچاق را کاهش دهد و از سوی دیگر، تداوم اختلاف قیمت و فقدان فرصتهای شغلی جایگزین، انگیزه قاچاق را همچنان بالا نگه میدارد. کارشناسان معتقدند حل پایدار معضل قاچاق سوخت نیازمند نگاه جامع و چندوجهی است که ابعاد اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و زیستمحیطی را به طور همزمان در نظر بگیرد. بدون چنین رویکردی، قلب تپنده قاچاق سوخت ایران همچنان به تپش خود ادامه خواهد داد.
زخم کهنه توسعهنیافتگی
قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان، فراتر از یک چالش اقتصادی، نماد گویایی از پیچیدگیهای توسعه نامتوازن و شکافهای منطقهای در کشور است. این پدیده نشان میدهد که چگونه سیاستهای کلان ملی میتواند ناخواسته به شکلگیری اقتصاد پنهان در مناطق محروم منجر شود.
در نهایت، قاچاق سوخت در این منطقه محروم، آیینهای است که تصویر واقعی چالشهای توسعه در مناطق مرزی را بازتاب میدهد؛ تصویری که شاید مسؤولان تمایلی به دیدن آن نداشته باشند اما واقعیتی است که هر روز در دل کویر سیستان و بلوچستان جریان دارد.