اقتصاد معاصر گزارش می‌دهد

روابط سوریه و آذربایجان؛ پلی برای عبور انرژی به اسرائیل یا نجات بحران برق دمشق؟

سفر اخیر رئیس دولت انتقالی سوریه به باکو، فقط یک تحول دیپلماتیک ساده نبود، بلکه نشانه‌ای از چرخش راهبردی در سیاست خارجی دمشق است؛ چرخشی که با نشانه‌های آشکاری از نزدیکی به اسرائیل، همکاری انرژی‌محور با آذربایجان و حمایت مستقیم ترکیه، چشم‌اندازی پیچیده و چندلایه از بازی‌های ژئوپلیتیکی را رقم زده است.
روابط سوریه و آذربایجان؛ پلی برای عبور انرژی به اسرائیل یا نجات بحران برق دمشق؟
کد خبر:۲۸۳۸۰

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ رئیس دولت انتقالی سوریه، احمد الشرع، در سفر اخیر خود به جمهوری آذربایجان، ضمن گذاشتن گل بر مزار حیدر علی‌اف، بنیان‌گذار جمهوری آذربایجان و انحنای احترام‌آمیز در برابر تمثال وی، الگویی کاملا متفاوت از سیاست‌های دولت بشار اسد در قبال منطقه ارائه داد. این اقدام نمادین، پاسخی آشکار به گرایش‌های پیشین دمشق بود که در مناقشه قره‌باغ جانب ارمنستان را گرفته بود. نزدیکی کنونی سوریه به آذربایجان، بی‌تردید ناشی از اتحاد گسترده‌تر با ترکیه است؛ متحد کلیدی جدید دمشق که نقش محوری در سیاست‌های دولت انتقالی ایفا می‌کند. 

همزمان با این تغییر جهت استراتژیک، گمانه‌زنی‌های گسترده‌ای درباره مذاکرات احتمالی میان مقامات سوریه و اسرائیل در باکو منتشر شده است. روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» از برگزاری دیداری امنیتی میان نمایندگان دو کشور خبر داده که موضوعاتی از قبیل تهدیدات ایران، حزب‌الله و تنش با گروه‌های فلسطینی فعال در سوریه را شامل می‌شده است. هرچند احمد الشرع این دیدارها را از طریق منابع سیاسی و دیپلماتیک انکار کرده اما شایعاتی درباره تاسیس دفتر هماهنگی اسرائیلی در دمشق، بدون حضور رسمی دیپلماتیک یا نصب پرچم، در حال گسترش است. این رویکرد مشابه مدل برخی کشورهای خلیج فارس است که با وجود روابط پنهان با اسرائیل، پرچم آن را به رسمیت نمی‌شناسند. 

از سوی دیگر، رسانه‌های اسرائیلی از برنامه‌ریزی دیدار قریب‌الوقوع میان احمد الشرع و نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در واشنگتن، پیش از نشست مجمع عمومی سازمان ملل خبر داده‌اند. این اخبار در کنار اظهارات منابع فرانسوی درباره ملاقات مستقیم سوری‌ها و اسرائیلی‌ها در باکو، نشانگر تحولات پیچیده‌ای در روابط منطقه‌ای است که رژیم انتقالی سوریه آنها را دنبال می‌کند. 

در حالی که گروه‌های افراطی تحت رهبری ابومحمد الجولانی در سوریه بسیاری از نمادهای تاریخی و فرهنگی را تخریب می‌کنند، احمد الشرع رویکردی کاملا متفاوت اتخاذ کرده و در تعارض آشکار با تفکر سلفی حاکم بر دمشق، احترام خود را به موسس آذربایجان ابراز داشته است. این تناقض بین خط مشی سیاسی دولت انتقالی و اعتقادات مذهبی گروه‌های حاکم، پیچیدگی‌های داخلی این حکومت تازه را نمایان می‌کند. 

از منظر اقتصادی، قرارداد مهمی با شرکت انرژی «سوکار» آذربایجان به امضا رسیده تا واردات گاز طبیعی به سوریه آغاز شود. حضور وزیر انرژی محمد البشیر در این سفر و اعلام اهمیت حمایت آذربایجان در حل بحران انرژی، وعده‌ای است که در پس آن اهداف سیاسی و استراتژیک نیز پنهان است. احمد الشرع به صراحت اذعان کرده که سیاست‌های دولت اسد به روابط سوریه با آذربایجان و دیگر کشورها آسیب جدی زده و اکنون باید این شکاف جبران شود. رئیس‌ جمهور آذربایجان، الهام علی‌اف نیز تاکید کرده که همکاری‌های دوجانبه پس از به قدرت رسیدن دولت جدید سوریه گسترش یافته و آمادگی حمایت گسترده در حوزه انرژی را دارند. 

با این حال، واقعیت‌های عینی در سوریه کاملا متفاوت است. بحران انرژی که از سال ۲۰۱۱ و با آغاز جنگ داخلی آغاز شده، هنوز به قوت خود باقی است و دسترسی به برق در کشور با کمبود حدود ۸۰ درصدی مواجه است. این وضعیت بحرانی که بیش از ۱۴ سال ادامه داشته، نتیجه تخریب زیرساخت‌ها، تحریم‌های اقتصادی و ناکارآمدی مدیریتی است. پیش از شروع جنگ، سوریه با تولید سالانه حدود ۴۹ میلیارد کیلووات‌ساعت برق و پوشش شبکه برق بیش از ۹۹ درصد کشور، وضعیت قابل قبولی داشت که اکنون به کلی فروپاشیده است. 

با توجه به این زیرساخت آسیب‌دیده، صرف واردات گاز طبیعی از آذربایجان هرگز نمی‌تواند مشکل انرژی سوریه را به طور اساسی حل کند، زیرا نیاز به بازسازی گسترده نیروگاه‌ها، خطوط انتقال و شبکه توزیع برق وجود دارد؛ امری که هزینه‌بر و زمان‌بر است و احتمالا خارج از توان مالی و فنی حکومت انتقالی و متحدانش است. 

نکته مهم و پیچیده‌تر در این میان نقش اسرائیل است. آذربایجان که یکی از تامین‌کنندگان نفت و گاز برای اسرائیل محسوب می‌شود، تلاش می‌کند تا روابط خود با سوریه را بهبود بخشد تا بتواند از مسیر سوریه که در موقعیت جغرافیایی کلیدی در منطقه قرار دارد، جریان انرژی خود را به شکل موثرتری به اسرائیل و بازارهای بین‌المللی منتقل کند. این موضوع به اسرائیل امکان می‌دهد وابستگی به مسیرهای انرژی سنتی را کاهش داده و در عین حال بر تحولات ژئوپلیتیک منطقه نفوذ بیشتری داشته باشد. 

در واقع، تلاش برای بهبود روابط سوریه و آذربایجان فقط به منظور رفع بحران انرژی دمشق نیست، بلکه یک بازی راهبردی برای اسرائیل است تا از موقعیت جغرافیایی سوریه بهره‌برداری کند و مسیرهای جدید انتقال انرژی را در منطقه شکل دهد. این امر می‌تواند تحریم‌ها و موانع سیاسی را دور زده و موجب تحکیم نفوذ اسرائیل در جنوب غرب آسیا شود. بنابراین اسرائیل از این روابط بهره‌برداری اقتصادی و سیاسی می‌کند که در نهایت شاید به زیان منافع بلندمدت مردم سوریه تمام شود. 

از سوی دیگر، نزدیکی سیاسی دمشق به اسرائیل و گسترش مذاکرات پنهانی، نشانگر آن است که مساله انرژی فقط یک بهانه است و اهداف اصلی فراتر از صرف تامین برق و گاز برای مردم سوریه قرار دارد. این تحولات، همراه با حمایت ترکیه و موقعیت ویژه آذربایجان در تامین انرژی اسرائیل، چشم‌انداز پیچیده و چندلایه‌ای را شکل می‌دهد که احتمالا بیش‌تر به نفع بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است تا مردم سوریه. در نهایت، هرچند دولت انتقالی سوریه تلاش می‌کند با بهره‌گیری از حمایت آذربایجان و ترکیه بحران انرژی را به عنوان یکی از اولویت‌های خود مطرح کند اما چشم‌انداز واقعی بازسازی و بهبود وضعیت در سایه تحولات سیاسی پیچیده، محدودیت‌های مالی و اجتماعی و مخالفت‌های داخلی ایدئولوژیک بسیار مبهم و نامطمئن باقی مانده است. این روند بیش‌تر حکایت از یک بازی سیاسی منطقه‌ای دارد که به احتمال زیاد مردم سوریه را از معضلات واقعی خود دور نگاه خواهد داشت.