۱۱:۳۲ ۱۴۰۴/۰۵/۱۶
در گفت‌وگوی تفصیلی اقتصاد معاصر با رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی مطرح شد

سقوط ۹۰ درصدی صادرات فرش از سال ۹۶ تا امروز/ بدون تعامل جهانی، برند ملی ساخته نمی‌شود

تاکید بر نقش تعیین‌کننده اصلاح سیاست‌های ارزی و گمرکی در احیای صادرات فرش، هشدار نسبت به تبعات بی‌توجهی به مهاجرت مرمت‌کاران و فرسایش نیروی متخصص، نقد قوانین ناکارآمد در بازگشت فرش‌های صادراتی برای مرمت، نگرانی از گسترش قاچاق فرش‌های خارجی و اثر آن بر اعتبار برند ملی و ضرورت بازتعریف نگاه دولت به فرش به‌ عنوان مزیت فرهنگی-اقتصادی ایران در بازار جهانی، از محور‌هایی بود که در گفت‌وگوی تفصیلی رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران با اقتصاد معاصر مطرح شد.
سقوط ۹۰ درصدی صادرات فرش از سال ۹۶ تا امروز/ بدون تعامل جهانی، برند ملی ساخته نمی‌شود
کد خبر:۳۰۲۱۳

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر-شاهد نجاتی؛ فرش دستباف ایران، نماد دیرپای فرهنگ و هنر این سرزمین، طی دهه‌های گذشته جایگاهی بی‌بدیل در بازار‌های جهانی داشته است؛ جایگاهی که امروز تحت‌ تاثیر مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی با چالش‌های جدی از افت صادرات و رقابت نابرابر با کالا‌های قاچاق گرفته تا فرسایش توان تولید و مهاجرت مرمت‌کاران حرفه‌ای مواجه شده است. این صنعت که روزگاری ستون اقتصاد غیرنفتی ایران بود، حالا در تلاش برای احیای نقش گذشته خود است. 

سیاست‌گذاری‌های پرنوسان، قوانین گمرکی پیچیده، نبود حمایت ساختاری و ناهماهنگی نهاد‌های تصمیم‌گیر از جمله مواردی است که فعالان این حوزه از آن گلایه دارند. در کنار این‌ها، مسائلی چون قاچاق فرش از مرز‌های شرقی کشور و کاهش اعتبار فرش ایرانی در بازار‌های بین‌المللی نیز به معضلات این صنعت افزوده است. در این زمینه و برای بررسی وضعیت فعلی فرش، هنر و صنایع دستی ایران، به سراغ مرتضی حاجی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران رفتیم. آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح گفت‌وگوی خبرنگار اقتصاد معاصر با این عضو اتاق بازرگانی ایران است. 

اتاق بازرگانی چطور به فرش و صنایع دستی در مسیر سیاست‌گذاری و تجارت خارجی کمک کرد؟ 

از ابتدای تاسیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی در مرداد ۱۴۰۲، تمرکز ما بر پنج محور کلیدی بود اما شاید مهم‌ترین دستاورد، حفظ معافیت مالیاتی اشخاص حقیقی فعال در این حوزه بود. ما توانستیم یکی از بند‌های برنامه هفتم که این معافیت را تهدید می‌کرد، دو بار با رایزنی گسترده با نمایندگان مجلس، حذف کنیم؛ ابتدا در صحن تلفیق، سپس پس از بازگشت از صحن علنی با استفاده از شبکه اتاق‌های استانی. این معافیت برای فرش، صنایع دستی، کشاورزی و سایر بخش‌های خلاق، حیاتی بود. 

در ادامه با استفاده از ظرفیت شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی و مشارکت مرکز ملی فرش، موفق شدیم تعهد ارزی صادرکنندگان را به ارزش مواد اولیه کاهش دهیم؛ اتفاقی که ابتدا با مصوبه بودجه ۱۴۰۲ تصویب شد اما اجرای آن با تاخیری ده‌ماهه مواجه بود. در نهایت، ۱۵ بهمن همان سال این کاهش اجرایی شد و در پایان سال نیز مشابه آن را در قالب یک آیین‌نامه دیگر مجددا به مرحله اجرا رساندیم. 

در حوزه تجارت خارجی، توانستیم با ۴۰ درصد تخفیف، زمینه حضور برخی از فعالان را در نمایشگاه تکست دبی فراهم کنیم. برای نمایشگاه فرش و کف‌پوش استانبول در دی‌ماه هم در حال مذاکره برای دریافت تسهیلات مشابه هستیم. هدف ما بازگرداندن صادرکنندگان به بازار‌های جهانی است. 

شبکه‌سازی در حال انجام است

در زمینه شبکه‌سازی، ارتباطات گسترده‌ای با ۷ دانشگاه از جمله دانشگاه هنر اصفهان و تبریز برقرار شده و رویداد‌های مشترکی از جمله همایش «فرش و معماری داخلی» با حضور مهمانانی از موسسات بین‌المللی برگزار شده است. همچنین دوره‌های آموزشی تخصصی و مسابقات طراحی پارچه برای دانشجویان طراحی و اجرا شد. 

از طرفی مشاوره‌های تخصصی برای فعالان این حوزه نیز از طریق سامانه نوبت‌دهی در اتاق ایران قابل دسترسی شده است. این خدمات در کنار برنامه‌های توانمندسازی و تعامل با تشکل‌ها، چارچوبی فراهم کرده که فعالان فرش و صنایع دستی بتوانند در محیطی حمایتی فعالیت کنند. 

در سطح بین‌المللی هم تنها تشکل اقتصادی بودیم که در پی تجاوز اسرائیل به خاک ایران، بیانیه‌ای رسمی با استناد به منشور ملل متحد تهیه و آن را با امضای بیش از ۲۵ تشکل به سازمان ملل ارسال کردیم. این اقدام، مقدمه‌ای برای پیگیری‌های حقوقی بین‌المللی در زمینه تحریم‌ها علیه فرش ایران خواهد بود. 

با توجه به کاهش صادرات فرش دستباف در سال‌های اخیر، تحلیل شما از وضعیت کنونی این بازار چیست؟ چه عواملی در افت صادرات نقش کلیدی داشته‌اند؟ 

در سال ۱۴۰۳، میزان صادرات فرش دستباف ایران به حدود ۴۱. ۷ میلیون دلار رسید. این عدد نسبت به سال ۱۴۰۲ کمی رشد را نشان می‌دهد اما اگر آن را با سال ۱۳۹۶ مقایسه کنیم، یعنی آخرین سال پیش از اعمال تحریم‌ها، با یک کاهش ۹۰ درصدی مواجه هستیم. این به معنای سقوط شدید جایگاه فرش ایرانی در تجارت جهانی است. 

تاثیر تحریم‌ها بر کاهش صادرات فرش

مهم‌ترین دلیل این کاهش، تحریم مستقیم آمریکا علیه فرش ایران است. بازار آمریکا حدود ۴۵ درصد از بازار جهانی فرش دستباف را شامل می‌شود و حذف این بازار، ضربه بسیار سنگینی به صادرات ما‌ زده است. البته فقط آمریکا نیست؛ اثرات تحریم‌های ثانویه در سایر کشور‌ها هم باعث کاهش شدید مبادلات شده است. 

از طرف دیگر، سیاست‌های داخلی نادرست نیز شرایط را بدتر کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین آن‌ها، مساله تعهد ارزی بود که باعث شده صادرکنندگان تمایل کمتری به فعالیت داشته باشند. هرچند ما در کمیسیون تلاش کردیم این تعهد را به اندازه ارزش مواد اولیه محدود کنیم اما همچنان این فضا، فضا‌ی امنی برای صادرات نیست. 

علاوه بر این‌ها، شرایط بی‌ثبات سیاسی و امنیتی اخیر هم به شدت بر بازار اثر گذاشته است. از خرداد امسال که جنگ آغاز شد، تجارت خارجی تقریبا در حالت تعلیق قرار گرفته است. ما در حال حاضر چشم‌انداز روشنی برای ادامه صادرات نمی‌بینیم. حتی برای نمایشگاه شهریورماه فرش تهران، تقریبا هیچ تاجری از خارج کشور اعلام حضور نکرده است. 

بازار داخلی هم متاثر از همین شرایط است. در شرایطی که جامعه نگران آینده و احتمال جنگ است، خرید صنایع دستی و فرش دستباف به‌ عنوان کالایی فرهنگی و غیرضروری کاهش می‌یابد. مردم ترجیح می‌دهند در چنین شرایطی احتیاط کنند و هزینه‌ای برای خرید این اقلام نکنند. 

به نظر من، وضعیت فعلی چیزی شبیه «نه جنگ، نه صلح» است. این تعلیق فرساینده، اگر از خود جنگ بدتر نباشد، بهتر هم نیست. در چنین شرایطی نمی‌توان به حفظ بازار‌امیدوار بود؛ چه برسد به توسعه آن. 

قاچاق فرش‌های خارجی، به‌ ویژه فرش‌های افغانستانی، یکی از مشکلات جدی بازار داخلی است. کمیسیون چه اقداماتی برای مقابله با این پدیده انجام داده و این روند چه تبعاتی برای برند فرش ایرانی در سطح بین‌المللی داشته است؟ همچنین، چه راهکاری برای جلوگیری از عرضه این فرش‌ها در بازار ایران پیشنهاد می‌کنید؟ 

تاثیر اصلی قاچاق فرش‌های افغانستانی، هم بر بازار داخلی ما مشهود است و هم مستقیما به تولید داخل آسیب می‌زند. این فرش‌ها به‌ صورت گسترده و بدون مانع خاصی از مرز‌های شرقی وارد کشور می‌شوند و متاسفانه در بازار داخلی هم به راحتی عرضه می‌گردند. 

اگرچه شاید بهتر باشد اتحادیه‌های صنفی درباره این موضوع جزئی‌تر صحبت کنند اما ما از منظر تولید به این پدیده نگاه می‌کنیم. قاچاق این نوع فرش‌ها تولیدکننده داخلی را تحت فشار قرار می‌دهد، چون کالای قاچاق با قیمت پایین‌تری عرضه می‌شود، ظاهر براق و جذابی دارد اما در واقع کیفیت بسیار پایینی دارد و عمر مصرفش کوتاه است. از طرف دیگر، مصرف‌کننده هم ضرر می‌کند؛ چون عملا پولی که بابت چنین فرشی می‌دهد، به‌ سرعت به هدر می‌رود. 

مشکل دیگری که وجود دارد، این است که در مواردی این فرش‌ها حتی به نام فرش ایرانی فروخته می‌شوند که این موضوع مستقیما اعتبار فرش ایرانی را در بازار بین‌المللی تهدید می‌کند. در بهترین حالت هم، وقتی فرش افغانستانی به اسم خودش فروخته می‌شود، باز هم بازار ما را اشباع می‌کند و سهم تولیدکننده ایرانی را می‌کاهد. ما این موضوع را در نشست‌هایی با ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، پلیس امنیت اقتصادی و گمرکات مطرح کرده‌ایم. آن‌ها پرسیدند که راه‌حل چیست و ما هم پاسخ دادیم که راه‌حل باید در دو سطح پیگیری شود؛ یکی در مبدا ورود که مسؤولیت آن با نهاد‌های حاکمیتی مثل گمرک، ستاد مبارزه با قاچاق و پلیس امنیت است، چون بخش خصوصی در آن‌جا نقشی ندارد و نمی‌تواند ورود کالا را کنترل کند و دوم در بخش عرضه داخلی است که این‌ جا بخش خصوصی و اتحادیه‌های صنفی باید نقش فعال‌تری ایفا کنند. ما در نمایشگاه‌های استانی بار‌ها با همکاری اتحادیه‌ها وارد عمل شدیم؛ اگر غرفه‌ای کالای قاچاق داشت، ابتدا با مذاکره و در صورت نیاز با ابزار‌های قانونی، جلوی عرضه آن را گرفتیم. 

در مورد فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ لوازم خانگی هم شنیده‌ایم؛ اگرچه هنوز مستند نیست که برخی از آن‌ها وارد قرارداد‌هایی برای عرضه این نوع فرش‌ها شده‌اند. به‌ هر حال، این موضوع نیازمند نظارت جدی‌تر است. الان هم در حال پیگیری جدی با ستاد مبارزه با قاچاق کالا هستیم و جلساتی با آن‌ها برگزار کرده‌ایم. علاوه بر اقدامات اجرایی، فرهنگ‌سازی و استفاده از رسانه‌ها برای آگاه‌سازی مردم هم بخشی از راهکار‌های ماست. هدف این است که این پدیده شوم که تولید و برند ملی ما را تهدید می‌کند، مهار شود. 

برخی فعالان حوزه فرش از تبصره ماده ۱۲۱ و محدودیت‌های گمرکی در بازگشت فرش برای مرمت انتقاد دارند و حتی از مهاجرت مرمت‌کاران خبره به کشور‌های همسایه خبر می‌دهند. ارزیابی شما از این موضوع چیست و چه راهکار‌هایی برای حفظ این نیروی انسانی متخصص و اصلاح این مقررات پیشنهاد می‌دهید؟ 

مشکل اصلی به تبصره ماده ۱۲۱ آیین‌نامه اجرایی قانون امور گمرکی برمی‌گردد، نه خود گمرک. طبق این تبصره، کالایی که از ایران صادر شده باشد، اگر بخواهد بازگردد، فقط در صورتی از پرداخت حقوق و عوارض گمرکی معاف است که عینا و بدون هیچ‌گونه استفاده یا تعمیر برگردد. خب این عملا درباره فرش دستباف غیرقابل اجراست. 

بیش از ۶۰ درصد صادرات فرش ایران، شامل فرش‌های مستعمل است؛ فرش‌هایی که دهه‌ها پیش تولید و صادر شده‌اند. وقتی این فرش‌ها حالا از کشور‌های مختلف اروپا قرار است برای مرمت بازگردند، طبیعی است که هم استفاده شده‌اند و هم نیاز به تعمیر دارند. طبق تبصره فعلی، چون این فرش‌ها مرمت می‌شوند، باید عوارض سنگینی پرداخت کنند؛ موضوعی که کل فرآیند را غیراقتصادی و غیرممکن کرده است. سال ۱۳۹۷ با حضور نمایندگان اتاق ایران، اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش، مرکز ملی فرش، معاونت حقوقی ریاست‌جمهوری و گمرک پیشنهادی مطرح شد که تبصره‌ای به ماده ۱۲۱ اضافه شود و فرش دستباف از شمول این قید مستثنا گردد. حتی مصوبه هیات وزیران هم برای آن گرفتیم اما با شکایت یک فرد در دیوان عدالت اداری، حکم صادر شد که این استثنا معادل معافیت است و باید در خود قانون یعنی ماده ۱۱۹ درج شود، نه صرفا در آیین‌نامه.

تلاش برا حل مساله 

از آن زمان تلاش کردیم با همکاری گمرک، تبصره‌ای به ماده ۱۱۹ قانون اضافه شود. قانون هم شرط گذاشته که بازگشت کالا باید با اسناد صدور همراه باشد (ماده ۶۵). اما در مورد فرش دستباف، مشکل بزرگ‌تر این است که ما اصلا نمی‌دانیم صادرکننده اولیه ۵۰ یا ۸۰ سال پیش چه کسی بوده و سندش کجاست! این یعنی حتی اگر تبصره ماده ۱۱۹ اضافه شود، همچنان باید تبصره‌ای برای ماده ۶۵ هم در نظر گرفته شود. 

همه روسای گمرک در این سال‌ها با ما همراه بوده‌اند. حتی آقای فرود عسگری، رئیس گمرک اعلام کرده که گمرک توانایی تشخیص فرش ایرانی از فرش خارجی را دارد و استدلال‌هایی که علیه این اصلاحات مطرح می‌شود، پذیرفتنی نیست. اما وزارت صمت متاسفانه لایحه را تهیه نکرد. ما در گفت‌وگو با آقای حاجی‌بابایی، نماینده مجلس پیشنهاد دادیم که این موضوع از مسیر لایحه الحاق ۳ به مقررات مالی دولت پیگیری شود. کمیته بررسی در کمیسیون بودجه هم موافقت کرد اما در صحن کمیسیون دوباره با آن مخالفت شد. برخی نمایندگان گفتند اگر اسناد صدور نداشته باشیم، ممکن است فرش خارجی قاچاق هم به این بهانه وارد شود. در پاسخ، گمرک اعلام کرد چنین تشخیصی کاملا ممکن و قابل اجراست. 

اما تا امروز این اصلاحات اجرایی نشده‌اند و پیامد‌های آن بسیار جدی است. فرش‌هایی که در بازار‌های سنتی اروپا مانده‌اند، دیگر خریداری ندارند و قیمت فرش ایرانی را در آن کشور‌ها تخریب کرده‌اند. ما باید آن‌ها را بازگردانیم، مرمت کنیم و به بازار‌های جدید بفرستیم اما چون امکان قانونی‌اش نیست، هم بازار خارجی فرش ما آسیب می‌بیند و هم بازار‌های جدید را از دست می‌دهیم. از طرف دیگر، نیرو‌های متخصص مرمت فرش، چون امکان فعالیت اقتصادی در داخل را ندارند، ناچار به مهاجرت به کشور‌هایی مثل ترکیه و پاکستان شده‌اند. این یعنی هم از ظرفیت نیروی انسانی خود و هم از درآمد ارزی این خدمات محروم شده‌ایم. 

در ۷ سال گذشته، خودم شخصا این موضوع را پیگیری کرده‌ام؛ هم در اتاق بازرگانی و هم در اتحادیه. با هرکس در دولت و مجلس گفت‌وگو کرده‌ایم، همه گفته‌اند که حق با شماست اما متاسفانه هنوز هیچ اقدام عملی نشده است. 

بازار آمریکا به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین مقاصد فرش دستباف در جهان شناخته می‌شود. فرش ایرانی در این بازار چه جایگاهی دارد و چه اقدامات حمایتی برای حفظ سهم خود در این بازار باید در اولویت قرار گیرد؟ 

بازار آمریکا بزرگ‌ترین بازار فرش دنیاست؛ حدود نیمی از کل بازار جهانی فرش را در اختیار دارد. ما بار‌ها تجربه کردیم که این بازار، غیرقابل جایگزین است. حتی در دوره آقای احمدی‌نژاد، صحبت‌هایی درباره جایگزینی بازار چین مطرح شد اما عملا این اتفاق نیفتاد و نمی‌توانست هم بیفتد. جامعه آمریکایی از گذشته ارتباط فرهنگی نزدیکی با فرش ایرانی داشته؛ درست مثل بازار‌های آلمانی‌زبان اروپا. تحریم‌های آمریکا علیه فرش ایران، سابقه‌ای چند دهه‌ای دارد. برای اولین‌بار در دوره ریگان این تحریم اعمال شد، در دوره کلینتون لغو شد، دوباره در دوره اوباما بازگشت، با برجام لغو شد و نهایتا در سال ۱۳۹۷ با خروج ترامپ از برجام، دوباره اعمال شد. این رفت‌و‌برگشت‌ها باعث بی‌ثباتی شدید در صادرات فرش به آمریکا شده اما دلیل تحریم فرش، نه صرفا اقتصادی، بلکه سیاسی و اجتماعی است. چون فرش در سراسر جغرافیای ایران تولید می‌شود و تحریم آن به‌ طور مستقیم بر معیشت داخلی اثر می‌گذارد. در واقع با این تحریم، آمریکا هم اقتصاد محلی ایران را نشانه می‌گیرد و هم دیپلماسی فرهنگی ایران را محدود می‌کند. 

بازگشت به روزهای اوج صادراتی دشوار است

حتی اگر امروز تحریم‌ها لغو شوند، بازگشت به روز‌های اوج صادرات به آمریکا بسیار دشوار خواهد بود. آمریکا سخت‌گیری‌های شدیدی در گمرکاتش اعمال می‌کند؛ مواردی داشته‌ایم که کانتینر‌های تلفیقی ایران و پاکستان را باز کرده‌اند، فرش‌های ایرانی را شناسایی کرده‌اند، محموله‌ها را ضبط و جریمه‌های سنگین اعمال کرده‌اند. از نظر فنی و متریال، فرش ایرانی برای آن‌ها کاملا قابل شناسایی است، بنابراین دور زدن تحریم عملا ممکن نیست. 

در نهایت، با توجه به ظرفیت‌های بالای فرهنگی، اقتصادی و هنری فرش و صنایع دستی ایران، به نظر شما چگونه می‌توان از این ظرفیت‌ها برای برندسازی ملی و ارتقا جایگاه ایران در عرصه اقتصاد و فرهنگ جهانی بهره‌برداری کرد؟ 

فرش و صنایع دستی، یکی از مهم‌ترین ابزار‌های برندسازی ملی برای ایران هستند. چون این حوزه‌ها فقط محصول اقتصادی نیستند؛ آن‌ها میراث فرهنگی، زیبایی‌شناسی، هویت ملی و قابلیت دیپلماسی نرم ما را در خود دارند. وقتی فرش ایرانی صادر می‌شود، در کنار خود، تصویر یک ملت صلح‌طلب و هنرمند را هم به دنیا منتقل می‌کند. ملتی که چنین آثار هنری می‌آفریند، نمی‌تواند ملت جنگ‌طلبی باشد. این به معنای شکستن فضای ایران‌هراسی، بدون نیاز به ابزار‌های سیاسی است. 

در عین حال، ما در بسیاری از رشته‌های صنایع دستی، مزیت مطلق داریم. در فرش که جای خود دارد، در هنر‌های دیگر نیز ایران جزء صادرکنندگان بالقوه مهم است ولی تا وقتی در عرصه بین‌الملل منزوی باشیم، حتی این مزیت‌ها هم به برند تبدیل نمی‌شوند. 

برندسازی ملی از مسیر توافق جامع با جهان می‌گذرد. ما باید از وضعیت جنگی خارج شویم. نمی‌شود سال‌ها اقتصاد را در وضعیت تحریم نگه داشت و بعد با وارد شدن به تنش نظامی، توقع رشد یا صادرات داشت. تا وقتی تخاصم وجود دارد، اقتصاد ما کوچک‌تر و آسیب‌پذیرتر می‌شود. ما باید به سمت احیای روابط بین‌المللی برویم، چون فقط در فضای تعامل جهانی است که می‌توانیم از ظرفیت‌های فرهنگی‌مان، برای تقویت اقتصاد ملی بهره بگیریم.