
نان و غلات در صدر گرانیها؛ زنگ خطر تورم خوراکیها برای سفره مردم

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ نان و غلات که ستون اصلی امنیت غذایی خانوارها محسوب میشوند، در تیررس اصلی موج تورمی قرار گرفتهاند. رشد ۷.۸ درصدی تورم ماهانه (در مردادماه) در این گروه، بیش از دو برابر میانگین عمومی تورم ماهانه است.
علت اصلی این وضعیت را میتوان در چند عامل جستوجو کرد که عبارت از کاهش سهمیه آرد نانوایان، افزایش هزینههای تولید، ناترازی انرژی و افزایش هزینههای بیمه و دستمزد است. افزون بر این، تغییر سیاستهای قیمتی در نانواییهای یارانهای و آزادپز نیز باعث شد که نرخ نان در تهران تا بیش از ۵۰ درصد افزایش یابد.
افزایش قیمت نان، فقط یک تغییر کوچک در سفره خانوارها نیست، بلکه اثری دومینویی بر دیگر بخشهای بازار مواد غذایی دارد. زیرا نان و غلات به عنوان کالای پایه، هم در مصرف مستقیم و هم به عنوان خوراک صنایع غذایی و دام و طیور نقشی کلیدی ایفا میکنند.
میوه و خشکبار؛ قربانی خشکسالی و هزینههای بالای حملونقل
در کنار نان و غلات، گروه میوه و خشکبار نیز با تورم ۴ درصدی در ماه گذشته، رشد قابل توجهی را تجربه کردهاند. خشکسالی و کاهش بارندگیها، افزایش هزینههای انرژی و حملونقل و همچنین خروج بخشی از نیروی کار مهاجر از چرخه تولید و برداشت، مهمترین عوامل این جهش قیمتی بودهاند.
افزایش قیمت میوهها به ویژه در فصولی که مصرف آنها برای سلامت خانوارها حیاتی است، فشار مضاعفی را بر دهکهای پایین درآمدی وارد میکند. این گروه معمولا بیشترین سهم را از بودجه غذایی خانوار به خود اختصاص میدهند و هر تغییر قیمتی در آنها به سرعت بر توان خرید مردم اثر میگذارد.
ماهی و صدفداران؛ هزینه نهادهها و بحران انرژی
ماهیها و صدفداران نیز با تورم ۳.۲ درصدی در ماه اخیر در میان گروههای پرریسک قرار گرفتند. اختلال در تامین آب و برق برای مزارع پرورش ماهی، افزایش بهای نهادهها و هزینههای جانبی تولید، دلایل اصلی رشد قیمت این محصولات بوده است. هرچند سهم این گروه در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی کمتر از نان و میوه است اما افزایش مداوم قیمت آنها سبب شده که مصرف سرانه ماهی در ایران نسبت به میانگین جهانی فاصلهای نگرانکننده پیدا کند.
چرا تورم برخی گروهها پایینتر است؟
در مقابل، بعضی گروههای خوراکی تورم پایینتری را ثبت کردهاند. به عنوان نمونه گوشت قرمز، گوشت ماکیان، شیر، پنیر و تخممرغ رشد ملایمتری را تجربه کردند. دلیل اصلی این موضوع افزایش تولید در برابر تقاضا بوده است. با این حال، بررسی شاخصهای نقطهبهنقطه و سالانه نشان میدهد که این آرامش نسبی در کوتاهمدت پایدار نیست.
نمونه بارز این وضعیت، لبنیات است. هرچند تورم ماهانه این گروه کمتر از ۲ درصد بوده اما تورم نقطهبهنقطه آن به ۴۴ درصد رسیده است. این اختلاف ناشی از رشد قیمت شیر خام در ماههای گذشته بوده که همچنان اثر خود را بر بازار لبنیات برجای گذاشته است.
روغن و چربیها؛ بازار ملتهب با تورم نقطهای ۴۷ درصدی
گروه روغن و چربیها نیز یکی از کانونهای فشار تورمی بوده است. تورم ماهانه این گروه ۲.۶ درصد ثبت شده اما تورم نقطهبهنقطه به ۴۷.۴ درصد رسیده است. این اختلاف فاحش نشاندهنده آن است که بازار روغن در یکسال اخیر با بحرانهای متعدد روبهرو بوده است. کاهش عرضه داخلی، خروج برندهای معتبر خارجی و سیاستهای مبهم مالیاتی و تعرفهای از جمله عواملی بودهاند که این بازار را به شدت متلاطم کردهاند.
گفتنی است حبوبات که بخش مهمی از پروتئین سفره ایرانیان را تامین میکنند، یکی دیگر از گروههایی هستند که تورم نقطهبهنقطه و سالانه بسیار بالایی را ثبت کردهاند. تورم نقطهای این گروه ۵۲.۹ درصد و تورم سالانه آن ۶۶.۵ درصد گزارش شده است. کاهش بارندگی، افت سطح زیر کشت دیم، افزایش قیمت جهانی و ممنوعیت مقطعی واردات، همگی باعث شدهاند که بازار حبوبات با کمبود عرضه و افزایش مداوم قیمت مواجه شود.
کالاهای وارداتی؛ فشار تورم جهانی بر بازار داخل
بخش دیگری از تورم خوراکیها به کالاهای وارداتی وابسته است. چای، قهوه، کاکائو و نوشیدنیها در ماههای اخیر، رکوردهای جدیدی از گرانی را ثبت کردهاند. تورم نقطهای این گروه به ۶۸.۱ درصد و تورم سالانه به ۴۵.۵ درصد رسیده است.
کاهش تولید جهانی کاکائو در کشورهای آفریقایی، افت عرضه قهوه در آمریکای جنوبی و همزمان افزایش تقاضای جهانی، قیمت این محصولات را در بازارهای جهانی جهش داده و اثر آن مستقیم بر بازار داخلی ایران منعکس شده است.
شکر و شیرینیها نیز با تورم نقطهای بیش از ۴۰ درصد از دیگر گروههای پرچالش هستند. هرچند در حال حاضر مشکلی در تامین شکر گزارش نمیشود اما بحرانهای چندماهه گذشته در واردات و تامین این کالا اثر خود را بر قیمتها برجای گذاشته است. با توجه به نقش شکر در صنایع غذایی، استمرار این وضعیت میتواند زنجیرهای از افزایش قیمتها را در سایر کالاهای مصرفی رقم بزند.
ضرورت مداخله سریع در بازار کالاهای اساسی
بررسی دادههای تورمی نشان میدهد که خانوارهای ایرانی با موج تازهای از گرانی مواد غذایی مواجهاند؛ موجی که هم از عوامل داخلی همچون سیاستهای قیمتی، ناترازی انرژی و کاهش تولید ناشی میشود و هم از عوامل جهانی نظیر خشکسالی و افت تولید در کشورهای صادرکننده تاثیر پذیرفته است.
رشد بالای قیمتها در گروههای پایهای همچون نان و غلات، میوه و خشکبار و حبوبات نشان میدهد که ادامه این روند میتواند امنیت غذایی خانوارها را تهدید کند. دولت برای مهار این وضعیت، ناگزیر از مداخله سریع در حوزه تامین و توزیع کالاهای اساسی است؛ در غیر این صورت، فشار تورمی بر دهکهای پایین درآمدی، نابرابری اجتماعی را تشدید کرده و سفره ایرانیان را بیش از پیش کوچکتر خواهد کرد.