هاب گازی یا حباب گازی؟ رویای آنکارا قبل از بیدار شدن ترکید
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ پروژه هاب گازی ترکیه که در اکتبر ۲۰۲۲ توسط ولادیمیر پوتین اعلام شد و با هدف تبدیل ترکیه به مرکز اصلی توزیع و قیمتگذاری گاز روسیه در منطقه اروپا مطرح گردید، به طور رسمی چند ماهی میشود که در سکوت خبری متوقف شده است.
این پروژه که تنها چند هفته پس از خرابکاری در خطوط لوله «نورد استریم» و با هدف جایگزینی آن مسیرها و حفظ نفوذ روسیه در بازار گاز اروپا مطرح شده بود، پس از نزدیک به سه سال مذاکرات پیچیده و بدون پیشرفت ملموس، کنار گذاشته شد. دلایل اصلی توقف و شکست این پروژه چندوجهی است. از منظر فنی، محدودیتهای شدید ظرفیت در خطوط لوله اصلی دریای سیاه (ترکاستریم و بلواستریم) که نزدیک به ظرفیت اسمی خود کار میکنند، مانعی جدی بود.
علاوه بر این، ظرفیت مسیرهای انتقال به اروپا مانند خطوط لوله TAP و TANAP نیز محدود است و افزایش ظرفیت آنها مستلزم سرمایهگذاریهای سنگین تا سال ۲۰۲۷ بود. مهمتر از آن، عدم تضمین تقاضای کافی از سوی اتحادیه اروپا که فعالانه در حال کاهش وابستگی به گاز روسیه است، چشمانداز تجاری پروژه را تضعیف کرد، زیرا هیچ قرارداد مشخصی برای خرید گاز از هاب ترکیه منعقد نشد. این پروژه در ابتدا قرار بود حجم سالانهای معادل ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز را از طریق ترکیه به اروپا منتقل کند. در بُعد تجاری نیز اختلافات جدی میان روسیه و ترکیه در خصوص کنترل قیمتها و حق فروش مستقیم گاز به مشتریان اروپایی به بنبست در مذاکرات منجر شد.
روسیه خواستار حفظ کنترل کامل بر فروش و قیمتگذاری مستقیم بود، در حالی که ترکیه به دنبال ایفای نقشی فعال در مدیریت بازار و قیمتگذاری بود. این تضاد منافع، همراه با فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی علیه روسیه و کاهش توان سرمایهگذاری شرکت گازپروم، اجرای پروژه را عملاً غیرممکن ساخت. همزمان با این تحولات، سیاست انرژی روسیه به سمت بازارهای آسیایی، بهویژه چین، تغییر جهت داد و توسعه پروژههای بزرگی مانند «قدرت سیبری ۲» در اولویت قرار گرفت.
این چرخش استراتژیک نشاندهنده دست کشیدن روسیه از تلاش برای حفظ نفوذ ساختاری در بازار گاز اروپا است. در نهایت، ترکیه نیز که هدف داشت به یک هاب گازی منطقهای و قطب قیمتگذاری تبدیل شود، در عمل به جایگاه خریدار عمده گاز روسیه بازگشت و برنامههای بلندپروازانهاش متوقف ماند. این توقف نه تنها پیامدهای ژئوپلیتیکی قابلتوجهی دارد، بلکه نشانهای از تغییر جایگاه ترکیه و روسیه در نقشه انرژی بینالمللی و آغاز دورانی جدید با تمرکز روسیه بر بازارهای شرق است.
