۲۲:۵۳ ۱۴۰۳/۰۸/۲۴
معرفی کتاب | «اقتصاد معاصر» معرفی می‌کند؛

نگاه کیسینجر به «آینده بشریت و هوش مصنوعی»

کتاب «آینده بشریت و هوش مصنوعی» اثری است که از سه ذهن برجسته و متفاوت بهره برده و به همین سبب، دیدگاهی جامع و چندلایه به مساله بنیادین علوم شناختی ارائه می‌دهد.
نگاه کیسینجر به «آینده بشریت و هوش مصنوعی»
کد خبر:۷۹۰۳

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر: این کتاب علاوه بر بررسی فنی و تخصصی هوش مصنوعی، به تحلیل عمیق تاثیرات این فناوری بر ماهیت انسان و ساختار‌های بنیادین جامعه بشری می‌پردازد، و نقش هوش مصنوعی در تحول آینده بشریت و چالش‌های فلسفی، اخلاقی و اجتماعی ناشی از پیشرفت‌های فناورانه را مطرح می‌کند. هر یک از سه نویسنده از زوایای متفاوتی به هوش مصنوعی و تاثیرات آن پرداخته‌اند:

هنری کیسینجر، به‌عنوان چهره‌ای نامدار در حوزه سیاست و فلسفه، که دیپلماسی نوین آمریکا را شکل داده است، با نگاهی ژرف و فلسفی به مساله هوش مصنوعی می‌نگرد. او با بهره‌گیری از بینشی تاریخی و قدرت تحلیل فلسفی، پرسش‌هایی اساسی در باب پیامد‌های هوش مصنوعی برای نظم جهانی، ارزش‌های اخلاقی، و معنای وجودی انسان مطرح می‌سازد. نگاه کیسینجر، از دریچه‌ای تاریخی و ژئوپلیتیک به ما نشان می‌دهد که این فناوری چگونه می‌تواند نظم جهانی و مفاهیم امنیت ملی را متحول کند.

اریک اشمیت، به‌عنوان یکی از پیشگامان عرصه فناوری و مدیرعامل اسبق گوگل، در این کتاب، تصویری دقیق و عملی از هوش مصنوعی و کاربرد‌های بی‌نظیر آن ارائه می‌دهد. اشمیت با تکیه بر تجربه مدیریتی و فناوری خود، این بحث را به بعدی عینی و کاربردی وارد کرده و پیامد‌های گسترده این فناوری را برای اقتصاد و صنعت ترسیم می‌کند. او بر این باور است که هوش مصنوعی می‌تواند مسیر پیشرفت اقتصادی و صنعتی جوامع را به‌شدت دگرگون کند و به همین سبب، تحلیل‌های او بر محور قدرت پیش‌بینی و نوآوری‌های صنعتی ارائه می‌شود.

دانیل هاتن‌لاکر، که ریاست موسسه هوش مصنوعی دانشگاه MIT را بر عهده دارد، به عنوان پژوهشگری که در بطن توسعه علمی این فناوری قرار دارد، نگاهی علمی و فنی به موضوع ارائه می‌دهد. او پیچیدگی‌های فنی و چالش‌های اساسی هوش مصنوعی را تشریح می‌کند و به مباحثی، چون یادگیری عمیق، اخلاقیات الگوریتمی، و مسائل مربوط به مسئولیت‌پذیری اشاره می‌نماید. نگاه هاتن‌لاکر، هم علمی و هم آینده‌نگر است؛ او تصویری واقع‌بینانه از موانع و پیشرفت‌های احتمالی هوش مصنوعی در آینده نزدیک ارائه می‌دهد. 

در همین زمینه بیشتر بخوانید 

+ «از خوب به عالی»: معرف مسیر تعالی سازمان‌ها 

این سه اندیشمند با ترکیب ژرفای فلسفی، دقت فنی و آگاهی تجربی، مخاطب را با چالش‌های بی‌سابقه‌ای که هوش مصنوعی بر انسان تحمیل خواهد کرد، آشنا می‌سازند و دعوتی به تاملی فراگیر درباره آینده بشریت در پرتو این فناوری دارند. کیسینجر، اشمیت و هاتن‌لاکر به چند پرسش اساسی زیر پاسخ داده‌اند، اما پاسخ‌های آنها بیشتر بصورت تبیینی، تفسیری و به شکل ارائه چارچوب‌های فکری است تا پاسخ‌هایی قطعی. در واقع، این کتاب با در نظر گرفتن پیچیدگی‌های ناشی از هوش مصنوعی و ناشناخته‌های بسیاری که پیرامون آن وجود دارد، از ارائه پاسخ‌های نهایی خودداری کرده و به‌جای آن، سعی می‌کند اندیشه‌هایی کلیدی برای درک بهتر این پرسش‌ها ارائه دهد.

آینده هوش انسانی در مواجهه با هوش مصنوعی

یکی از مهم‌ترین پرسش‌های این کتاب این است که اگر هوش مصنوعی به توانمندی‌های گسترده‌تر و پیچیده‌تر برسد، جایگاه و معنای هوش انسانی چه خواهد بود؟ نویسندگان بررسی می‌کنند که آیا ماشین‌های هوشمند می‌توانند به خلق یا تحلیل مفاهیمی مانند حکمت، اخلاق، و قضاوت انسانی نزدیک شوند، یا اینکه این توانایی‌ها مخصوص انسان باقی خواهند ماند؟ نویسندگان، هوش مصنوعی را چالشی می‌دانند که می‌تواند ظرفیت‌های بشری را به چالش بکشد، اما جایگزین آنها نخواهد شد. کیسینجر به‌ویژه این نگرانی را مطرح می‌کند که اگر هوش مصنوعی بتواند بدون نیاز به منطق انسانی تصمیم‌گیری کند، مفاهیمی مانند قضاوت اخلاقی و حکمت، کمرنگ شوند. او معتقد است که لازم است انسان‌ها به این مساله توجه بیشتری کنند و پیوند هوش انسانی و مصنوعی را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که ارزش‌های انسانی محفوظ بماند.

معضل فلسفی و اخلاقی هوش مصنوعی

آیا ما می‌توانیم به ماشین‌هایی که هوش مصنوعی پیشرفته‌ای دارند، اخلاقیات و ارزش‌های بشری را آموزش دهیم؟ این پرسش به یکی از ایده‌های محوری کتاب تبدیل شده، جایی که نویسندگان به واکاوی این مساله پرداخته‌اند که اخلاق در دنیای هوش مصنوعی باید چگونه شکل گیرد و چه نهاد‌ها یا قوانینی قادر به تعیین حدود اخلاقی برای این فناوری خواهند بود. نویسندگان تاکید می‌کنند که هوش مصنوعی به‌گونه‌ای طراحی نشده که ارزش‌های اخلاقی را درک کند، بلکه صرفا از قوانین برنامه‌ریزی شده پیروی می‌کند. هاتن‌لاکر از این جهت بر لزوم ایجاد نهاد‌ها و اصول اخلاقی جدیدی تاکید دارد که بتوانند بصورت جامع و منصفانه فناوری‌های هوش مصنوعی را نظارت و کنترل کنند.

تاثیرات هوش مصنوعی بر ساختار‌های قدرت و امنیت جهانی

کیسینجر که خود صاحب‌نظر برجسته‌ای در سیاست جهانی است، به بحث در مورد تاثیرات بالقوه هوش مصنوعی بر ساختار‌های حکومتی و بین‌المللی می‌پردازد. پرسش او این است که آیا هوش مصنوعی می‌تواند به‌عنوان عاملی در جهت ثبات جهانی عمل کند یا برعکس، ابزار‌هایی تازه برای ناامنی و بی‌ثباتی به وجود آورد؟ کیسینجر هوش مصنوعی را عاملی دگرگون‌کننده در روابط قدرت جهانی می‌داند و هشدار می‌دهد که دولت‌ها می‌توانند از هوش مصنوعی برای اهداف اطلاعاتی و نظامی استفاده کنند. او به این نکته اشاره می‌کند که اگر جهان نتواند چارچوب‌های مشخصی برای استفاده از هوش مصنوعی در امور دفاعی و امنیتی ایجاد کند، این فناوری می‌تواند به منبعی تازه برای بی‌ثباتی جهانی تبدیل شود.

چگونگی تغییر اقتصاد و نیروی کار توسط هوش مصنوعی

اشمیت به‌ویژه به این موضوع پرداخته که چگونه هوش مصنوعی می‌تواند ساختار‌های اقتصادی سنتی را به‌کلی دگرگون کند. از این دیدگاه، یکی از ایده‌های محوری کتاب، بررسی تاثیرات اقتصادی این فناوری، از جمله تغییرات بنیادین در نیروی کار، افزایش بهره‌وری، و نیز چالش‌های اجتماعی و اقتصادی ناشی از جایگزینی انسان‌ها با ماشین‌هاست. اشمیت بر این باور است که هوش مصنوعی می‌تواند بطور چشمگیری بهره‌وری را افزایش دهد و باعث رونق اقتصادی شود، اما در عین حال معتقد است که این پیشرفت می‌تواند به نابرابری‌های شغلی و اقتصادی منجر شود. او بر ضرورت آموزش‌های جدید برای نیروی کار تاکید کرده و پیشنهاد می‌دهد که دولت‌ها و شرکت‌ها باید مسئولیت این انتقال را بر عهده بگیرند.

مرز‌های مسئولیت‌پذیری هوش مصنوعی

هاتن‌لاکر به بحث درباره مسئولیت‌پذیری اخلاقی و حقوقی هوش مصنوعی پرداخته است؛ اینکه اگر سیستم‌های هوشمند دچار اشتباه شوند، مسئولیت این اشتباه‌ها به عهده چه کسانی خواهد بود؟ این پرسش به ایده‌ای مهم درباره ایجاد چارچوب‌های حقوقی و نظارتی جدید برای کنترل و مدیریت فناوری‌های هوش مصنوعی می‌انجامد. نویسندگان معتقدند که مساله مسئولیت‌پذیری در هوش مصنوعی پیچیده است و هیچ پاسخ قطعی برای آن وجود ندارد. اما به عنوان راهکاری موقت، پیشنهاد می‌دهند که قوانین و دستورالعمل‌هایی برای تعیین حدود مسئولیت و پاسخگویی سیستم‌های هوش مصنوعی وضع شود. به‌ویژه، هاتن‌لاکر معتقد است که باید نهاد‌های بین‌المللی برای نظارت بر سیستم‌های هوش مصنوعی شکل گیرند.

تلاش برای ایجاد زبان مشترک میان انسان و هوش مصنوعی

یکی دیگر از ایده‌های بنیادین این کتاب، بررسی امکان و نیاز به ایجاد زبانی مشترک برای تعامل بهتر انسان با هوش مصنوعی است. این زبان مشترک نه فقط به معنای زبان گفتاری، بلکه به معنای ایجاد نوعی درک مشترک از مفاهیم و ارزش‌های بشری توسط سیستم‌های هوشمند است. نویسندگان به‌صراحت اشاره کرده‌اند که چنین زبانی باید هم کارآمد و هم شفاف و قابل‌فهم برای هر دو طرف باشد. آنها اذعان دارند که تا تحقق کامل این هدف راه طولانی در پیش است، اما بطور ضمنی از تحقیقات بیشتر در این زمینه و از همکاری چندرشته‌ای بین علوم رایانه و علوم انسانی حمایت می‌کنند تا بتوانند الگویی اولیه از این زبان مشترک به دست آورند.

این پرسش‌ها و ایده‌ها، بن‌مایه فکری کتاب را شکل داده‌اند و نمایانگر تلاش نویسندگان برای فهمی عمیق‌تر از جریانی‌اند که نه‌تنها در فناوری، بلکه حتی در جوهر وجودی انسان نیز تحولاتی گسترده ایجاد خواهد کرد. نویسندگان این کتاب، از یک سو امیدوارند این چارچوب‌ها بتوانند جهت‌گیری‌های روشنی برای آینده به‌دست دهند و از سوی دیگر، هشدار می‌دهند که رسیدن به این هدف نیازمند همکاری جهانی، درک عمیق فلسفی و علمی و تعهد به ارزش‌های انسانی است. مطالعه این کتاب می‌تواند خواننده را با الزامات و اقتضائات فضای جدید ناشی از فلوم و فناوری‌های شناختی آشنا کند.

ارسال نظرات