
حمله روسیه به خط لوله باکو-اوکراین و بایدهایی برای ایران

اقتصاد معاصر-محمدطاهر رحیمی، پژوهشگر اقتصادی: تحولات اخیر در مناقشه روسیه و اوکراین نشان میدهد که مسکو در حال تعریف مجدد پارادایم امنیتی خود است. فراتر از نبردهای نظامی در خطوط مقدم، کریدورهای انرژی به میدان جدیدی برای رقابت و اعمال فشار تبدیل شدهاند. حمله اخیر روسیه به خط گازی آذربایجان-اوکراین در مرز رومانی در واقع تعریف معادله «امنیت روسیه برابر با امنیت کریدورهای انرژی» است. این حمله نه یک اقدام تصادفی، بلکه یک حرکت محاسبهشده برای ارسال پیامی قاطع به پایتختهای اروپایی بوده است؛ پیامی که عنوان «آسیبپذیری انرژی شما، اهرم فشار امنیتی ماست.» را به خود اختصاص داده است.
حمله پهپادی و پیامدهای فوری آن
چهارشنبه هفته گذشته، جهان شاهد حملهای بیسابقه بود که در آن، روسیه با حمله پهپادی به ایستگاه کمپرسور گاز اورلوکا در مرز رومانی-اوکراین، بخشی از زیرساخت حیاتی انتقال گاز آذربایجان به اوکراین را تخریب کرد. این حمله در شرایطی رخ داد که هفته گذشته بود که اوکراین، نخستین قرارداد واردات گاز از آذربایجان را از طریق کریدور ترانسبالکان «مسیر ترکیه-بلغارستان-رومانی-اوکراین» امضا کرده بود.
این قرارداد جدید، تلاشهای اوکراین برای کاهش وابستگی خود به منابع انرژی روسیه را به نمایش میگذاشت. نکته قابل تامل این است که اوکراین از ابتدای سال ۲۰۲۵ اجازه ترانزیت گاز روسیه به ارزش سالانه ۵ میلیارد دلار را نداده بود و حال قصد داشت پای باکو را به کشور خود باز کند. این همزمانی، نشان میدهد که حمله روسیه نه فقط یک واکنش به قرارداد اخیر، بلکه یک هشدار جدی به هرگونه تلاش برای جایگزینی مسکو به عنوان تامینکننده انرژی اروپا است.
تقابل منافع منطقهای؛ ایران، روسیه و آذربایجان
در تحلیل این تحولات، نباید از رقابتهای ژئوپلیتیکی منطقهای غافل شد. برنامه باکو برای تبدیل شدن به تامینکننده انرژی منطقه، در تعارض کامل با منافع ایران و روسیه است. با وجود اینکه تولید گاز آذربایجان در حال حاضر فقط ۴۰ میلیارد مترمکعب است اما این کشور با برنامههای بلندپروازانه، قصد دارد نقشی محوری در تامین انرژی اروپا ایفا کند. این برنامه نه فقط با منافع ایران در بازار انرژی رقابت میکند، بلکه به دلیل نزدیکی حکومت علیاف به قدرتهای غربی و به ویژه اسرائیل، به عنوان یک تهدید امنیتی برای تهران و مسکو نیز تلقی میشود.
در همین راستا، موضوع سواپ گازی ایران با روسیه اهمیت ویژهای پیدا میکند. در صورت ترانزیت ۱۱۰ میلیارد مترمکعب گاز روسیه به ایران از مسیر باکو، توانمندی گازی رژیم علیاف در سطح راهبردی چندین برابر خواهد شد. این مساله، نگرانیهایی را برای ایران ایجاد میکند؛ چرا که میتواند باعث قدرتمندی بیشتر آذربایجان و وابستگی تهران به کریدورهای انرژی تحت کنترل باکو شود. از اینرو پیشنهاد میشود که ایران باید مسیر سواپ گازی با روسیه را به جای آذربایجان از مسیر ارمنستان یا ترکمنستان عبور دهد تا دستش زیر ساطور آذربایجان نباشد. این سواپ گازی برای ایران اهمیت راهبردی دارد، زیرا به ایران اجازه میدهد گاز مورد نیاز مناطق شمالی را از روسیه دریافت کرده و در مقابل، از مناطق جنوبی گاز خود را صادر کند. این فرآیند به رفع ناترازی گازی در شمال کشور که بخش مهمی از آن به دلیل افت فشار رخ میدهد کمک شایانی میکند.
هراس اروپا از بحران انرژی و پیام پوتین
خط لوله گازی مورد حمله روسیه، از باکو آغاز شده، به ترکیه میرسد و سپس از مسیر بلغارستان و رومانی به اوکراین ختم میشود. حمله روسیه به این خط لوله در مرز رومانی و اوکراین، عملا اروپا و ناتو را تهدید کرد که اگر امنیت مسکو به خطر بیفتد، امنیت کریدورهای انرژی اروپا نابود میشود و قاره سبز دچار بحرانهای بزرگ صنعتی خواهد شد. این تهدید برای اروپا بسیار جدی است، زیرا این قاره به شدت از جهش قیمت انرژی هراس دارد. تجربه سال ۲۰۲۲ به خوبی نشان داد که وقتی قیمت انرژی، به ویژه در اثر تهدیدات امنیتی و جنگ، جهش پیدا میکند، اقتصاد اروپا به شدت مختل میشود برخی از پیامدهای این بحران در سال ۲۰۲۲ برای منطقه یورو قابل بازخوانی است که عبارتند از:
تورم منطقه یورو ۹ برابر شد: تورم از سطوح پایین به ارقام بیسابقهای رسید که فشار زیادی بر قدرت خرید خانوارها وارد کرد.
تورم تولیدکننده در آلمان به مرز ۵۰ درصد رسید: این تورم لجامگسیخته، هزینه تولید را در صنعتیترین کشور اروپایی به شدت افزایش داد و توان رقابتی صنایع را تضعیف کرد.
تورم مصرفکننده مواد غذایی در آلمان به بالاترین سطوح تاریخی خود رسید: قیمت مواد غذایی به حدی افزایش یافت که بحران معیشتی برای بخش قابل توجهی از جامعه ایجاد کرد.
بدهی دولتهای منطقه یورو تقریبا دو برابر شد: دولتها ناچار بودند برای حمایت از اقتصادهای خود در برابر بحران، به استقراض گسترده روی بیاورند که منجر به افزایش شدید بدهیهای عمومی شد.
روسیه با مشاهده این وضعیت، به خوبی میداند که اروپا تا چه اندازه در برابر شوکهای انرژی آسیبپذیر است. از اینرو پوتین با تعریف معادله «امنیت در مقابل انرژی»، این پیام را به اروپا میرساند که اگرچه ممکن است جنگ در اوکراین با تلفات همراه باشد اما در نهایت، اروپا بازنده اصلی این میدان خواهد بود.
بازندگان دیگر بازی
معادله جدید امنیتی-نظامی-راهبردی پوتین، فقط اروپا را هدف قرار نداده است، بلکه بازندگان دیگری نیز دارد. آذربایجان که با اتکا به منابع گازی خود، رویای تبدیل شدن به یک تامینکننده بزرگ انرژی برای اروپا را در سر میپروراند، در این بازی با تهدید جدی مواجه شده است. حمله به زیرساخت حیاتی این کشور، نشان میدهد که امنیت کریدورهای آن تضمینشده نیست و این موضوع میتواند سرمایهگذاران و مشتریان اروپایی را از همکاری با باکو دلسرد کند. علاوه بر آذربایجان، ترکیه نیز که میخواست به عنوان یک هاب گازی برای انتقال انرژی به اروپا نقشآفرینی کند، از بازندگان این بازی محسوب میشود. امنیت کریدورهای عبوری از ترکیه نیز در گروی معادلات امنیتی پیچیدهتر مسکو قرار گرفته است.
در نتیجه، حمله روسیه به خط لوله گازی آذربایجان به اوکراین در مرز رومانی، نقطه عطفی در راهبرد امنیتی مسکو در قبال اروپا و ناتو است. این اقدام میتواند نشاندهنده تولد یک دکترین جدید باشد که در آن، روسیه امنیت خود را به صورت مستقیم با امنیت انرژی اروپا پیوند میزند. این معادله جدید، کشورهای منطقهای مانند آذربایجان و ترکیه را نیز تحت تاثیر قرار داده و هر یک را با چالشهای جدیدی روبهرو میسازد. در این بازی جدید، نه فقط کشورهای درگیر در مناقشه اوکراین، بلکه همه بازیگران منطقهای و بینالمللی باید رویکردهای خود را با واقعیتهای جدید تنظیم کنند؛ واقعیتی که در آن، امنیت یک کریدور انرژی، به اندازه امنیت یک مرز سیاسی، اهمیت حیاتی پیدا کرده است.