بیثباتی در تصمیم؛ ثمره تغییرات مداوم در جهادکشاورزی
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ وزارت جهاد کشاورزی به عنوان یکی از اساسیترین ارکان اقتصادی و اجتماعی کشور، نقشی بیبدیل در امنیت غذایی و توسعه پایدار ایران ایفا میکند. بااینحال، بررسی عملکرد این نهاد کلیدی در شش سال گذشته واقعیتی تلخ را آشکار میسازد: بیثباتی مدیریتی و ناکارآمدی ساختاری. تغییرات پیاپی در سطح مدیریت این وزارتخانه، انسجام لازم را از سیاستگذاریها و برنامههای اجرایی آن سلب کرده و پیامدهایی جدی برای کشاورزی و امنیت غذایی کشور به همراه داشته است.
با توجه به شرایط خاص کشور، از برشمردن سطح ناترازیها و مشکلات کلیدی ایجاد شده در بخش کشاورزی – ناشی از این بیثباتی مدیریتی – پرهیز خواهیم کرد، و تنها دلایل ایجادکننده این مشکلات را مرور میکنیم. از سال ۱۳۹۸ زمانی که محمود حجتی، به دلیل مشکلات ایجاد شده از صدر این وزارتخانه کنارهگیری کرد، تا پیش از تشکیل دولت حاضر، وزارت جهاد کشاورزی شاهد حضور پنج وزیر یا سرپرست دیگر بوده است: عباس کشاورز، کاظم خاوازی، سیدجواد ساداتینژاد، سیدمحمد آقامیری، و محمدعلی نیکبخت. این یعنی اگر کسی از سال ۱۳۹۸ تا امروز در این بخش حاضر بوده باشد (مثل کل جامعه کشاورزان کشور)، قهرا ۷ وزیر و ۷ سیاست را طی کمتر از ۶ سال تجربه کرده است!
پیامدهای بیثباتی مدیریتی
تغییرات مکرر در سطح مدیریت وزارت جهاد کشاورزی تنها به ناکارآمدی ساختاری منجر نشده، بلکه پیامدهای ناگوار بسیاری برای امنیت غذایی و توسعه کشاورزی کشور به همراه داشته است. از جمله این پیامدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
- کاهش تولید داخلی محصولات استراتژیک که کشور را به واردات بیشتر وابسته میکند.
- فقدان سیاستگذاریهای بلندمدت و پایدار، که مانع از تحقق اهداف توسعهای شده است.
- فرصتسوزی در توسعه زیرساختهای پژوهشی و فناوریهای نوین در حوزه کشاورزی.
- آسیبپذیری بیشتر کشور در برابر بحرانهای جهانی، بهویژه در تامین کالاهای اساسی.
- کاهش انسجام و کارایی در نظام مدیریتی و اجرایی وزارتخانه.
وزیر جدید: انتظارات و انتقادات
پس از طی شدن یک دوره بحرانی، انتخاب وزیر جدید، غلامرضا نوری قزلجه در دولت کنونی بدوا امیدواریهایی ایجاد کرد. ایشان بهعنوان نمایندهای شناختهشده از خطه آذربایجان و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس سابقهای قابلتوجه در امور قانونگذاری دارند. بااینحال، با گذشت زمان و روشن شدن اثرات تجربه و سابقه اجرایی ضعیف ایشان در حوزه کشاورزی و مدیریت کلان، تردیدهایی جدی در موفقیت این وزارتخانه با روند فعلی ایجاد شده است.
انتظار میرفت وزیر جدید با بهرهگیری از مدیران کارآزموده و تشکیل آرایشی قوی، مسیر گذشته را بهسوی ثبات و توسعه تغییر دهد. اما شواهد نشان میدهد که انتصابات و آرایش مدیریتی فعلی این وزارتخانه همچنان از همان رویکردهای ناکارآمد پیشین پیروی میکند. برخی افراد منصوب در ردههای کلیدی، فاقد سابقه کافی یا تجربه اجرایی موثر در حوزههای مربوطه هستند. از ذکر مصادیق، به دلایل پیشگفته خودداری میکنیم.
راهکارهای پیشنهادی
برای خروج از این بحران و دستیابی به امنیت غذایی پایدار، اتخاذ اقدامات اساسی ضروری است:
-
- انتخاب مدیران متخصص و باتجربه که توانایی عملیاتیسازی سیاستهای بلندمدت را داشته باشند.
- تدوین و اجرای سیاستهای پایدار و منسجم که از تغییرات مدیریتی مصون بمانند.
- سرمایهگذاری در زیرساختهای پژوهشی و فناوریهای نوین کشاورزی برای افزایش بهرهوری.
- بهرهگیری از تجارب بینالمللی و مدلهای موفق کشورهای پیشرو در حوزه کشاورزی.
- تقویت نظارت و شفافیت در عملکرد مدیریتی و اجرایی وزارتخانه.
جمعبندی
وزارت جهاد کشاورزی، بهعنوان نهادی کلیدی در تامین امنیت غذایی ایران، در شرایط بحرانی فعلی نیازمند بازنگری عمیق در رویکردهای مدیریتی و سیاستگذاری است. بیثباتی و تغییرات مکرر، نهتنها این نهاد را از دستیابی به اهداف خود دور کرده، بلکه کشاورزی کشور را با چالشهای جدی مواجه ساخته است. تنها از طریق ثبات مدیریتی، سیاستگذاری بلندمدت، و بهرهگیری از تجارب موفق بینالمللی میتوان این وزارتخانه را به مسیر توسعه و پیشرفت بازگرداند.