اقتصاد کلان

اقتصاد کلان

بانک

صنعت

کشاورزی

راه و مسکن

اقتصاد بین الملل

انرژی

بازرگانی

بورس

فناوری

سیاست و اقتصاد

کارآفرینی و تعاون

چند رسانه ای

۱۸/اسفند/۱۴۰۳ | ۱۴:۰۶
۱۴:۰۴ ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
اقتصاد معاصر بررسی می‌کند؛

تداوم کشت محصولات آب‌بر، تهدیدی برای آینده کشاورزی کشور

سیاست خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، سال‌ها است که به ‌عنوان راهبرد اصلی تامین امنیت غذایی در ایران دنبال می‌شود اما این سیاست بدون در نظر گرفتن محدودیت‌های اقلیمی و منابع آبی، هزینه‌های سنگینی بر محیط زیست و اقتصاد کشور تحمیل می‌کند. ادامه این مسیر، نه فقط بهره‌وری کشاورزی را کاهش داده، بلکه ایران را به سمت بحران‌های زیست‌محیطی و وابستگی به واردات سوق خواهد داد.
کد خبر:۱۷۳۹۰

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ سیاست خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی نظیر گندم، برنج، نیشکر و حتی میوه‌هایی همچون موز، دهه‌ها است که به ‌عنوان یکی از محورهای اصلی برنامه‌ریزی اقتصادی در ایران دنبال می‌شود. 

هدف اعلام‌شده این سیاست، تامین امنیت غذایی برای جمعیتی بالغ بر ۸۵ میلیون نفر است اما کارشناسان هشدار می‌دهند که این رویکرد بدون توجه به هزینه‌های زیست‌محیطی و اقتصادی، نه فقط پایدار نیست، بلکه کشور را به مرز بحران‌های جدی نزدیک می‌کند. 

این در حالی بوده که غلامرضا نوری قزلجه، وزیر جهاد کشاورزی اخیرا اعلام کرده است: «ما بیشترین حمایت را از برنج تولید داخل داشته‌ایم و برنامه‌ریزی کرده‌ایم که طی ۳ تا ۴ سال آینده در تولید برنج خودکفا شویم.» 

این وعده در حالی مطرح می‌شود که ایران با چالش‌هایی نظیر کاهش بارندگی، فرسایش خاک و برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی مواجه است. 

واقعیت‌های تلخ کشاورزی ایران 

ایران به ‌عنوان کشوری با اقلیم خشک و نیمه‌خشک، از نظر منابع آبی و خاکی با محدودیت‌های اساسی روبه‌رو است. در سال آبی جاری (۱۴۰۳-۱۴۰۴)، بارش‌ها روند مطلوبی نداشته و کارشناسان از تشدید بحران آب خبر می‌دهند. با این حال، تولید محصولات آب‌بر مانند برنج (با نیاز سالانه ۳ میلیون تن)، گندم و نیشکر همچنان در اولویت سیاست‌گذاران قرار دارد.  

در همین راستا کارشناسان بخش کشاورزی تاکید دارند که این رویکرد بدون توجه به تناسب آگرواکولوژیکی (یعنی کشت متناسب با ظرفیت‌های منطقه‌ای)، فقط به هدررفت منابع طبیعی منجر می‌شود. به ‌عنوان مثال کشت برنج در استان‌های کم‌آب مانند اصفهان و فارس، نه فقط صرفه اقتصادی ندارد، بلکه اکوسیستم منطقه را تخریب می‌کند. همچنین تولید نیشکر که آب بیشتری نسبت به برنج مصرف می‌کند، در مقایسه با چغندر قند که نیاز آبی کمتری دارد، توجیه‌پذیر نیست. 

از سوی دیگر، خاک آهکی ایران برای تولید انبوه محصولاتی مانند موز و انبه مناسب نیست. از همین‌رو کارشناسان معتقدند موزی که در ایران کشت می‌شود، کیفیت لازم را ندارد و نمی‌تواند با محصولات وارداتی رقابت کند.

هزینه‌های پنهان خودکفایی 

پیگیری سیاست خودکفایی، هزینه‌های زیست‌محیطی سنگینی به کشور تحمیل کرده است. فرسایش خاک و مصرف بی‌رویه آب، نتیجه مستقیم تولید غذا بدون توجه به بهره‌وری منابع است. برای تولید ۳ میلیون تن برنج مورد نیاز کشور، حجم عظیمی از آب مصرف می‌شود که می‌توانست به کشت محصولات کم‌آب‌بر یا علوفه اختصاص یابد. این در حالی است که تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی، پایداری این مدل تولید را زیر سوال برده است.  

کارشناسان هشدار می‌دهند که ادامه این روند، کشور را در آینده‌ای نزدیک به واردکننده بزرگ محصولات کشاورزی تبدیل خواهد کرد؛ دقیقا همان چیزی که سیاست خودکفایی قرار بود از آن جلوگیری کند. نبود طرح آمایش سرزمینی، تداوم کشاورزی خرده‌مالکی و بی‌توجهی به مفهوم اقتصاد آب که بر تخصیص آب به محصولاتی با بیشترین بازده اقتصادی تاکید دارد، از جمله نقاط ضعف ساختاری این سیاست هستند. 

خودکفایی در برابر مزیت رقابتی 

در حالی که ایران بر خودکفایی در محصولات آب‌بر اصرار دارد، کشورهایی مانند مالزی و اوکراین مسیر متفاوتی را در پیش گرفته‌اند. مالزی با تمرکز بر تولید روغن پالم به ‌جای گندم، از مزیت‌های اقلیمی خود بهره برده و اوکراین با تبدیل شدن به یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان غلات، خودکفایی را کنار گذاشته است. 

از همین‌رو کارشناسان بخش کشاورزی بر این باورند که ایران نیز باید به‌ جای تولید برنج و نیشکر، بر محصولاتی مانند پسته، انار و زرشک تمرکز کند که هم با شرایط اقلیمی سازگارند و هم ظرفیت صادرات بالایی دارند. در واقع خودکفایی در دنیای امروز مفهومی منسوخ است. تجارت جهانی غذا، راهکار منطقی‌تری برای تامین امنیت غذایی است. 

راه برون‌رفت از بحران 

برای اصلاح وضعیت کنونی، کارشناسان پیشنهادهایی را مطرح کرده‌اند که اجرای آمایش سرزمینی اولین راهکار ارائه شده از سوی کارشناسان است. شناسایی ظرفیت هر منطقه و تعیین محصولات مناسب بر اساس شرایط اقلیمی و اقتصادی، اولین اقدام برای اجرای این طرح است.

حمایت از محصولات مزیت‌دار نیز دومین راهکار بوده که بر تقویت تولید و صادرات محصولاتی با ارزش افزوده بالا مانند پسته و انار تاکید می‌کند.

 یکی دیگر از راهکارهای مهم برای برون‌رفت از این بحران، استفاده از مکانیزاسیون کشاورزی است. حرکت از کشاورزی خرده‌مالکی به سمت کشاورزی صنعتی برای افزایش بهره‌وری در شرایط کنونی لازم است. همچنین توجه به اقتصاد آب نیز از سوی کارشناسان تاکید می‌شود، چراکه تخصیص منابع آبی به محصولاتی که بیشترین بازده را دارند، می‌تواند بر بهره‌وری تاثیرگذار باشد.

خودکفایی یا خودنابودی؟ 

خودکفایی کشاورزی در ایران که دهه‌ها است به ‌عنوان یک شعار مقدس دنبال می‌شود، نه فقط به امنیت غذایی پایدار منجر نشده، بلکه آب و خاک کشور را به تاراج برده است. وعده‌هایی مانند خودکفایی در تولید برنج طی ۳ تا ۴ سال آینده، بدون توجه به واقعیت‌های اقلیمی و اقتصادی، بیشتر به یک رویای سیاسی شبیه است تا یک برنامه عملی! 

اگر قرار است کشاورزی ایران پایدار و سودآور باشد، باید از شعارزدگی فاصله گرفته و به سمت سیاست‌گذاری مبتنی بر علم و مزیت‌های منطقه‌ای حرکت کند. در غیر این صورت، آینده‌ای جز تخریب محیط‌زیست و وابستگی بیشتر به واردات در انتظارمان نخواهد بود.

ارسال نظرات