اقتصاد کلان

اقتصاد کلان

بانک

صنعت

کشاورزی

راه و مسکن

اقتصاد بین الملل

انرژی

بازرگانی

بورس

فناوری

سیاست و اقتصاد

کارآفرینی و تعاون

چند رسانه ای

۱۸/فروردين/۱۴۰۴ | ۱۱:۰۲
۱۰:۴۸ ۱۴۰۴/۰۱/۱۸
بهرام بهرامی، مدرس و پژوهشگر

«هرمز» زیر یوغ رانت‌خواران در سایه بی‌تدبیری دولتمردان

جزیره هرمز، نگین خلیج‌ فارس، نه امروز که سال‌هاست قربانی بی‌تدبیری‌ها و رانت‌خواری‌ها شده است، در حالی که تخریب طبیعت خاک سرخ هرمز این روزها بهانه برای سرزنش مردم شده، اصل ماجرا فراتر از یادگاری‌بردن گردشگران است؛ ماجرا به سیاست‌های غلط، بی‌برنامه‌گی‌ها و سوداگری‌هایی بازمی‌گردد که سال‌هاست سرمایه‌های ملی را به تاراج برده‌اند.
کد خبر:۱۹۴۷۲

اقتصاد معاصر-بهرام بهرامی، پژوهشگر: سخن گفتن در خصوص جزایر ایران، سخن جدیدی نیست اما این روزها دولت تا مشکلی مانند ناترازی انرژی، ناترازی آب ، برق و... از جانب آنها و بی‌برنامگی‌هایشان سر باز می‌زند، سریع ناتوانی خود را در مدیریت امور کتمان کرده و انگشت اتهام به سوی مردم را نشانه می‌روند و مردم را نقره داغ و دچار عذاب وجدان می‌کنند. 

از موارد جدیدی که چند روزی بر سر زبان مسوولان امر و برخی رسانه‌ها افتاده، برداشتن خاک سرخ توسط مردم و گردشگران از جزیره هرمز که به نگین جزایر خلیج همیشه فارس معروف بوده، است. 

جزیره زیبای هرمز با حدود ۴۲ کیلومتر مربع و با بیش از هفتاد نوع کانی و سنگ و حدود نود طیف رنگی مسحورکننده که در طول میلیون‌ها سال از وسط دریای همیشه خلیج فارس مانند نگین عقیقی سر برآورده، نه امروز بلکه چند دهه است که گرفتار خطاهای بی‌بازگشت دولت‌ها شده است. اگر امروز مسافر یا گردشگری، مقدار کمی از خاک سرخ هرمز را با خود به عنوان یادبود می‌برد تا در گوشه‌ای از خانه‌اش به یاد زیبایی‌های هرمز بیفتد، گناه نیست که انگشت اتهام به سوی وی دراز می‌کنیم، بلکه گناه آن است که عده‌ای رانت‌خوار در خوتب غفلت مسوولان، در دهه‌های گذشته با تناژهای انبوه و بسیار بالا خاک سرخ این جزیره را به فروش می‌رساندند.

حال همین مردم را که گرفتار نظام تدبیر آسیب‌گری شده‌اند را زیر سوال می‌بریم. اگر همه این جزیره را که در مشاع و تملک مردم کشور است را به عنوان یک ژئوپارک می‌دیدیم و در نظر می‌گرفتیم و مدیریت آن را به جای سپردن به عده‌ رانت‌خوار به اساتید زمین‌شناسی یا زیست‌محیطی کشور می‌سپردند، حتما قدر این سرمایه عظیم را با دانش و آگاهی می‌دانست و مراقب وجب به وجب این خاک بود که به چنین روزی نیفتد و حتما برای بازدید از آن فرهنگ‌سازی می‌نمود. 

امروز جزیره هرمز به خطر از بین رفتن نیفتاده، بلکه سال‌هاست دچار زخم خوردن از خودی‌ها و رانت‌خواران شده است؛ کما اینکه مشابه این معضل را در جزایر و سواحل دیگر هم به وفور می‌توان دید. امروز خطر بسان شاهینی بر سر هرمز، این جزیره همای سعادت در حال بال بال زدن است و با یک غفلت کوچک، تبعات بزرگ و جبران‌ناپذیری را به همراه خواهد داشت. نه فقط هرمز، بلکه مکران نیز اینگونه است. هرجا که آرمان شهرطلبی حکمرانی تفالی زده، آنجا را به روستایی تبدیل کرده است. 

امروز همه‌مان از سال‌خورده گرفته تا کودکان موظفیم از هرمز و دیگری مراقبت و محافظت کنیم و برای نسل آینده، آن را به عنوان یکی از جذاب‌ترین و زیباترین ژئوپارک‌های جهان که به راستی ظرفیت گردشگری طبیعی جهانی دارد، حفظ کنیم؛ چراکه در آینده ارزش اقتصادی نفت با رواج انرژی‌های نو رو به کاهش است و اقتصاد گردشگری‌ست که نجات‌بخش نسل آینده خواهد بود.

از همین‌رو مدیران ما چنانچه توان تبدیل این جزایر و سواحل را به مراکز جذب ژئوتوریست‌های جهانی و منبعی برای کسب درآمدهای ارزی کشور را ندارند، حق نابودی سرمایه‌های طبیعی با پروژهای رانت‌جویانه مانند ساختن هتل‌ها، سازه‌های عظیم سیمانی و بتنی را ندارند. جزیره هرمز می‌تواند به یکی از نقاط قوت آینده اقتصاد ایران تبدیل شود؛ البته به شرط آنکه همگان در حفظ و حراست از آن کوشا باشند. تحقق این امر، فقط زمانی ممکن است که هرمز، مکران و سواحل جنوبی کشور در مالکیت مشاع ملت ایران باقی بمانند. اگر دولت جدید از همین آغاز راه، برای این مساله راهکاری بنیادین و برنامه‌ریزی جدی اتخاذ نکند -که تاکنون نیز در این زمینه تاخیر شده است- بدون تردید با معضلات جدیدی مواجه خواهیم شد، زیرا جامعه امروز ما گرفتار نوعی بی‌قاعدگی شده که این وضعیت، نتیجه بی‌تدبیری‌ها و بی‌برنامگی‌های گذشته است.

ارسال نظرات