اقتصاد معاصر-محمدطاهر رحیمی، پژوهشگر اقتصادی: جنگ دوازده روزه میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، فراتر از یک رویارویی نظامی محدود، نقطه عطفی تاریخی در معادلات قدرت منطقهای محسوب میشود. این رویارویی که با عملیات وعده صادق ۱ آغاز و با وعده صادق ۲ تکمیل شد و در نهایت به وعده صادق ۳ رسید، تمایز راهبردی بسیار مهمی در حوزه جنگ اقتصادی نشان داد.
در وعده صادق ۳، بر خلاف رویکردهای متعارف و پیشین که صرفا بر اهداف نظامی متمرکز بودهاند، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با دقت فراوان با نگاه سیستمی، هدف قرار دادن اکوسیستم اقتصادی اسرائیل را نیز در دستور کار قرار دادند و ضربات مهلکی به آن وارد نمودند. این استراتژی هوشمندانه که بر اجزای زیست بوم اقتصادی دشمن متمرکز بود، تجلی عینی بیانات اخیر مقام معظم رهبری درباره له شدن رژیم صهیونیستی زیر ضربات جمهوری اسلامی ایران و از پا درآمدن این رژیم غاصب به شمار میرود.
ضربات موشکی قدرتمند و به شدت مخرب ایران که با دقت بالا اجزای کلیدی زیست بوم اقتصادی اسرائیل را هدف قرار داد، نشان داد که جمهوری اسلامی ایران قابلیت تعیینکننده بودن در معادلات منطقهای را دارا است. واکنش رژیم صهیونی و حامی اصلی آن یعنی آمریکا که با عجله پیشنهاد توقف جنگ را مطرح کردند، گواه بر تاثیر مخرب این ضربات بر تابآوری دشمن بود.
این امر نشان می دهد که ماهیت خاص ضربات جمهوری اسلامی ایران، به ویژه بر اکوسیستم اقتصادی رژیم صهیونیستی، نه فقط نظام محاسبات راهبردی آنها را به شدت مختل ساخته، بلکه توان ادامه جنگ را از آن ها سلب نموده است. در همین راستا در این یادداشت این تمایز مهم در ماهیت عملیات وعده صادق ۳ تبیین شده است.
اجزای اکوسیستم اقتصادی اسرائیل را که با دست قدرتمند نیروهای مسلح ایران به بانک اهداف جنگ با رژیم صهیونیستی اضافه شد و در طول جنگ مدام توسعه پیدا کرد، میتوان در چند دسته زیر خلاصه کرد:
۱. حوزه انرژی: بخش انرژی به عنوان شریان حیاتی هر اقتصاد مدرن، نقش تعیینکنندهای در عملکرد کلیه بخشهای اقتصادی دارد. این حوزه نه فقط موتور محرک صنایع، کشاورزی، حملونقل و خدمات محسوب میشود، بلکه پایه و اساس امنیت ملی، دفاعی و اجتماعی کشورها نیز به شمار میرود. وابستگی فزاینده اقتصاد مدرن به انرژی، این بخش را به یکی از حساسترین و آسیبپذیرترین اجزای زیستبوم اقتصادی تبدیل کرده است.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با درک عمیق این اهمیت راهبردی، ضربات دقیق و مهلکی به زیرساختهای انرژی رژیم صهیونیستی وارد کردند که مهمترین آنها عبارتند از:
پالایشگاه حیفا: این تاسیس حیاتی که بزرگترین پالایشگاه اسرائیل محسوب میشود و ظرفیت پالایش روزانه ۲۰۰ هزار بشکه نفت را دارا است، مورد ضربه قدرتمند ایران قرار گرفت. این پالایشگاه که حدود ۶۰ درصد سوخت مورد نیاز رژیم صهیونیستی را تامین میکرد، اقلا یک ماه از مدار تولید خارج شده و تا کنون آتشسوزی ناشی از ضربه ایرانی خاموش نشده است.
نیروگاههای حیفا و هادرا: این دو نیروگاه که نقش محوری در تولید برق شهر بزرگ و صنعتی حیفا ایفا میکنند و از بزرگترین نیروگاههای برقی رژیم به شمار میروند، مورد هدف قرار گرفتند. این تاسیسات که مجموعا ۱۰ درصد برق کل رژیم صهیونیستی را تامین میکردند، ضربه مهلکی از ایران دریافت نمودند.
نیروگاه اشدود: این نیروگاه که بخش عمده برق جنوب سرزمینهای اشغالی وابسته به آن است و نقش حیاتی در تولید برق رژیم دارد نیز در معرض ضربات قدرتمند ایران قرار گرفت. این نیروگاه که یکی دیگر از نیروگاههای بزرگ تولید برق رژیم محسوب میشود، حدود ۱۴ درصد برق کل رژیم صهیونیستی را تامین میکرد.
تاسیسات گروه نفتی بازان (Bazan): این مجموعه که میتوان گفت بزرگترین گروه نفتی فعال در سرزمینهای اشغالی است، در حیفا مورد ضربه قدرتمند ایران قرار گرفت و خسارات سختی متحمل شد. در این راستا مدیرعامل بازان در نامهای نوشته است: «این شرکت مایل است به اطلاع برساند که در نتیجه آسیب به مجتمع گروه بازان، نیروگاهی که مسؤول بخشی از تولید بخار و برق مورد استفاده تاسیسات این گروه بود، به همراه خسارات اضافی، به طور قابل توجهی آسیب دیده و در حال حاضر، همه تاسیسات پالایشگاه و شرکتهای تابعه تعطیل شدهاند.»
میدان گازی لویاتان: این میدان گازی راهبردی که بیش از ۵۲ درصد گاز اسرائیل را تولید میکرد و نقش مهمی در صادرات گاز این رژیم داشت، عملا تولید گاز خود را از ترس حملات ایران تعطیل کرد.
۲. حوزه زیرساخت: زیرساختها یکی از مهمترین و حیاتیترین اجزای اکوسیستم اقتصادی هر کشوری محسوب میشوند. بدون وجود زیرساختهای قوی و کارآمد، اساسا امکان فعالیت اقتصادی معنادار وجود نخواهد داشت. این بخش شامل شبکههای حملونقل، بنادر، فرودگاهها، راهآهن، جادهها، مخابرات و انبارداری است که به مثابه رگ و پی اقتصاد، جریان کالا، خدمات، سرمایه و نیروی انسانی را تسهیل میکند. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی راهبردی، عمده این نقاط حساس را مورد هدف قرار داد که عبارتند از:
بندر حیفا: این بندر که مهمترین بندر رژیم صهیونیستی محسوب میشود، نقش محوری در اقتصاد این رژیم ایفا میکند. ۸۰ درصد امنیت غذایی رژیم صهیونیستی به این بندر وابسته است و بزرگترین انبارهای مواد غذایی این رژیم در همین منطقه قرار دارد. عمده عملیات کانتینری رژیم صهیونیستی در تجارت بینالمللی از طریق این بندر صورت میگیرد و بخش قابل توجهی از صنایع مهم شیمیایی، فلزی و غذایی رژیم در این منطقه متمرکز است. همچنین حدود ۷۰ درصد امنیت دارویی رژیم صهیونیستی نیز وابسته به این بندر است که آن را به مهمترین جزء زیرساختی اقتصادی این رژیم تبدیل کرده است. ضربه ایران به این مرکز حیاتی، ضربهای مهلک به قلب اقتصاد رژیم صهیونیستی وارد کرد.
فرودگاه بنگوریون: این فرودگاه که نماد امنیت اقتصادی اسرائیل و مهمترین نماد و دروازه جذب سرمایهگذاری خارجی برای این رژیم محسوب میشود، اهمیت راهبردی فوقالعادهای دارد. این فرودگاه نه فقط دروازه اصلی ورود و خروج مسافران و کالاهای حساس است، بلکه نقش کلیدی در حفظ تصویر امنیت و ثبات اقتصادی رژیم در نزد سرمایهگذاران بینالمللی ایفا میکند. هدف قرار گرفتن این تاسیس توسط ایران، پیامی قدرتمند در خصوص تغییر معادلات امنیتی منطقه بود.
ایستگاه راهآهن بئرالسبع: این ایستگاه که یکی از مهمترین مسیرهای ریلی تجارت اسرائیل محسوب میشود، نقش حیاتی در انتقال کالاهای تجاری، مواد اولیه صنعتی و محصولات کشاورزی دارد. شبکه ریلی به عنوان یکی از مقرونبهصرفهترین و پایدارترین روشهای حملونقل کالا، رکن اساسی زنجیره تامین اقتصادی محسوب میشود. ضربه به این زیرساخت، جریان تجارت داخلی و بینالمللی رژیم را دچار اختلال جدی کرد.
صنایع شیمیایی نقب: این مجموعه صنعتی که یکی از مهمترین قطبهای تولیدی رژیم صهیونیستی در حوزه مواد شیمیایی محسوب میشود، نقش کلیدی در تولید مواد اولیه برای صنایع مختلف از جمله کشاورزی، دارویی، پلاستیک و مواد شوینده دارد. این صنایع که ارزش افزوده بالایی تولید میکنند و بخش قابل توجهی از صادرات صنعتی رژیم را تشکیل میدهند، هدف ضربات دقیق ایران قرار گرفتند و خسارات سنگینی متحمل شدند.
۳. حوزه سرمایهگذاری: حوزه سرمایهگذاری از جهت جذب سرمایه برای رژیم صهیونیستی اهمیت بسیار بالایی دارد. اسرائیل به شدت به جذب سرمایه از کانال فناوری برای ایجاد ثبات اقتصادی خود نیاز دارد، چراکه مخصوصا از سال ۲۰۰۲ به بعد با سرمایهگذاری مستقیم خارجی تراز پرداختهایش را پایدار میکند و از اینرو در بیش از ۲ دهه اخیر، ثبات اقتصادی بالایی داشته است. هدف قرار دادن بخشهای مهم ذیل حوزه سرمایهگذاری مخصوصا در بخش فناوری، انتخاب هوشمندانه نیروهای مسلح ایران برای هدف قرار دادن ثبات اقتصادی رژیم و ارسال این پیام به رژیم صهیونیستی بود که ایران قادر است اساسا مهمترین عامل ثبات اقتصادی رژیم صهیونیستی را در چند دقیقه از بین ببرد.
مهمترین بخشهایی که ذیل این حوزه و با این اهداف زیر ضربات لهکننده نیروهای مسلح ایران رفتند عبارتند از:
پارک فناوری راهبردی گاویام (Gav-yam): پارک فناوری Gav-Yam Negev در بئرالسبع که مورد حمله موشکهای ایران قرار گرفت، یکی از کانونهای مهم ایجاد ثبات اقتصادی رژیم در سالهای اخیر بوده است. این پارک فناوری که در اوایل ۲۰۱۰ با هدف ایجاد یک اکوسیستم نوآورانه فناوری در جنوب اراضی اشغالی، مجاورت با دانشگاه بنگوریون و کمپ فناوری نظامی در مساحتی بالغ بر ۹.۳ هکتار تاسیس شده است.
در این پارک فناوری، شرکتهای نامدار بینالمللی از جمله اینتل، البیت سیستمز و مایکروسافت حضور داشتند. حدود ۳ هزار نفر در حوزههای امنیت سایبری در این شرکتها فعالیت میکردند و تقاضا برای افزایش فضا همچنان وجود داشت. این پارک همچنین شامل بیش از ۷۰ شرکت از جمله نامهایی چون PayPal، Dell EMC، IBM، Oracle، WIX و سایر غولهای فناوری بود. همچنین نهادهای نظامی و سایبری نیز در این پارک حضور فعال داشتند.
میتوان گفت موشکهای ایرانی، پایتخت سایبری اسرائیل را هدف قرار دادند. این پارک نه فقط قطبی برای رشد تکنولوژی و امنیت سایبری در اراضی اشغالی محسوب میشد، بلکه نمونهای از تعامل بین صنعت، دانشگاه و نیروی نظامی فناوریپایه به شمار میرفت که قلب امنیت سایبری اسرائیل بود.
مجموعه رامات گان: این مجموعه که به عنوان قلب مالی رژیم صهیونیستی شناخته میشود، شامل مواردی همچون مرکز بورس الماس اسرائیل (یکی از مشهورترین بازارهای الماس جهان)، مرکز بورس اوراق بهادار و مالی (قلب تپنده معاملات اقتصادی رژیم)، برجهای دوقلو و برج موشه آویو (نمادهای اقتصادی و تجاری رژیم، با دهها طبقه اختصاصی برای دفاتر مالی و شرکتهای بینالمللی)، دانشگاه بار ایلان (دومین دانشگاه بزرگ رژیم در همین منطقه) و منطقه فناوریهای پیشرفته و بخشی از سیلیکون ولی اسرائیل هستند.
مجموعه کریات گت: این شهرک صنعتی که واحدهای بزرگ تولید تراشههای صنعتی و هلدینگهای عظیم فعال در حوزه فناوری را در برمیگیرد، از جمله اینتل، مورد ضربات دقیق ایران قرار گرفت.
دفتر مایکروسافت در بئرالسبع: هدف قرار گرفتن این دفتر، پیام بزرگی برای صهیونیستها داشت و اساسا نشاندهنده قدرت ایران در زدن منابع قدرتآفرین اقتصادی رژیم صهیونیستی بود. این حمله نمادین اما موثر، نشان داد که حتی بزرگترین شرکتهای فناوری جهان نیز در صورت همکاری با اسرائیل در معرض خطر قرار خواهند گرفت.
۴. حوزه امنیت کسب و کارهای خرد: امنیتزدایی ایران از فعالیتهای کسب و کارهای خرد در درون سرزمینهای اشغالی، یکی از دستاوردهای مهم نیروهای مسلح بود که از هدف قرار دادن مناطق شهری به صورت هوشمندانه حاصل شد و عملا خسارت سنگین اقتصادی به رژیم صهیونیستی وارد کرد که ابعاد شدید اجتماعی نیز ایجاد کرد. رسانههای صهیونیستی گزارش داده بودند که همزمان با آغاز درگیریها و حملات ایران، بسیاری از مراکز خرید سرزمینهای اشغالی از جمله کریون، رمات آویو، گرند مول پتاحتیکوا، گرند بیاس به دلیل تهدیدات امنیتی بسته شدهاند. این مراکز که رکن اساسی اقتصاد خردهفروشی و مرکز تجمع اقتصادی-اجتماعی شهروندان محسوب میشدند، یکباره از چرخه اقتصادی خارج شدند.
طبق گزارش عربی پست، مدیران این مجموعهها در نامهای فوری به وزیر اقتصاد خواستار بازگشایی مجدد شده بودند تا ساکنان سرزمینهای اشغالی بتوانند نیازهای خود را تهیه کنند. با این حال، نبود زیرساختهای حفاظتی مناسب و ادامه تهدیدات ایرانی، سبب خالی شدن این مراکز از مشتریان شده بود که نشاندهنده عمق تاثیر عملیات ایران بر روحیه جامعه صهیونیستی است.
همچنین رسانههای صهیونیستی اذعان کردند که در زمان جنگ در مقابل تعطیلی مراکز خرید بزرگ، میزان خریدهای مربوط به خواربار و مواد غذایی ۵۰ درصد افزایش یافته است، به طوری که قفسههای آب معدنی فقط ظرف چند دقیقه خالی میشدند؛ این امر نشاندهنده ایجاد رفتار هراسزده خرید و انباشت کالا توسط شهروندان است که خود عاملی برای تشدید بحران اقتصادی محسوب میشود.
از سوی دیگر، در اثر این جنگ ۱۲ روزه، کمبود گوشت مرغ، شیر و لبنیات به دلیل اختلال در زنجیره تامین، باعث صفهای طولانی و افزایش نگرانی مصرفکنندگان شده بود. این اختلالات که ناشی از ضربات هدفمند ایران به زیرساختهای حملونقل و توزیع است، نشان میدهد که چگونه عملیات دقیق نظامی میتواند به سرعت بر زندگی روزمره شهروندان تاثیر گذاشته و فشار اجتماعی-اقتصادی گستردهای ایجاد کند.
این امنیتزدایی از کسب و کارهای خرد، علاوه بر خسارت مستقیم ناشی از تعطیلی، تاثیر مضاعفی بر اقتصاد داشته است. کاهش گردش مالی، افت اعتماد مصرفکنندگان، اختلال در نقدینگی کسب و کارهای کوچک و متوسط و ایجاد فضای عمومی ناامنی، مجموعهای از پیامدهای اقتصادی-اجتماعی را به همراه داشته که ثبات اقتصادی رژیم صهیونیستی را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود.
۵. حوزه مغزافزار دانشی: حمله هدفمند نیروهای مسلح ایران به موسسه راهبردی تحقیقاتی وایزمن، یکی از بارزترین و راهبردیترین ضربات وارده به اکوسیستم دانشی رژیم صهیونیستی محسوب میشود. این موسسه که قدمت آن از خود اسرائیل بیشتر است و اولین سازنده بمب اتم برای رژیم صهیونیستی به شمار میرود، نقش محوری در شکلگیری قدرت تکنولوژیک و علمی این رژیم ایفا کرده است.
موسسه وایزمن که اساسا پشتیبانی دانشی و تکنولوژیک ارتش رژیم صهیونیستی را انجام میدهد، به عنوان قلب تپنده تحقیقات پیشرفته در حوزههای مختلف علمی از جمله فیزیک هستهای، شیمی، زیستشناسی، علوم کامپیوتر و مهندسی عمل میکند. این مرکز تحقیقاتی که دههها سرمایهگذاری انسانی، مالی و فناورانه در آن صورت گرفته، مخزن عظیمی از دانش ضمنی و صریح رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
حمله هوشمندانه و هدفمند نیروهای مسلح ایران به این موسسه، یکی از مهمترین مصادیق بارز عملیاتهای دقیق و محاسبه شده که نشاندهنده درک عمیق ایران از نقاط حساس و حیاتی دشمن است. این ضربه فراتر از خسارت فیزیکی، پیام روشنی برای صهیونیستها داشت مبنی بر اینکه ایران قدرت و توانایی لازم برای نابودی منابع دانش ضمنی رژیم صهیونیستی را دارا است؛ همان منابعی که آنها دههها برای کسب و توسعه آنها تلاش کردهاند.
ضربه به موسسه وایزمن، تاثیر مضاعفی بر کل اکوسیستم نوآوری و تحقیقوتوسعه رژیم صهیونیستی داشته است. این موسسه نه فقط مرکز تولید دانش، بلکه گره اتصال میان دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و صنایع دفاعی نیز محسوب میشد. از بین رفتن یا آسیب دیدن این مرکز، زنجیره انتقال دانش و فناوری را مختل کرده و ظرفیتسازی آتی رژیم در حوزههای حساس را با چالش جدی مواجه ساخته است.
این عملیات پیام راهبردی مهمی را منتقل کرد. جمهوری اسلامی ایران نه فقط قادر به ضربه زدن به تاسیسات فیزیکی دشمن است، بلکه میتواند به قلب قدرت دانشی و فناورانه آن و همچنین کانالهای راهبردی جذب سرمایه خارجی به سرزمینهای اشغالی و ثبات اقتصادی اسرائیل نیز ضربه وارد کند. این امر نشاندهنده سطح بالایی از برنامهریزی راهبردی و شناخت دقیق از آسیبپذیریهای دشمن است که حاکی از تحول کیفی در رویکرد دفاعی ایران از یک نگاه صرفا نظامی به نگاهی جامع و چندبعدی به امنیت ملی است.