به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ تانزانیا به عنوان یکی از اقتصادهای در حال رشد شرق آفریقا، دارای موقعیت ژئوپلیتیکی راهبردی در کنار اقیانوس هند و دروازهای به جامعه شرق آفریقا (EAC) و بازارهای منطقهای است.
تانزانیا با دسترسی به بندر دارالسلام به عنوان بزرگترین بندر منطقه شرق آفریقا، نقشی کلیدی در اتصال کشورهای آفریقایی محصور در خشکی مانند اوگاندا، روآندا، بروندی، مالاوی و زامبیا به اقتصاد جهانی دارد. این موقعیت جغرافیایی ممتاز، تانزانیا را به یکی از مهمترین مراکز لجستیکی و بازرگانی آفریقا بدل کرده است. عضویت این کشور در سازمانهایی همچون EAC و توافقنامه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) ظرفیتهای تجاری گستردهای ایجاد کرده است.
اقتصاد تانزانیا طی یک دهه گذشته رشد پایدار داشته و با میانگین رشد ٥ الی ٦ درصدی در زمره اقتصادهای پیشرو آفریقا قرار گرفته است. بخشهای کشاورزی، خدمات و صنعت به ترتیب با ۲۶، ۴۵ و ۲۹ درصد سهم از کل تولید ناخالص داخلی، ستونهای اصلی اقتصاد این کشور محسوب میشوند. دولت تانزانیا سیاستهای اصلاحی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه زیرساختها اتخاذ کرده و همین امر شرایط مناسبی برای همکاریهای اقتصادی با ایران فراهم ساخته است. براساس بررسیهای به عمل آمده، مهمترین فرصتهای همکاریهای اقتصادی ایران با تانزانیا به شرح ذیل است:
کشاورزی و صنایع غذایی، از کشت فراسرزمینی تا تولید لبنیات: تانزانیا با داشتن میلیونها هکتار زمین قابل کشت، منابع آبی فراوان و آب و هوای مناسب به یک قطب کشاورزی در شرق آفریقا تبدیل شده است. این شرایط فرصتهای بینظیری برای سرمایهگذاران ایرانی فراهم میکند تا امنیت غذایی کشور را تضمین کرده و همزمان به توسعه اقتصادی تانزانیا کمک کنند. ایران با توجه به محدودیتهای منابع آبی و اقلیمی، برای تامین محصولات کشاورزی استراتژیک مانند دانههای روغنی (سویا، کلزا و آفتابگردان) و غلات به واردات وابستگی شدیدی دارد. این موضوع، کشور را در برابر نوسانات قیمتهای جهانی و چالشهای سیاسی قرار میدهد.
کشت فراسرزمینی در تانزانیا، یک راهحل هوشمندانه و استراتژیک برای این مشکل است. شرکتهای ایرانی میتوانند با اجاره یا خرید اراضی وسیع در مناطق حاصلخیز تانزانیا، به تولید انبوه این محصولات بپردازند. به عنوان مثال، در منطقه «روفیجی» یا «دودوما»، زمینهای حاصلخیز و منابع آبی کافی برای کشت در مقیاس بزرگ وجود دارد. این اقدام میتواند به کاهش وابستگی ایران به واردات این دانهها از برزیل، آرژانتین و اوکراین منجر شود. ریسک اصلی در این بخش، عدم وجود قوانین شفاف برای اجاره اراضی بلندمدت و همچنین چالشهای لجستیکی برای صادرات محصول است. در این زمینه لازم است تا با ایجاد شرکتهای مشترک با شرکای تانزانیایی، عقد قراردادهای بلندمدت با دولت و سرمایهگذاری همزمان در زیرساختهای انبارداری و حملونقل برای اطمینان از خروج به موقع محصولات صورت گیرد.
صنایع تبدیلی، افزایش ارزش افزوده: سرمایهگذاری فقط در کشت محصولات کافی نیست؛ فرآوری آنها میتواند ارزش افزوده تولیدات را به شکل چشمگیری افزایش دهد. در این زمینه به جای صادرات صرف دانههای روغنی، سرمایهگذاران ایرانی میتوانند در تانزانیا کارخانههای روغنکشی تاسیس کنند. این کارخانهها میتوانند روغن خوراکی و صنعتی تولید کرده و تفاله باقیمانده (کنجاله) را به عنوان خوراک دام به فروش برسانند. این امر، علاوه بر تامین نیاز داخلی تانزانیا، امکان صادرات محصولات فرآوریشده را فراهم میکند. علاوه بر این فرآوری میوههای گرمسیری مانند انبه، آناناس و موز به صورت کنسانتره، آبمیوه و خشکبار، بازار بزرگی را برای صادرات به ایران و سایر کشورها ایجاد خواهد کرد.
چالش اصلی در این حوزه، تامین برق و انرژی پایدار و همچنین دسترسی به بازار محلی است. راهکار حل مساله در سرمایهگذاری در تاسیسات تولید برق خورشیدی کوچک و ایجاد شبکههای توزیع محلی برای محصولات است. همچنین شناخت دقیق بازارهای محلی و نیازهای مصرفکننده تانزانیایی برای تولید محصولات مناسب برای بازرگانان و سرمایهگذاران ایرانی ضروری است.
معدن، بهرهبرداری از ذخایر بکر با فناوری ایرانی: بخش معدن یکی از پرسودترین بخشهای اقتصاد تانزانیا است اما به دلیل کمبود سرمایه و فناوری، ظرفیت واقعی آن هنوز به طور کامل شناسایی نشده است. تانزانیا دارای ذخایر غنی از مس، سنگآهن، طلا و نیکل است. شرکتهای ایرانی با سابقه طولانی در صنعت معدن، میتوانند با سرمایهگذاری مشترک، به اکتشاف و بهرهبرداری از این معادن بپردازند. این همکاری به تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع فلزی و فولاد ایران کمک میکند و در عین حال، سودآوری قابل توجهی برای هر دو طرف به همراه دارد. تانزانیا با تولید بیش از ٤٠ تن طلا در سال، سومین تولیدکننده بزرگ این فلز در آفریقا است که این امر نشاندهنده ظرفیت بالای این بخش است.
ریسک اصلی در این بخش، مقررات پیچیده و گاه در حال تغییر دولتی است. راهکار مناسب نیز مشاوره با حقوقدانان متخصص در قوانین معدنی تانزانیا و همچنین برقراری روابط قوی با وزارتخانههای مرتبط در تانزانیا است.
دارو و تجهیزات پزشکی، بازار در حال رشد سلامت: بخش سلامت در تانزانیا با چالشهای بزرگی مانند کمبود دارو، زیرساختهای ضعیف و عدم دسترسی به تجهیزات پزشکی مدرن روبهروست. این وضعیت فرصتی طلایی برای شرکتهای ایرانی فراهم میکند. تانزانیا بخش عمدهای از داروهای مورد نیاز خود را وارد میکند. داروهای ایرانی به دلیل کیفیت بالا (که مطابق با استانداردهای WHO هستند) و قیمت مناسب، میتوانند جایگزین مناسبی برای داروهای گرانقیمت اروپایی و آمریکایی باشند. با توسعه بیمارستانها و کلینیکهای خصوصی، تقاضا برای تجهیزات پزشکی ساده تا پیشرفته در حال افزایش است. شرکتهای ایرانی میتوانند در زمینههایی مانند تجهیزات آزمایشگاهی، دستگاههای تصویربرداری (مانند سونوگرافی) و ابزارهای جراحی فعالیت کنند. دولت تانزانیا برای بهبود وضعیت سلامت شهروندان خود از واردات دارو و تجهیزات با کیفیت حمایت میکند. این موضوع، فرآیند ثبت و تایید محصولات را تسهیل میکند. ریسکها و راهکارهای کاهش آنها در این ارتباط به شرحزیر است:
ریسک مقرراتی: قوانین واردات و استانداردهای دارویی در تانزانیا ممکن است متفاوت باشد. در این زمینه همکاری با شریک محلی قابل اعتماد که با مقررات نهادهای بهداشتی تانزانیا مانند TMDA آشنا باشد، ضرورت دارد.
رقابت با هند و چین: شرکتهای هندی و چینی نیز در این بازار فعال هستند. در این زمینه لازم است تا تمرکز بر ارائه خدمات پس از فروش، آموزش کارکنان درمانی و ایجاد نمایندگیهای فعال برای تمایز از رقبا در پیش گرفته شود.
به طورکلی تانزانیا نه فقط یک بازار هدف مستقیم برای صادرات ایران است، بلکه دروازهای راهبردی برای حضور در کل منطقه شرق و جنوب آفریقا محسوب میشود. تمرکز بر حوزههای کشاورزي، دارویی، انرژی، خدمات فنی و مصالح ساختمانی میتواند به شکلگیری روابط پایدار و سودآور میان ایران و تانزانیا منجر شود. با طراحی نقشه راه تجاری روشن و حمایت نهادی، روابط اقتصادی دو کشور قابلیت ارتقا و گسترش چشمگیری خواهد داشت.